پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۴ دی ۱۳۸۴، ۱۱:۲۹

روان پريشي در زبان ، روايت و جهان بيني داستاني

تحليلي بر مجموعه داستان " پدر عزرائيل "

تحليلي بر مجموعه داستان " پدر عزرائيل "

"پدر عزرائيل" اثر فرهاد بابايي متشكل از سيزده داستان كوتاه با زمينه هاي عمدتا واقع گراست كه در مقاطعي از روايات با پهلو زدن به شاعرانگي ، روان پريشي و رگه هايي از ناتوراليسم (به شكلي ناقص و مايوس كننده ) ، سعي دارد داستانهاي خود را از پرداختن تمام و كمال به عناصر رئاليستي، به سمت و سوهاي اصطلاحا آوانگارد و متفاوت نزديك كند .

 




از نگاه تحليلگر كتاب مهر ، يكي از دستاويزهاي نويسنده براي حصول اين امر ، شگرد او در نگارش و نثر است كه در داستان "كاترين" ، موجب غلط نويسي هاي املايي و انشايي متعدد شده است . فارغ از اينكه در بدو ورود به نخستين داستان مجموعه، با يك پرسش زماني عجيب ميان ماضي و مضارع مواجهيم، سرتاسر اين قصيه، انباشته شده از لحن و گويش عاميانه را وي بد حال و روان پريشي است كه اتفاقا ذهن و حافظه اي سر راست و دقيق دارد نكته جاري در اين متن، تبديل شدن لحن عاميانه را وي اول شخص به نثر عاميانه و محاوره است كه اين اتفاق نه تنها منجر به آسان خواني داستان نشده ، بلكه در پاره اي اوقات حتي نويسنده را بر آن داشته تا به انگيزه جبران خلاء زباني ناشي از گويش تغيير يافته محاوره، از حركات و علامات هجايي براي انتقال صحيح واژه ها و عبارات مورد استفاده خود، مدد بگيرد، كلماتي نظير فك به جاي فكر، مي گف به جاي مي گفت، نيگا به جاي نگاه ، چارم به چهارم ، مث به جاي مثل و ... واژه هاي فراواني هستند كه در رويكرد زباني نويسنده ، لطمه اي جدي به پيكره داستان وارد آورده اند.

" كاترين " تك گويي فردي است كه طي آن به رابطه اش با فردي ديگر در گذشته و تداوم آن تا زمان حال، كه راوي را بد حال و آشفته و مشغول واگويه مي بينيم مي پردازد. جريان داستان ، عاري از نكته بارز تكنيكي و بداعتي خاص بوده و رفت و برگشت هاي زماني نه چندان دلچسب آن نيز، قصه را به تشريح يك وضعيت و رابطه دو نفره صرف تقليل داده است.

" خانوم ها و آقايون معذرت مي خواهم " روايتي سهل گويانه و نازل است كه طي آن، راوي با طرح يك مساله، خواننده را به قضاوت فرا مي خواند. راوي به سياق يك شخصيت نمايشي، با خواننده تلكم كرده و ظاهر قصه را به سمت نوعي فاصله گذاري متني و شيوه شريك سازي مخاطب در داستان سوق مي دهد.

تحليلگر مهر در ادامه مي نويسد : اين روند اما با افشاي تمام و كمال وقايع از سوي راوي وراج و تنها، دعوت خواننده به شنيدن ماجرا، مخاطب را از دستيابي به كشفي كه هدف اصلي فاصله گذاري داستاني است، باز داشته است. در اينجا بايد به اين نكته اشاره كرد كه لحن و گفتار راوي به هيچ عنوان نمايانگر مردي خيانت ديده و افسرده نيست و نويسنده با بكارگيري الفاظ و عباراتي نا هم جنس با شخصيت توخالي خود، به ظاهر سازي در اين امر بسنده مي كن. داستان كه تلاش دارد بازي فرمي خاصي از اين ترفند بگيرد، بواسطه عدم شناخت كاركردهاي واقعي "فاصله گذاري" و "بازي گرفتن از نويسنده و خواننده" در متن، اثري خام دستانه و كودكانه را پديد آورده، ضمن اينكه به لحاظ درونمايه نيز با دستمايه قرار دادن سوژه اي تكراري و نخ نما شده، عملا روايتي فاقد جنبه هاي ادبي تامل برانگيز به نگارش درآورده است.

داستان " از نو " نيز حكايتي مبالغه آميز از رابطه متشنج يك زوج است كه به واسطه افراط در تصوير نمايي تنش ها و تشكيك هاي پديد آمده ميان آن دو، به تيپ سازي هايي كاريكاتور وار و خلق مناسباتي اغراق آلود و هضم ناشدني ختم شده است. نويسنده كه قصد داشته از منظري روان شناختي - رئاليستي، به واكاوي جنبه هاي تاريك رابطه يك زوج بپردازد، به دليل عدم پختگي شخصيت ها و روبرو شدن با طرح داستاني از زاويه اي كليشه اي و نه چندان عميق، قصه اي نازل و پر انتقاد و پرسوناژهايي كوته نظر و غير قابل باور را به روايت درآورده است.

در خصوص داستان " گذشته در آينده استمراري " تنها  مي توان  به  بازي زماني نويسنده در روايت كردن دو ماجراي ديروزي و امروزي اشاره كرد كه به ساده ترين روش ممكن و عاري از پيچيدگي و درهم آميزي اصولي زمان ها به تقدير درآمده است.

در " لكه هاي صورتي "، نگاه خام دستانه و سطحي به معضلات اجتماعي اعم از فقر و فساد و گرفتاري هاي معيشتي و بهره گيري از گفگوهاي شعار زده و تصويرسازي هاي نسنجيده ، بيش از هر چيز ، نمايشگر عدم شناخت كافي نويسنده از طبقات محروم اجتماع و فقدان درك لازم از روابط موجود در لايه هاي زيرين جامعه مي باشد.

" تبريزي ها " را مي توان از معدود دستان هاي قابل قبول كتاب برشمرد. دغدغه نويسنده، اين بار نيز تصوير نمودن روابط سرد و بي روح زناشويي، تعلقات و گرايش هاي عاطفي خارج از عرف هاي رايج اجتماع و پيوندهاي سست و از هم گسسته زنان و مردان است؛ با اين تفاوت كه اين بار شخصيت ها نسبتا باور پذير و سنجيده تر از قبل تراش خورده ، گفتگوها با در نظر گرفتن حال و هوا و درونيات آدم ها انتخاب شده  و در يك كلام، گره لازم داستاني كه باز هم ناشي از روابط زن و مردي گريزان از زندگي رايج روزمره و خواهان دست يافتن به عواطف مورد نياز خود هستند مي باشد ، در متن داستان تنيده شده و نمونه اي نسبتا خوشخوان و روان را از ماجرايي رئاليستي با درونمايه روان شناسانه به قلم آورده است.

در قصه " پدر عزراييل "  راوي داناي كل، برخي اطلاعات جزيي اما صاحب كاركرد راجع به آدم هاي قصه را با دقتي ريز و رياضي، با عدد و رقم بيان مي كند و از رهگذر تاكيدي مبتني بر آمار و ارقام، قصد دارد از زاويه اي غير معمول و روان كاوانه به تشريح يك رابطه زناشويي نامألوف بپردازد.

به گزارش مهر ،  " پدر عزراييل " ماجراي  زن و شوهري را روايت مي كند كه همه تلاش شان براي به دنيا آوردن فرزند ، بي ثمر مانده و كم كم به سنين كهولت و مرگ رسيده اند. نكته جالب توجه در اين داستان ، شگرد زباني نويسنده براي روايتي تازه است كه واقعه اي خطي و نه چندان جديد را با استفاده از عباراتي كه بيانگر تعدادو آمار رفت و آمدها و تلاش هاي آنها براي فرزند دار شدن است، براي مخاطب بازگو مي كند. استفاده داستاني از اين شيوه به گونه اي است كه ضرباهنگ مطلوبي در داستان ايجاد شده است؛ هر چند پرگويي و حشو و زوايد فراواني - از سرشيفتگي نويسنده به شيوه مكشوف خود در دل ماجرا گنجانده شده و آن را از ظرفيت ادبي و زباني خود جدا كرده است.

" ديوار بلند بالاي ما " رابطه اي عجيب و نامأنوس از دو موجود ناشناس را به تصوير مي كشد . اين داستان با اتكا بر ديالوگ و عاري از هرگونه توضيح و توصيفات ، شرحي فرمايه و مبتذل و سرشار از بي محتوايي از يك ارتباط عاطفي انزجار آميز را ارايه مي دهد.

نكته اي كه در اين ميان و در ساير داستان هاي مجموعه به چشم مي خورد، بكارگيري توضيحات اروتيك و جنسي است كه نشأت گرفته از روحيه بي بند و بار و لذت جوي آدمهاي درمانده و ناكام جهان داستاني فرهاد بابايي است . اين آدمها گويي گرفتار وضعيت ناخوشايند زندگي فردي و زناشويي، عشق و عاطفه انساني را تنها در دل روابط هنجارشكنگي جنسي مي جويند ، كه البته آن جايي كه جنبه هاي روان كاوانه پرسوناژها و موقعيت هاي داستاني ، چندان مستحكم و اصول مند پرداخت نگرديده، بكارگيري چنين توصيفاتي ، ضمن دارا نبودن كاركردهاي پيش برنده، صرفا تزييني و جسارت آميز به نظر مي رسد.

نكته ديگر اينكه ، اگر چه نويسنده در جستجوي تجربيات و مشاهدات شخصي خود بر نيامده و گاه سعي در وارد شدن به حوزه هاي تجربه نشده تخيلي مي كند ، اما به دليل عدم درك كامل زواياي موضوع و آگاهي اندك نسبت به مناسبات مرتبط با حيطه موضوعي خويش، موفق به توصيف همه جانبه و تشريح كامل دنياي مورد نظر نمي شود؛ خاصه كه فضاهاي پيش رو ، بعضا خارج از عالم ذهن و خيال و متعلق به رئاليسم روان شناسانه و جامعه شناسانه است كه خواننده خود را به توجه و پيوند با دنياي اطراف معطوف مي سازد.

در مجموع بايد اذعان كرد ، جهان داستاني فرهاد بابايي ، جهاني محدود و كوچك و مملو از دغدغه هاي پيش پا افتاده اي است كه مجموعه را از قرار گرفتن در ميان اثار جدي ادبي امروز باز مي دارد.

مجموعه " پدر عزرائيل " محصور در افق كوتاه، جهان بيني نازل و نگرشي فرودست تر از آستانه داستان پردازي ، بيش از هر چيز فاقد پختگي و انسجام زباني و دارا بودن بن مايه هاي عميق داستاني است و از همين رو، آغازي چندان مطمئن و مستحكم براي ورود نويسنده به دنياي داستان نويسي به شمار نمي رود.

به گزارش مهر ،  مجموعه دستان " پدر عزرائيل " نوشته فرهاد بابايي از سوي نشر بن گاه ، در شمارگان هزار نسخه و با بهاي پشت جلد 1800 تومان روانه پيشخوان شده است.

کد خبر 269838

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha