به گزارش خبرنگار تئاتر "مهر"، جلسه نقد و بررسي نمايش "حكايت ناتمام آن زن خوشبخت" روز گذشته پس از اجراي نمايش با حضور عوامل و سه تن از اعضاي كانون ملي منتقدان تئاتر ايران، كيوان كثيريان، بهزاد صديقي و مسعود توكلي، در تالار نو تئاتر شهر برگزار شد.
در ابتداي اين جلسه كه مجري آن كيوان كثيريان بود، كبري ملانژاد نمايشنامهنويس اين اثر خاطرنشان كرد: " متن نمايش "حكايت ناتمام ..." درباره تنهايي تمام زنان دنيا است و فقط شامل زنان ايران نميشود. من در اين نمايشنامه ميخواستم مقطعي از زندگي يك زن را نشان بدهم كه آروزهايش برآورده نشده است."
بهزاد صديقي در ادامه صحبتهاي اين نمايشنامهنويس درباره تكگويي تنها شخصيت نمايش افزود: "تك گويي يا مونولوگنويسي از سخت ترين نوع نمايشنامهنويسي است و نيازمند تبحر نويسنده است تا بتواند داستان و موقعيتهاي نمايشي را بدون حضور ديگر شخصيتها بپروراند. به نظر من نويسنده اين نمايشنامه از عهده اين كار برآمده و نويسنده "حكايت ناتمام ..." توانسته با تماشاگر خود ارتباط برقرار كند."
وي ضمن اشاره به بازي تنها بازيگر نمايش فريده سپاه منصور تصريح كرد: "اين بازيگر به خوبي توانسته لايههاي زيرين متن را به بيرون نشان دهد و فرهاد شريفي به عنوان كارگردان در انتخاب بازيگرموفق بوده است."
صديقي با اشاره به طنز موجود در نمايش اظهار داشت: "اگر نويسنده قلم رواني نداشت، هيچگاه نميتوانست در گفتگونويسي و شخصيتپردازي خوب عمل كند و طنز ظريف خود را نشان دهد."
فرهاد شريفي كارگردان نمايش نيز گفت: "چيزي كه در اين نمايشنامه نظر مرا به خود جلب كرد، مسئله تنهايي انسان بود. من پشت چهرهها غم تنهايي ميبينم و ميخواستم با اجراي اين نمايش بگويم نبايد فرصتها را از دست داد."
اين كارگردان همچنين علت ارتباط برقرار نكردن برخي از نمايشهاي تك بازيگره را با تماشاگران، باورپذيرنبودن آنها دانست و افزود: "اگر اثر باورپذير باشد حتما با تماشاگر ارتباط برقرار ميكند."
مسعود توكلي از منتقدان اين جلسه نيز با اشاره به تم تنهايي اين نمايشنامه خاطرنشان كرد: "همين تم موجب نزديكي نمايشنامه به اشعار فروغ فرخزاد شاعر برجسته كشور شده است. اين نمايشنامه ممكن است به صورت ارادي يا با پيشزمينه بر اساس اشعار فروغ نوشته نشده باشد، اما از نظر مضموني شباهت زيادي به اشعار اين شاعر دارد."
وي همچنين موضوع گمگشتگي را در اين نمايش يك موضوع بشري دانست و استفاده درست از نماد توپ را نشانگر سير زندگي سپري شده ذكر كرد كه اكنون تنها از آن خاطرهاي مانده است.
فريده سپاه منصور، تنها بازيگر اين نمايش، هم در ادامه گفت: "اين زن نمونه و الگوي تمام زناني است كه در سن 60 سالگي متوجه ميشوند تمام فرصتها را از دست دادهاند. اين زن يك زن شكستخورده در زندگي نيست بلكه زني است كه شوهر خود را از دست داده است."
اين بازيگر افزود: "وقتي براي اولين بار نمايشنامه را خواندم بسيار تحت تأثير قرار گرفتم و با خود عهد كردم اگر قرار شد من در اين نمايش ايفاي نقش كنم، بايد به گونهاي باشد كه تماشاگر هم تحت تأثير قرار گيرد."
فرهاد شريفي
همچنين فرهاد شريفي در توضيح نظر بهزاد صديقي كه متذكر شد استفاده از رنگ سياه براي ديوار هارموني ندارد و بهتر بود از رنگ خاكستري استفاده ميشد، تصريح كرد: "شرايط موجود در تئاتر همين است كه شاهد آن هستيم. ما با تمام سياهيهايي كه داريم ميجنگيم تا زندگيمان سياه نشود، در و ديوارهاي ما عموما تيرهاند و ديوارهاي تالارهاي تئاتر شهر هم جدا از اين موضوع نيست، بنابراين ما مجبوريم بر اساس اين سالنهاي كوچك و حقير كار كنيم."
اين كارگردان افزود: "چندين سال مورد غضب مسئولان وقت هنرهاي نمايشي بودم و شوراي نظارت مرتب آثارم را رد ميكرد، اما من همچنان به تلاشم براي اجراي تئاتر ادامه دادم."
نظر شما