پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۸ مهر ۱۳۸۲، ۱۴:۵۷

8 مهرماه مصادف است با بزرگ داشت "مولانا"

8 مهرماه مصادف است با بزرگ داشت "مولانا"

خبر گزاري " مهر " : مولانا جلال الدين محمدبن سلطان العلما بهاءالدين محمد بن حسين بن احمد خطيبي بكري بلخي ، كه در كتابها از او بنام « مولاي روم» و « مولوي » ياد كرده اند ، يكي از بزرگترين و تواناترين گويندگان متصوفه و از عارفان نام آور و ستاره درخشنده و آفتاب فروزنده آسمان ادب فارسي است كه در ششم ربيع الاول سال 604 در بلخ ولادت يافت .

زندگي واقعي مولانا بعنوان يك شاعر شيفته بعد از سال 642 و انقلاب حال او آغاز شد و از آن پس از بركت انفاس "شمس الدين"، عارفي وارسته و واصلي كامل شد و زندگي خود را وقف ارشاد و تربيت عده يي ار سالكان در خانقاه خود كرد و دسته جديدي از متصوفه را كه به « مولويه» مشهورند بوجود آورد .در طول اقامت و زندگي مولانا در قونيه گروهي از پادشاهان و اميران و عالمان و وزيران  كه با او معاصر يا معاشر بودند ، نسبت به « خداوندگار» با حرمت بسيار رفتار مي كردند .   
وفات مولانا جلال الدين در پنجم جمادي الاخر سال 672 اتفاق افتاد . مرگ وي در قونيه بصورت واقعه يي سخت تلقي شد ، چندانكه تا چهل روز مردم سوگ داشتند . جنازه او را در قونيه نزديك تربت پدرش بهاء الدين ولد بخاك سپردند و اكنون به « قبه الخضراء» معروفست .
مهمترين اثر منظوم مولوي « مثنوي» شريف است در شش دفتر و  حدود 26000 بيت دارد. در اين منظومه مولانا مسايل مهم عرفاني و ديني و اخلاقي را مطرح  كرده وهنگام توضيح به ايراد آيه ها  و حديث ها و يا تعريض بدانها مبادرت جسته است.دومين اثر بزرگ مولوي « ديوان كبير »  مشهور به ديوان غزليات شمس تبريز يست ، زيرا مولوي بجاي نام يا تخلص خود در پايان غالب غزلهاي خود نام مرادش شمس الدين تبريزي را آورده است . غزلهاي مولانا مملو است از حقيقت هاي عالي عرفاني و درياهاي جوشانيست از عواطف حاد و انديشه هاي بلند .سومين اثر منظوم مولوي « رباعيات» اوست .
از مولوي اثر هايي نيز به نثر باقي مانده كه داراي اهميت بسياري است، و آن شامل مجموعه « مكاتيب» و « مجالس» او و كتاب « فيه مافيه» است .
كلام مولوي ساده و دور از هرگونه آرايش و پيرايش است . اين كلام ساده فصيح منسجم ، گاه در نهايت علو و استحكام و جزالت و همه جا مقرون به صراحت و روشني و دور از ابهام است . مولوي در استفاده از تمثيل ها و قصه ها ي متداول مهارت خاص دارد . وسعت اطلاعات او نه تنها در دانشهاي گوناگون شرعي ، بلكه در همه مسايل ادبي و مشكل هاي عرفاني و فرهنگ عمومي اسلامي حيرت انگيز است . كلام گيرنده وي كه دنباله سخنان شاعران خراسان و در اساس تحت تاثير آنانست ، شيريني و زيبايي و جلايي خاص دارد و در درجه يي از دلچسبي و دل انگيزيست كه عارف و عامي و پير و جوان را با هر عقيدت و نظري كه باشند بخود مشغول مي سازد.

منبع : تاريخ ادبيات ايران / تاليف دكتر ذبيح الله صفا
کد خبر 27664

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha