به گزارش خبرگزاری مهر، امام خمینی ره در طول دوران حیات با ارزش خود سخنان بسیار مهمی در حوزه های مختلف به ویزه دانشگاه ها داشتند، در زیر به جایگاه دانشگاه ها و دانشگاهیان در نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، امام خمینی (ره) اشاره می کنیم:
نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود
«و اما در دانشگاه، نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف كنند و به سوی شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند؛ تا به دست آنها هرچه میخواهند، انجام دهند. اينان كشور را به غارتزدگی و غربزدگی بكشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوريت و شكست، قادر بر جلوگيری نباشد و اين، بهترين راه است برای عقب نگهداشتن و غارت كردن كشورهای تحت سلطه؛ زيرا برای ابرقدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی، بیسر و صدا، هرچه هست، به جيب آنان میريزد.»
«پس اكنون كه دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاكسازی است، بر همه ما لازم است به متصديان كمك كنيم و برای هميشه نگذاريم دانشگاهها به انحراف كشيده شود و هر جا انحرافی به چشم خورد، با اقدام سريع، به رفع آن كوشيم و اين امر حياتی، بايد در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گيرد كه نجات دانشگاه از انحراف، نجات كشور و ملت است.»
از وصيتنامه سياسی - الهی حضرت امام، صحيفه امام، ج ۲۱، ص ۳۹۳
اصلاح كشور در گرو اصلاح دانشگاه
«دانش تنها، فايده ندارد، بلكه دانش و تعهد با همند كه میتوانند انسان را به جايی برسانند كه محتاج ديگران نباشد و پيش خدا آبرومند باشد؛ البته اين كار، مشكلات و ناگواريهايی دارد. هركس بخواهد كار مثبتی انجام دهد، اينطور نيست كه همه از آن كار خوششان بيايد و آن را بپسندند. ممكن است كار حقی هم در ذائقه دستهای تلخ بيايد؛ ولی كسی كه دنبال حق میرود و برای رضای خدا كار میكند، نبايد به فكر اين باشد كه به او چه گفتهاند يا چه میگويند؛ بايد خدا را در نظر بگيرد و برای خدا كار كند؛ هركس، هر چی میخواهد بگويد. كار خوب هم مخالف دارد. شما فكر اين باشيد كه كارتان خوب و پيش خدا آبرومند باشد. وقتی در اين فكر بوديد، خدا هم شما را همراهی میكند و مشكلاتتان را اصلاح مینمايد كه اگر دانشگاه اصلاح شد، كشور اصلاح میشود.»
صحيفه امام، همان، ص ۲۲۳
خودباوری دانشگاهيان در استقلال كشور
«اميدوارم با كوشش اساتيد و معلمين، وضع به صورتی درآيد كه فردی كه دوره درسیاش تمام شد، فردی متعهد بار آمده باشد؛ فردی كه بداند بايد برای كشورش خدمت كند و كاری به رضايت كشورهای بيگانه نداشته باشد. شما می دانيد بيشتر كسانی كه در دانشگاه بزرگ شدهاند، در عين حال كه بعضی از آنان نماز هم میخوانند؛ ولی معتقدند ايران بايد زير نظر كشورهای بيگانه باشد؛ میگويند: ايران نمیتواند خودش را اداره كند. آيا ايرانی كه با تمام فشارها خودش را حفظ كرده و انقلابش را به كشورهای ديگر صادر و ملتهای ديگر را بيدار نموده است، نمیتواند خودش را اداره كند؟ چرا بايد كاری كنيد كه دانشگاههايمان روش تودههای مردم را داشته باشد كه اگر ملتی چيزی را خواست، خلافش را نمیتوان بر آن تحميل كرد. شما ملاحظه كنيد تودههای ميليونی ما چگونه منقلب شدهاند و به اين معنا توجه كردهاند كه بايد در مقابل قدرتها بايستند. دانشگاه بايد مركز رشد چنين امری باشد كه متأسفانه نبوده است.»
صحيفه امام، همان، ص ۲۲۲
جايگاه دانشگاه در حفظ استقلال كشور
«در هر صورت، دانشگاهها از اموری است كه، جاهايی است كه بايد ايران را، اسلام را، اينها نگه دارند؛ يعنی، تربيت اينها و فرهنگ خودی، فرهنگ اسلامی، فرهنگ انسانی در اين جا حكمفرما باشد. اگر دانشگاهها اصلاح بشود استقلال ما، آزادی ما، همه چيز ما، حفظ میشود و حتماً بدانيد كه در دراز مدت هم به كلی ما مستغنی از غيرخواهيم شد، در همه چيز، مستغنی از غير خواهيم شد و كوشش كنيد كه كمك كنيد به اين انقلاب فرهنگی و كمك، به انقلاب فرهنگی، كمك به استقلالتان است؛ كمك به آزاديتان است؛ كمك به كشورتان است كه از زير بار وابستگی بيرون برود و البته بايد تشكر بكنيم از آنهايی كه متعهّد هستند و هميشه در فكر همين مسائل هستند و برای اسلام، كوشش میكنند و برای كشور خودشان كوشش میكنند و احساس اين را كردهاند كه حالا ما كشورمان از خودمان است. پيشتر... اين احساس نبود يا واقعاً تزشان اين بود كه ما بايد برای ديگران كار بكنيم يا میديدند نمیشود يا كشيده میشدند به آن جا. »
«امروز كشور، مال خود شماست و مال خود ملت است و هيچ قدرتی در كشور دخالت نمیتواند بكند و دخالت ندارد خارجی. ما هيچ مستشاری ديگر نداريم؛ نه در ارتشمان، نه در دانشگاه كسی را داريم كه بخواهد يك كاری انجام بدهد برخلاف. بايد ما خودمان اين كشور خودمان را نگه داريم. همه ملت، همه افراد، مسئول هستند؛ خصوصاً دانشگاه، مسئوليت دارد در اين امور. بايد دانشگاه خودش را مجهّز كند برای اين كه جوانها را بسازد. آتيه اين كشور را بايد از حالا شما پیريزی كنيد. ما فقط به فكر خودمان و زمان حال نبايد باشيم. ما بايد به فكر آينده كشور باشيم؛ برای اين كه اسلام است. آينده اسلام، بايد محفوظ بماند. آينده كشور، بايد محفوظ بماند. نسلهای آينده بايد اين معنا را بفهمند كه از اين جا شروع شده است برای حفظ اين كيان؛ اسلام و كيان كشور.»
