به گزارش خبرنگار مهر، نخستین شب علوم انسانی در خانه اندیشمندان (۱۰ خردادماه) با حضور جمعی از اساتید، دانشجویان و اهالی رسانه با موضوع «بحران علومانسانی در غرب» برگزار شد.
در این نشست پروفسور پیر دورتیگیه به زبان انگلیسی آغازگر بحث بود. او که بازنشسته دانشگاه سوربن فرانسه است، علوم انسانی را در غرب این گونه تعریف کرد: علوم انسانی غربی به گونه ای است که انسان فقط معلول است و توجه به انسان تک بعدی دارد. در اندیشه غربی انسان تنها یک پدیده است.
وی ادامه داد: در دانشگاه پاریس ما دپارتمان ادبیات داشتیم اما بعد از مدتی علوم انسانی نیز به آن اضافه شد که این بسیار اهمیت دارد که علوم انسانی در کنار ادبیات قرار می گیرد. با این کار اصطلاح جامعه شناسی خلق شد. باید مراجعه کنیم به تاریخ اروپا و فرانسه. یکی از نویسندگان کتاب کودک داستانهایی برای این گروه از جامعه می نویسد و گفته بود آلمانیها مردمی متافیزیکی هستند و در آن زمان هم یک نویسنده دیگر این مسئله را تأیید کرده است. در زمانی که ناپلئون به آلمان تسلط داشت می گوید آلمان ها به حقیقت توجه دارند.
وی ادامه داد: زمانی که ما اصطلاح لیبرال را به کار میبریم به مفهوم آزادی درون کلمه توجه داریم نه به آن وجه قانونی آن. نتیجه این می شود که باید تقسیم بندی در فلسفه انسانی و دانش انسانی شکل بگیرد. این نتیجه گیری من است چرا امروزه در تمدن غربی تنها یک گروه در آلمان با بحران مواجه نیستند. به این دلیل که در آنجا برخلاف دیگر مناطق اروپا به صورت پایهای براساس متافیزیک و فلسفه توجه دارند. آنچه که در آلمان مکتب فرانکفورت نامیده می شود مکتب اثبات گرایانه در باب جامعه شناسی است و مکتبی در ارتباط با علوم اجتماعی نیست.
در ادامه این نشست دکتر مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه گفت: استاد دورتیگیه در سخنانشان به سه مرحله قائل هستند؛ مابعدالطبیعه، فلسفی و علمی. در بخشی از سخنان شان درباره فلسفه تحصلی صحبت کردند که من به شخصه این فلسفه را سطحی می دانم؛ زیرا از لحاظ جامعه شناسی چیزی را روشن نمی کند. درخصوص انسان باید ابعاد دیگر آن هم مشخص شود.
وی در ادامه تأکید کرد: دکتر عقیده دارند که آلمان هنوز نان فلسفهاش را میخورد که من خیلی به این اعتقاد ندارم. پروفسور دورتیگیه با تکیه بر این نگاه، باور دارند که آنها با تکیه به همین رویکرد فلسفی آمادگی این را دارند که در ورود به مسائل، سطحی برخورد نکنند و سعی میکنند مسائل را درست درک کنند. اما من به شخصه معتقدم اینکه ما به اسم علم، انسان را نفی کنیم، درست نیست و بخشی از علوم را میتوان در این زمینه پذیرفت و نفی مطلق دریافتهای علمی بشر را نمیپذیرم.
مجتهدی در ادامه تصریح کرد اگر بخواهم به صورت کلی جمعبندی نظرات آقای دورتیگیه را بیان کنم ایشان قصد دارد به ما یک هشدار بدهد؛ اینکه نسبت به مسائل سطحی نباشیم و من نیز بر این مسئله تأکید دارم. نباید خیلی آلوده مصرف زدگی شویم. همه چیز را ظاهری نبینیم و با مطالعه به عمق و کنه مطلب پی ببریم.
در بخشی از این نشست دورتیگیه و مجتهدی مدتی به زبان فرانسه گفتوگو کردند و استاد دانشگاه تهران این گفتگو را به فارسی ترجمه کرد و گفت: ناکافی بودن فلسفه تحصلی به دلیل سیر تاریخی هم هست. ما خودمان انتخاب نکردیم. چه در ایران و چه در فرانسه و آمریکا. باید دید تاریخی داشته باشیم اما در عین حال ما خودمان مقصریم. منظور ایشان غرب است. شاید شما ناکافی بودن فلسفههای تحصلی برای درک جهان جدید را درک کنید و بر این اساس تمام مسائل قبلی را به انتقاد میگیرید، اما به هر حال ما در تاریخ به این نقطهای که هستیم، رسیدهایم و قابل نفی مطلق نیست اما میتوان از این روند انتقاد کرد.
دورتیگیه در پاسخ گفت: دید تاریخی باید داشت، اما خود ما نسبت به این مسئله مقصریم. به طور مثال آن جایی که فلسفههای تحصلی تفکرهای متعالیه را طرد میکند، ما مقصر بودیم.
در ادامه دورتیگیه تأکید کرد: توصیه من این است که آنچه که به شما گفته میشود حتی آنچه من میگویم را اگر خودتان نخواندید، نپذیرید. حتماً به منابع اصلی رجوع کنید و دریافت خود را داشته باشید. نباید اینطور باشید که آن ها را نخوانده از منابعشان، استفاده کنید و از آنها نام ببرید. اگر مارکس و مارکسیسم از ایدهآلیستهای آلمانی مانند هگل صحبت میکنند، اما آنها را نمیخوانند، رویه اشتباهی است. به نوعی از دیگران استفاده ابزاری میکنند بدون آنکه آنها را خوانده باشند. این رویه را نمیپسندم. آنچه گفته می شود هیچ فایده ای نخواهد داشت اگر خودتان خودجوش یاد نگیرید و مطالعه نکنید، هرکس خودش باید تعمق کند.
مجتهدی بر سخنان دورتیگیه صحه گذاشت و گفت: آثار شعرا و ادبای پیشین خود را بخوانید من هم به این امر معتقدم و به همین دلیل بود که راجع به سهرودی نوشتم.
وی با استناد به آثار نویسنده یهودی کورت لوین گفت: لوین ایدههایی برای توانمندی طبقات خلق شده در جامعه ارائه کرده، برای اینکه جامعه را به صورت کاربردی و عملیاتی نظم دهد. در میان ادیان نیز همین بحث و الگو مطرح است. تمام این جریانات حتی کلیسا در بحث میان ادیان نیروی خود را کنار میگذارند. گروه بندی یهودی و فراماسون ها فقط یک ظاهر از دین را برداشتند که مشترک باشد و دین را از بین می برند با همین جامعه شناسی که در بالا گفتم. رسانه های عمومی در غرب برعلیه اسلام حرف می زنند و اسلام را با اعمال داعش معرفی می کنند.
در بخش دوم این نشست بعد از اهداف تمثال دورتیگیه و مجتهدی توسط حجت الاسلام غلامی و یثربی ، حجت الاسلام غلامی، شهریار زرشناس و یحیی یثربی به ایراد سخن پرداختتند.
بنابراین گزارش نخستین شب علوم انسانی به همت ماهنامه عصر اندیشه، مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا و سایت طلیعه برگزار شد.
نظر شما