به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، مـلـتـهـا بـا سـنتها و باورهاي گوناگون، اعياد گوناگوني نيز دارنـد. اعـيـاد، بـرغـم تـفاوتهايشان به گونهاي دلها را شاد مـيكـنند كه انسان همواره در جستجوي اعياد جديدي است. اعياد، نـمـادي از جـستجوي هميشگي انسان براي دستيابي به سعادتي است كه آرزوي آن را دارد.
ايـده بـرگـزاري اعـياد در بين ملتها از كجا آمده است؟
انـسـانـهـا از زمانهاي بسيار قديم عيد را ميشناختند و آن را جـشـن مـيگرفتند و مشتاقانه انتظار فرارسيدن آن را ميكشيدند.
عـيـد از نـظر لـغوي به معناي روزي است كه در آن مردم دور هم جـمـع ميشوند و از اين رو عيد ناميده شده است كه دايماً تكرار ميشود.
بـا ايـن اوصاف، عيد ويژگيهاي خاصي دارد. اين پديده ثمره اتفاق نظر تـمـامـي انـسـانـهـايي است كه آن را باور دارند. عيد همچنين بـيـانـگـر زمان ثابتي است كه هرسال بازميگردد، به گونهاي كه مـردم در آن روز خـوشـحـال هـسـتند و شادي خود را به شيوههاي گـونـاگون كه گاه عجيب و شگفتانگيز است نشان ميدهند.
بعضي از اعـيـاد از مـرزهـاي مـلـي فـراتر رفته و به عيد جهاني تبديل شدهاند. مـعـلـوم نـيـسـت كه از چه زماني مردم جشن گرفتن عيد را آغاز كـردنـد، ولـي اكـثـراً اعـيـاد با آيينها و باورهاي مذهبي در ارتـباط بودهاند. شايد قديميترين اشكال جشن كه آثار آن باقي اسـت بـه زمـان بـابـليها و سومريها برگردد. آنها طي آيينهاي خـاصـي بـراي عـبادت براساس باورهاي قديمي خود در اطراف الهه خـود گـرد مـيآمـدنـد و اعياد جنگ و باروري را جشن ميگرفتند.
آنها براي هر عيد يك افسانه ساخته بودند. رومـيهـا مـردمـي بودند كه بيشترين تعداد عيد را در طول سال داشـتـنـد. آنـها بيش از يكصد روز مقدس در طول سال داشتند كه روز اول هـر مـاه يـكـي از آنـها بود.
عيد "والنتاين" يا عيد عـشـاق
عيد "والنتاين" يا عيد عـشـاق از مـعـروفترين اعياد روميها بود و آنها طبق باورهايشان روز پـانـزدهـم فـوريه هر سال را به همين مناسبت و براي نشان دادن عـشق الهي جشن ميگرفتند. عمر اين عيد به زماني باز مي گردد كه بت پرستي در ميان روميان رواج داشت.
در آن زمـان رومـيـها يك قديس به نام والنتاين را كه از بتپرستي به مـسيحيت گرويده بودند اعدام كردند. بعد از آنكه روميها مسيحي شـدنـد روز اعـدام والنتاين را به عنوان روز بزرگداشت شهيدان عشق برگزيدند.
هـنـوز هم اين عيد در آمريكا و اروپا براي نشان دادن دوستي و بـراي تـجـديـد پـيمان بين زن و شوهرها و دلدادگان،جشن گرفته مـيشود. اين عيد جنبه جهاني پيدا كرد و جشنهاي ديگري مثل94سس جـشـن ازدواج كه طي آن افراد متاهل هر سال روز ازدواج خود را جشن ميگيرند از عيد والنتاين گرفته شد.
عـيـد مـيمون وحشي:
به گزارش "مهر"، عـيـد مـيمون وحشي از جمله اعياد افسانه اي است كه چينيها آن را جشن مـيگـيـرنـد. ايـن عيد ريشه در يك داستان قديمي دارد. داستان مـيگـويـد: يـك مـيمون وحشي بر روي يك تپه بلند در نزديكي روسـتـائي سـكـونـت داشـت و هركدام از اهالي روستا را كه با او روبـرو مـيشـدنـد ميدريد. يك روز او با مردي كه سه دختر زيبا داشـت روبرو شد و خواست او را بدرد، ولي آن مرد با التماس از مـيـمـون خـواسـت او را آزاد كـند و در مقابل وعده داد كه سه دخـتـرش را بـه عـنوان خونبها به او بدهد. اين مرد پس از رها شـدن بـه وعـده خود عمل كرد و هر سه دخترش را براي اين حيوان وحـشـي فـرستاد. ميمون وحشي، دختر اول و دوم را كشت و هنگامي كـه نوبت به دختر سوم كه چاق بود رسيد، ميمون پس از خوردن او دچـار سـوءهـاضـمـه شد و بيحال روي زمين افتاد. در اين هنگام مـردم روسـتـا به سراغ ميمون آمدند و توانستند آن را بكشند و از شـرش خـلاص شوند. بعد از آن اهالي روستا براي جاودانه كردن يـاد سـه دختر يك بقعه زيبا در محلي كه فاجعه قتل آن سه دختر روي داده بـود برپا كردند و از آن زمان چينيها اين روز را به عـنـوان يـك عـيـد ملي برگزيدند. هرسال به همين مناسبت تعداد بـسـيـاري از چـيـنـيهـا در اطراف اين بقعه گرد ميآيند، آواز مـيخـوانـنـد و پـايـكوبي ميكنند، لذيذ ترين غذاها و بهترين نـوشـيـدنـيها را ميخورند، شمع روشن ميكنند و عود ميسوزانند.
فـروشـنـدگان دوره گرد نيز از اين فرصت استفاده كرده و اجناس مـخـتـلـف خـود مـثل طلسمها و چشم زخمها و دعاهايي را كه خوش شـانـسي ميآورد و ارواح شرور را از كودكان دور ميكند به فروش ميرسانند.
چـيـنـيها اعياد ديگري هم دارند، مثل عيد الهه كوهها. در اين روز سـاكـنان هر منطقه به بلندترين نقطه كوههايي كه نزد آنها مـقـدس اسـت صعود ميكنند و در آنجا مشعل روشن ميكنند. قلههاي كـوهـهـا مـانند آتش فروزان، آسمان گسترده اطراف خود را روشن ميكند و مردم شب را به پايكوبي ميگذرانند.
چـيـنـيها سال نو را با نامهاي عجيبي جشن ميگيرند. سال ميمون پـس از سـال سـگ ميآيد و سال ببر پيش از سال سگ قرار ميگيرد.
ايـن اسـامـي در عـين حال بر شخصيت فرزندي كه در هريك از اين سـالها به دنيا ميآيد تاثير ميگذارد. چينيها در جشن آغاز سال خـود يـك قـهرمان به نام اژدها دارند كه همراه با صداي طبلها ميرقصد.
جشنهاي قبايل ودابي
قـبايل "ودابي" نيز اعياد خاصي دارند. اين قبايل كه هميشه درحـال كـوچ و سـفـر هـسـتند يك گروه اقليت عضو يك جامعه نژادي بـه نـام "فـولاني"هستند كه در كشور نيجر واقع در جنوب ليبي و الـجـزاير زندگي ميكنند. آنها به زبانهاي "فلفلدي" و"هاوسا" صـحـبت ميكنند.
به گزارش "مهر"، كلمه "ودابي" به معناي «مردم محدوديتها» است، زيـرا بـر زنـدگـي يك "ودابي" چه مرد باشد چه زن، سنتهاي سخت گـيرانهاي حكمفرماست. اين قبايل، اولين بارش باران در هر سال را جـشـن مـيگيرند. آنها بعد از تعيين محلي كه جشنواره سالانه آنـها به نام "جيروول" در آن برگزار ميشود، بر طبلها ميكوبند ، تـا صـداي آنها مژده رسيدن خير و بركت را به گوش همه برساند.
هـنگام جشن، عشاير "ودابي" در زمان تعيين شده به محل موردنظر وارد مـيشوند و چادرهاي خود را طبق سنتهاي خود به شكل يك شبه دايره وسيع كه به شكل يك شاخ گاو عظيم است برپا ميكنند.
ايـن عـيـد بـه فـرصـتـي تبديل ميشود كه مردان قبيله، قدرت و جـوانـمـردي و نـيكي خود را نشان دهند. در اينجا مردها خود را آرايـش مـيكـنـنـد نـه زنها، و بيش از هرچيز بر سفيدي چشمها و دنـدانـهـا و درخـشـنـدگي چهرهها و لباسها و كلاهها و زيورآلات تاكيد دارند.
مـردهـا شـروع بـه رقـصيدن ميكنند و زنها تماشاچي هستند. ريش سـفـيدان قوم بر اين مراسم نظارت دارند تا اطمينان حاصل كنند كه رقصها در سطح بالا و براساس سنتها انجام ميشود.
عـصـر آخـرين روز عيد، زيباترين مردان عشاير انتخاب ميشوند و بـهـتـريـن لـبـاسهاي خود را ميپوشند و به چهره خود رنگ قرمز مـيمـالند و چشمها و لبهاي خود را با استفاده از سرمه و زغال زيـبـا مـيسـازند. آنگاه تب رقص همه را فرا ميگيرد، و رقص در نـهايت به مسابقهاي براي نشان دادن ميزان صبر و قدرت پايداري تـبـديـل ميشود. در اين رقص، مردهاي شركت كننده، اجسام را به حـركـت درميآورند بدون آنكه پاهاي خود را حركت دهند. حركات و اشـارات ادامـه مـييابد و رفته رفته خشنتر و تندتر ميشود. در ايـن جـشـنواره يك نفر از بين رقاصان انتخاب ميشود كه او نيز بـه نـوبـه خود يك زن را از بين تمامي زنها انتخاب ميكند. با روشـن شـدن هـوا مراسم پايان مييابد و عشاير ودابي در بيابان وسـيـعـي كـه از چاد تا سنگال امتداد دارد پخش ميشوند تا سال جديدي را در زندگي عادي خود آغاز كنند.
