۱۳ دی ۱۳۸۴، ۱۸:۱۰

صادق تبريزي: نقاشي سقاخانه‌اي بايد در فرم جديد تجربه شود / نيمي از دانشجويان هنر قريحه هنري ندارند

صادق تبريزي: نقاشي سقاخانه‌اي بايد در فرم جديد تجربه شود / نيمي از دانشجويان هنر قريحه هنري ندارند

در عرصه هنرهاي تجسمي، ده دوره به فعاليت نقاشي پرداختم و توانستم در طي اين دوران، به آثار قابل قبولي دست يابم. اگر در دهه چهل و پنجاه مي دانستم كه اين آثار قرار است در گنجينه موزه نگهداري شود، آثار بهتري از فيگورهايم را به اين محل اهدا مي كردم.

صادق تبريزي - نقاش پيشكسوت - درگفت وگو با خبرنگارتجسمي "مهر"، با اعلام اين مطلب  درخصوص آثاري كه از وي درنمايشگاه جنبش هنر مدرن به نمايش درآمده است، گفت : متاسفانه زماني كه موزه هنرهاي معاصر تهران اقدام به جمع آوري آثار از هنرمندان با قدمت از جمله من كرده بود، به من اطلاع ندادند كه اين آثار را براي نگهداري در گنجينه موزه مي خواهند. تصور من بر اين بود كه اركان دولتي قصد نگهداري آثار من را دارند.

وي افزود : شايد به اين خاطر كه من درطي سالهاي گذشته، تعدادي از آثار خود را به عنوان هديه به مقامات  دولتي وخارجي هديه مي دادم. به هرحال وقتي اين آثار درجريان برگزاري نمايشگاه جنبش هنرمدرن به نمايش درآمد،خيلي تاسف خوردم. دليلش هم اين بود كه من درطول سالهايي كه به فعاليت هنري پرداختم ، درطي ده دوره به خلق آثارمتعددي پرداختم .

وي افزود: در واقع اگر مي دانستم كه قراراست اين آثاربه عنوان گنجينه درموزه هنرهاي معاصرنگهداري شود، مسلما بهترين آثارم را براي اين كارانتخاب مي كردم . درسالهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي ، فردي به نام " شيروانلو " مامور جمع آوري اين آثار از هنرمندان پيشكسوت عرصه هنرهاي تجسمي بود. امروز گرچه تا اين لحظه به دليل داشتن مشغله هاي فراوان نتوانستم از نمايشگاه موزه بازديد كنم، اما باز هم هر چه فكر مي كنم مي بينم مي توانستم آثاربهتري درزمينه فيگوراتيو به موزه بسپارم .

تبريزي " درپاسخ به اين پرسش خبرنگارتجسمي " مهر" كه شما به عنوان يكي از شش پايه گذار مكتب سقاخانه اي، فكرمي كنيد اين مكتب امروز چقدر از رونق گذشته ها در دنياي مدرن امروز برخورداراست؟ تصريح كرد : مكتب نقاشي سقاخانه اي چهل سال پيش به وسيله افرادي چون" پرويزتناولي"، " حسين زنده رودي"، " ناصراويسي"، " فرامرزپيلارام " و خود من به وجود آمد. ما نقاشاني بوديم كه سعي كرديم دراين مكتب به سوژه هاي ملي، مذهبي واساسا موضوعاتي كه از رنگ وبوي ايراني برخورداربود. البته اين نوع نقاشي با نقاشي خيالي سازي تفاوت داشت. در نقاشي خيالي سازي شما با استفاده از عناصر مجسم خود به طرح نقاشي مي پردازيد، اما نقاشي سقاخانه اي همواره بيانگر و ياد آور محله ها، ضرب المثل ها، ابنيه هاي سنتي ايران، نقوش گچ بري ها، قلمدون ها، آرايش باغ ها و... بوده است.

وي گفت : حتي مينياتورها وانواع نقوشي كه درتصاوير مختلف كاربرد داشته است دررديف نقاشي سقاخانه اي و از اصلي ترين موضوعات اين مكتب به شمار مي رود.

