آمريكا و برخورد دوگانه با مفهوم تروريسم

زماني كه انقلاب اسلامي در سال 1357 به  پيروزي رسيد وايران پس از چندين دهه از يك فضاي خفقان آور وارد يك فضاي دمكراسي شد، گروه هاي تروريستي كه از حمايت قدرتهاي خارجي و از جمله آمريكا برخوردار بودند براي  مقابله  با حكومت نوپاي جمهوري اسلامي دست به اقدامات تروريستي زدند .
طبق آمار موجود گروه هاي تروريستي در ايران در طول بيش از دو دهه حدود 50 هزار تن از بهترين و مخلص ترين نيروهاي جمهوري اسلامي را به شهادت رساندند .
درا ين مدت مفهوم تروريسم از نظر آمريكا تعبير ديگري داشت زيرا مسوولان كاخ سفيد چه  دمكرات و چه جمهوري خواه در آن زمان حتي از محكوم ساختن لفظي عمليات تروريستي درايران خودداري مي كردند.
هريك از تروريست ها پس ازارتكاب اعمال جنايتكارانه و به شهادت رساندن  بهترين فرزندان ايران،  به غرب و آمريكا  پناه  مي بردند و از حمايتهاي اين كشورها برخوردار مي شدند.
برخي از اين عناصر بعدها به دامان رژيم جنايتكارعراق پناه  برده و با استفاده از امكانات اين رژيم اقدام به تررور مردم غير نظامي  ايران  كردند .
در مرزهاي شرقي ايران عوامل  طالبان كه  مورد حمايت آمريكا قرار داشتند 8 تن از ديپلماتهاي جمهوري  اسلامي  را به شهادت رساندند اما آمريكا از محكوم كردن قاطع اين عمل تروريستي خود داري كرد.
پس از حوادث 11 سپتامبر2001  ديدگاه  مسوولان آمريكا نسبت  به مفهوم تروريسم تغيير كرد .
دررويكرد جديد آمريكا نسبت به تروريسم، كساني كه  منافع اين كشوررا تهديد مي كنند درجرگه ترويستها قرار مي گيرند اما تروريستهايي كه مصالح و منافع ملي كشورهاي  مستقل را هدف قرار مي دهند جزء اين دسته قرار نمي گيرند .
بنابراين آمريكا كه  داعيه مبارزه با تروريسم را دارد چگونه مي تواند دو مفهوم متضاد را براي يك واژه سياسي تعريف كند؟
آيا زمان آن نرسيده كه سازمان ملل از طريق برگزاري يك كنفرانس جهاني يك تعريف دقيق و مشخصي از مفهوم تروريسم ارائه دهد؟ در اين طبقه بندي مي بايستي مشخص شود كه آيا ملت فلسطين و مردم جنوب لبنان تروريست هستند يا فردي مانند آريل شارون نخست وزير رژيم صهيونيستي كه بي رحمانه ترين جنايات  را در صبرا، شتيلا ، دير ياسين و كفر قاسم مرتكب شده ؟
در تعريف واژه تروريسم مي بايستي سازمان ملل صادقانه و به دور از تاثير گذاريهاي  آمريكا به مفهوم لفظي و حقوقي آن بپردازد تا راه سوء استفاده  از تفسيرآن  بسته شود.