جشنهاي سال نو
جـشـنهاي سال نو به شيوههاي مختلفي برگزار ميشود و در هر دين و هـر مـلـتـي براساس باورهاي قديمي آنها شكل متفاوتي به خود مـيگـيـرد. يـهوديها جشن آغاز سال نو را كه مصادف با روز اول اكـتـبـر اسـت عـيد "هيشا" مينامند. آنها معتقدند كه در چنين روزي اسـحـاق قـربـاني شد ولي اين باور نادرست است. زيرا فرد قرباني اسماعيل(به دستور خدا) بود نه اسحاق.
امـا جـشن مسيحيان معروفترين عيد در جهان است و اكثر كشورهاي جـهـان ايـن روز را جـشـن ميگيرند. در اين روز، سال ميلادي كه تـقـويم جهاني براساس آن تنظيم شده است آغاز ميشود. شب تحويل سـال مسيحي 31 دسامبر است و مسيحيان پيش از آن عيد كريسمس را كـه مـصـادف بـا 25 دسامبر است جشن ميگيرند. آنها مـراسـم آغاز سال نو را براساس باورها و شيوههاي خاصي برگزار مـيكـنـنـد. مثلا معتقدند كسي كه آخرين جام را بعد از نيمه شب عـيـد مـيلاد مسيح بنوشد خوش شانس خواهد بود، و اگر مجرد باشد اولـيـن كسي خواهد بود كه از ميان آن جمع ازدواج ميكند. آنها وارد شـدن بـه خـانـه كسي در روز تحويل سال بدون همراه داشتن هـديـه را بـد يمن ميدانند و بر روشن نگه داشتن آتش در طول شب تحويل سال براي جلب خوش شانسي4:سس اصرار ميورزند.
به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"، يـكـي از مـعـروفـتـريـن نمادهاي جشنهاي سال نو مسيحي، شخصيت "بـابـانوئل" است كه كودكان معتقدند هديههايي را كه صبح پيدا ميكنند، او برايشان آورده است.
امـا جـشـنـهاي سال نو ايراني در اولين روز از فصل بهار آغاز مـيشـود. ايـرانيها اين روز را "نوروز" مينامند كه قديميترين
عـيـد در ايـران اسـت. جـشـنهاي سال نو ايراني ريشه در تاريخ ايـرانـيان باستان دارد و احتمالاً از افسانههاي قديمي سومري و
بـابـلي كه داستان بازگشت الهه باروري از جهان زيرين در بهار هـر سـال را بـيان ميكند، گرفته شده است.جشنها با آغاز بهار شروع ميشود.
سـال ايراني مثل سال خورشيدي و هجري از 12 ماه تشكيل شده است ولـي با تفاوتي اندك. تفاوت در اينجاست كه شش ماه اول هر سال 31 روزه هـسـتـنـد، و تـمامي شش ماه آخر سال 30 روز هستند مگر ايـنـكـه سـال نـاقص باشد كه در اين صورت ماه آخر سال 29 روز بـيشتر نخواهد بود.
سال ايراني نيز مانند سال ميلادي در صورتي كـه نـاقـص باشد از 365 روز و در صورتي كه كبيسه باشد از 366 روز تشكيل شده است.
مـقـدمات برگزاري عيد نوروز از چند هفته پيش از فرا رسيدن آن آغـاز ميشود. ايرانيها آخرين چهارشنبه هرسال را با روشن كردن آتـش در خـيـابـانـها از هنگام غروب تا نيمه شب و جمع شدن در اطراف آن جـشـن مـيگيرند و بقيه شب را تا صبح در خانههاي خود به شب زنده داري ميگذرانند. اعضاي هر خانواده در لحظه تحويل سـال دور سـفـرهاي كـه چـهار شيء اصلي درون آن قرار دارد جمع مـيشـونـد. دو شـمع كه نماد يك سال جديد نوراني است، آينه كه نـمـاد صـفـاي دلهاست، يك تنگ آب با ماهي قرمز كه نماد رزق و روزي اسـت و يـك تخم مرغ رنگين كه نماد افزايش محصول است. در ايـن سـفره همچنين هفت چيز كه با حرف "سين" آغاز ميشوند قرار داده مـيشـود مـثـل "سيب" كه ترجيحا قرمز رنگ است، "سبزه" كهمـعـمولا گندم است، "سمنو" كه نوعي شيريني ايراني است و "سير" و "سكه" كه به معناي زنجير طلا است.
نظر شما