به گزارش خبرگزاری مهر، سياهپوشي، از موضوعاتي است كه فقيهان اسلامي در قرون گذشته، غالبا به كراهيت آن معتقد بودند؛ ولي از قرن چهاردهم كه در فرهنگ اجتماعي به عنوان لباس عزا مرسوم شده است، نگاه اباحهآميز و استحبابي آن ـ به ويژه در عزاي امام حسين(ع) ـ قوت گرفته است.
فقيهان گذشته، سياهپوشي را بيشتر در بخش «لباس نمازگزار» مطرح كردهاند. شيخ صدوق و استادش «ابن ولید» به حرمت آن گرايش پيدا نموده و ديگران كراهيت آن را استنباط كردهاند. ديدگاه عمومي تا قرن سيزدهم بر كراهيت لباس سياه در همه حالتها بوده و هيچ استثنايي ـ بجز در مقام تقيه ـ در حکم آن ديده نميشود. از اوايل قرن چهاردهم، سياهپوشي در تاسوعا و عاشورا مرسوم شده و سپس به عزاداري در ديگر ائمه هم تسرّي يافته است.
با مرسوم شدن سياهپوشي و سؤال برانگيز بودن موضوع فقهي آن در حوزههای علمیه و ميان مردم، برخي از فقيهان و دانشمندان را بر آن داشت كه تحقيق مستقلي در اين مورد به عمل آورده و استحباب آن در ایام عزاداری را استنباط نمایند.
اما، ارزششناسی در جامعه دینمدار، تابع سخن وحی است و سخن وحی را تفسیرگویانی است از تبار معصومان؛ که سنتهای دینی را با سیره راستین خود، بنیان نهاده و ارزشهای اسلامی را در عرصه زندگی آدمیان، متبلور ساختهاند.
متأسفانه در برههای، ضعف تحقیق یا تحقیقات احساسی، ارزشهایی را پیرایه بسته و بیراهه بردهاند. سیاهپوشی، مثال کوچکی از آن است؛ که در تاریخ و فقه اسلامی، مسیری از «تنفر» دینی تا «تقدس» سیاسی و اجتماعی را پیموده و امروزه نشانههایی از بردن آن به «رنگرزی تقدیس»، نمایان است.
کتاب «سیاهپوشی در فقه و فرهنگ اسلامی» تأمّلی است حدیثکاوانه، در نقد و سنجش دیدگاههای همسوی با عرف عامیانه، تا آنچه را حقیقت اسلامی بر آن راست مینماید، بازگو باشد.
کتاب «سیاهپوشی در فقه و فرهنگ اسلامی» نوشته حسن رهبری در سال جاری از سوی انتشارات کویر چاپ و منتشر شده است.
نظر شما