اين نقاش در پاسخ به اين پرسش خبرنگار تجسمي " مهر" كه بارزترين ويژگي مكتب سقاخانه اي به خصوص دردهه چهل وپنجاه چه بود گفت: وجود و كاربرد المان هاي ايراني و ملي از برترين ويژگي هاي اين نوع نقاشي بود. درواقع نقاشي سقاخانه اي الهام گرفته از باورها، اماكن مذهبي ، يادها واساسا درونمايه هاي سنتي ايران بود. اين نوع نقاشي همان طور كه اشاره كرديد بين دهه هاي چهل وپنجاه دربين نقاشان اين مكتب رواج يافت وآنها توانستند المان هايي مخصوص را درمكتب سقاخانه اي رسوخ دهند.

" صادق تبريزي " تصريح كرد : تصور نكنيد نقاشي سقاخانه اي با ورود هنرمدرن به فراموشي سپرده يا حتي كمرنگ مي شود. نه . بلكه اين نوع مكتب مي تواند به هنر كانسپچوال و و يدئوآرت ها وارد شود. بعد اين مكتب به قدري گسترده است كه مي تواند در زيرشاخه هاي هنرمدرن بگنجد. به اين ترتيب كه سوژه  هاي ملي و مذهبي مان را با نگاه نوتري به اين زيرشاخه ها وارد كنيم و مكتب سقاخانه اي را درقالب هاي جديد تري زنده نگه داريم . البته نقاشاني كه مي خواهند اين نوع مكتب را زنده نگه دارند، نبايد از آثار بنيانگذاران و اساسا نقاشان اين نقاشي تقليد و كپي كنند، بلكه بايد همان طور كه گفتم با نگاه نوتري آن را درفرم هايي تازه احيا كنند.

وي گفت : تصور من براين است كه موزه هنرهاي معاصرتهران بايد سعي كند قسمتي از اين محل را به آثارنقاشان پيشكسوت وقديمي اختصاص دهد . دراغلب موزه هاي اروپا اين اتفاق افتاده است. دراين موزه ها حتي ديوارهايي به آثارنقاشان پرقدمت اختصاص داده مي شود. هم چنين موزه هنرهاي معاصرتهران بايد به هنرمنداني ازاين دست ، سفارش دهد و آنها آثاردرخور اعتنايي را به اين محل ارائه دهند.


نقاشيخط : صادق تبريزي

" تبريزي " درپاسخ به اين پرسش كه چرا با وجود استاداني چون تناولي ها و زنده رودي ها و سايرپيشكسوتان مطرح عرصه هنرهاي تجسمي، نقاشان امروز اغلب بدون آن كه ريشه اي كار كنند به تكرار افتاده اند و از محضر چنين استاداني ، شاگردان برجسته اي بيرون نيامده اس؟ گفت: پاسخ اين پرسش را دردانشگاه هاي هنر بجوييد. با اندكي دقت متوجه مي شويم كه نيمي از دانشجويان هنربه واسطه اين كه نتوانستند در دانشگاه هاي پزشكي و مهندسي راه يابند، به رشته هنر روي آوردند. مسلما اين دانشجويان كه نه بهره اي از خود هنر دارند و نه قريحه هاي لازم براي پيگيري اين رشته، نمي توانند به شكل مطلوبي از آن استفاده كنند. درنهايت هم نمونه هاي آنها به موج مزدحمي از گرافيست ها و نقاشان مبدل مي شود. نقاشان و گرافيست هايي كه نمي توانند همان طور كه شما اشاره كرديد جايگزين تناولي ها، زنده رودي ها و اويسي ها شوند. البته نواقصي درسيستم آموزشي دانشگاه ها نيز وجود دارد. به عنوان مثال، رشته گرافيك براي بيشتر دانشجويان قبل از اين كه يك هنرباشد يك ممر درآمد محسوب مي شود. بنابراين درگالري ها و نمايشگاه هايي كه برگزار مي شوند ، شاهد نمايش آثاري هستيم كه تنها به واسطه آگرانديسمان، بزرگ مي شوند، درحالي كه از وجود عناصري چون كمپوزسيون وجنبه هاي بصري و تصويري بي بهره هستند. بنابراين اولياي امور بايد تدبيري بينديشند كه بتوان كيفيت را همسان با كميت ارتقاء داد.

کد خبر 273755

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha