به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در نشست بررسي كتاب "ميراث تصوف" اثر دكتر لئونارد لويزن كه عصر ديروز در محل كتاب ماه ادبيات و فلسفه برگزار شد، دكتر نصر الله پورجوادي، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه تهران، در آغاز سخنانش به عنوان كتاب اشاره كرد و گفت : عنواني كه در انگليسي كتاب آمده است به ايراني بودن كتاب تأكيد كرده است. اما براي من اين سئوال پيش آمد كه اين افراد چه تصوري از تصوف ايران داشتند وقتي كه ما مي گوييم تصوف ايراني منظورمان چيست و اينكه مي گوييم ايراني ها نسبتي با تصوف داشتند يعني چه؟
دكتر پورجوادي در ادامه اظهار داشت : گاهي ما مي گوييم تصوف ايراني، قصد داريم از تصوف ابن عربي آن را جدا كنيم. البته خود ابن عربي را ايرانيها اخذ مي كنند و آن را هضم مي كنند. حال اينكه اگر ما بخواهيم به تصوف اصيل ايراني برسيم بايد مقداري ابن عربي را كنار بگذاريم و به پيش از وي رجوع كنيم و سعي كنيم بدانيم كه در آن زمان چه بوده است.
استاد فلسفه و عرفان دانشگاه تهران به شعر صوفيانه اشاره كرد و گفت : اصلي ترين چيزي كه در تاريخ تصوف ديده مي شود اين است كه فرنگيها درك درستي از شعر فارسي نداشتند. آنها درباره تاريخ و فلسفه و فقه كار مي كنند اما وقتي كه به شعر مي رسند با مشكل رو به رو مي شوند بخصوص وقتي در اشعار عرفاني وارد مي شوند.
دكتر پورجوادي در سخنانش به لفظ تصوف اشاره كرد و گفت : لفظ تصوف از اواخر قرن چهارم به مذاهب مختلفي كه جنبه باطني و معنوي و عرفاني داشتند اطلاق شد. اما چندين مذهب و مكتب در قرنهاي دوم داشتيم كه از نظر تاريخي در سايه روشن قرار دارند. ولي هنوز براي ما روشن نيست كه در شهرهاي قرون دوم و سوم چه مي گذشته است. در قرون پنجم تصوف چتري مي شود كه تمام مذاهب را در زير آن قرار مي دهند.
وي همچنين به اولين كاري كه براي نگارش تاريخ تصوف بايد در نظر داشت تأكيد كرد و گفت : در اين كار مي بايست به شهرها رجوع كنيم. در آن زمان شهرها هر كدام براي خودشان شخصيتي داشتند. يعني شهرهاي ما تاريخ ديني و معنوي داشتند. تصوف اصفهان در قرن سوم با تصوف نيشابور فرق داشته است. بنابراين هر كدام از اين شهرها يك سابقه معنوي داشتند.
به گزارش "مهر"، دكتر پورجوادي رعايت آداب را مهمترين نمونه ادبيات صوفيانه دانست و گفت : عربها فاقد آداب بودند و ايرانيها بودند كه آداب داشتند و اين از سنتهاي ايراني بود كه از قرون دوم و سوم وارد كتابهاي صوفيانه مي شود. به طور مثال اعراب در پيش از حضرت رسول بلند حرف مي زدند كه آيه نازل مي شود كه در مقابل پيامبر صدايتان را بلند نكنيد. ايرانيها از قديم احترام به افراد معنوي و بزرگ يك خانواده و قبيله داشتند و اينها آداب دقيقي بودند كه وارد نوشته هاي صوفيان مي شوند.
وي در پايان سخنانش با تأكيد بر اين مطلب كه نگاه من به اين معنا نيست كه بخواهم از ارج اين كتاب بكاهم گفت: اگر كسي مي خواهد تاريخي درباره تصوف در ايران بنويسد ناچار است كه به اين مسائلي كه مطرح كردم هم بپردازد.
نظر شما