به گزارش گروه دين و انديشه "مهر" دكتر رامين جهانبگلو، استاد فلسفه سياسي و مديرگروه فلسفه دفتر پژوهش هاي فرهنگي، با اشاره به عقيده اينشتن مبني بر اينكه اساساً اديان، هنرها و علوم شاخه هاي يك درخت هستند يادآور شد: هر چند اين شاخه ها هر كدام ميوههاي متفاوتي داشته اند، اما در تاريخ گاه تناسبهايي ميان آنها ايجاد شده اند.
به گفته وي اصولاً رويكرد ديني به هنر و زيبايي شناسي هميشه با يك نگاه معنوي به طبيعت و انسان همراه است و اغلب متفكران ديني با رويكرد معنوي چون "جان راسكين" و " رابيند رانات تاگور" كه دغدغه هنر داشته اند، معتقدند كه حقيقت و زيبايي در اصل با هم همراه هستند و دغدغه هنر بيش از بازتاب واقعيت جستجوي حقيقت بوده است.
دكتر جهانبگلو معتقد است كه اساساً هدف زيبايي شناسي دين رستگاري است . او درك فلسفي از دين را مواهب ضعف و غربت درك زيبا شناسانه از اين مقوله نمي داند و بر اين باور است كه نگرش عقلاني انديشمنداني چون "كانت" يا "هگل" نه تنها موجب ضعف زيبايي شناسي ديني نشده، بلكه در تئوريزه كردن اين رشته گامهاي موثري برداشته است.
اين مدرس و پژوهشگر فلسفه اظهار داشت : نقش هنر، معنوي كردن طبيعت است و در زيباييشناسي دين، هنر و طبيعت را به ايده بدل مي كند.
بر اساس گزارش ستاد خبري همايش زيباييشناسي دين، دكتر جهانبگلو برداشت هاي شهودي انديشمنداني چون "پاسكال" و " كي يركه گور " را نوع ديگري از درك فلسفي از دين مي داند، چرا كه مسئله اصلي اين فيلسوفان نامتناهي بودن هنر در دنيايي است كه آفرينش الهي در آن توازن، اعتدال و نظمي خلال ناپذير ايجاد كرده است.
نظر شما