صحيفه امام، ج ۱۵، ص ۴۳۳
رابطه اصلاح دانشگاه ها و اصلاح کشور
«آقايان می دانيد كه دانشگاه يك كشوری اگر اصلاح بشود، آن كشور اصلاح می شود؛ برای اين كه آن كه در رأس امور اجرايی يا تقنين يا قضاوت يا اين طور چيزها واقع میشود، دانشگاهيها هستند و روحانيين و با اصلاح اين دانشگاه، امور كشور، اصلاح میشود و با انحراف دانشگاه، كشور، منحرف میشود؛ حتی اگر يك استاد منحرف باشد، ممكن است كه اثرش برای يك كشور، اثر چشمگير باشد؛ برای اين كه يك استاد منحرف، ممكن است كه جمعی از جوانها را منحرف كند و آنها هم همينطور در دراز مدت، يك وقت يك غائله بزرگ برپا بشود. از اين جهت، در اصلاح دانشگاه و در انقلاب فرهنگی دانشگاه آن كه از همه مهمتر است، قضيه اساتيد دانشگاه، معلمان و دانش آموزان از آن پايين تا بالا كه اين نورسها دست يك اشخاص متعهد بيفتند] و [بالاتر كه میآيند، نوجوانها باز دست يك دسته متعهد و بعد هم در دانشگاه كه میآيند، دانشگاه هم آنها را بسازد.»
«ما صدماتی كه در طول اين مدت خورديم، از دانشگاه خورديم؛ از اينكه دانشگاه، يك دانشگاه متعهّد نبوده است؛ حالا قطع نظر از اين كه دانشگاه، يك تفكر اسلامی در آن حكمفرما نبوده است؛ يك تفكر ملی هم در آن نبوده است. اصلش منحرف میخواستند بكنند؛ آنهايی كه میخواهند اين كشورهای امثال كشور ما را همه چيزش را از بين ببرند. آنها در همه جا فعاليت میكنند؛ خصوصاً در دانشگاه؛ برای اين كه میدانند كه اگر دانشگاه در خدمت غرب واقع بشود، كشور در خدمت غرب است. از اين جهت، آن كه از همه امور لازمتر است، اين است كه دانشگاه نظر كند اساتيد را، معلمان را، دانش آموزان را. اينها را نظر كند ببيند كه اينها وضعشان چه بوده است؛ در سابق چه بوده است، بعد از انقلاب چه بوده است، حالا چه جور وضعی دارند و دانشگاه را با افراد متعهّد به راه بيندازند. و البته دانشگاه بايد باز بشود؛ اما بايد اين رويّه در كار باشد و خيال نكنند كه فقط باز شدن دانشگاه همه عقدهها را باز میكند. دانشگاه خوب، عقده بازكن است. دانشگاه بد، نبودش بهتر از بودنش است؛ برای اين كه با نبودش، قاعدتاً اين است كه مردم جاهلند؛ اما با بودن يك دانشگاه فاسد، افراد معاند و مخالف با ملت با اسلام، درست میشود.»
صحيفه امام، همان، ص ۴۲۹
لزوم توجه و بيداری دانشجويان
«بايد دانشگاه آگاه باشد؛ توجه داشته باشد به اين نقشهها و جوانهای عزيز دانشگاهی ما؛ توجه داشته باشند به اين مسائل كه از دانشگاه است كه میشود يك ملتی اصلاح بشود و از دانشگاه است كه میتواند يك ملتی به تباهی كشيده بشود. اين دانشگاه و تربيت دانشگاهی است كه جوانهای ما را يا طرف غرب میكشد يا طرف شرق میكشد و آنها را از خودشان تهی میكند و وجهه آنها را متوجه به غرب و شرق [می] كند؛ تا اين كه يا شرق غلبه كند و تمام جهات ايران را و شرق را و تمام بلاد مسلمين را از بين ببرد يا غرب غلبه كند و همه فرهنگ و چيزهای ديگری را از ما بگيرند و به جای آن، يك مغز شرقی يا يك مغز غربی بنشانند و ملت ما را به تباهی بكشند.»
صحيفه امام، ج ۱۴، ص ۴۳۰
دانشگاه، مركز علم و تهذيب
«مهم اين است كه دانشگاه، يك كسی كه از آن بيرون بيايد، بفهمد كه من با بودجه اين مملكت، تحصيل كردهام؛ متخصص شدهام؛ به مقامات عاليه علم رسيدهام و بايد برای اين مملكت، خدمت بكنم و برای استقلال اين كشور، بايد خدمتگزار باشم. بايد اين اساتيد دانشگاه، آن چيزهايی كه در سالهای طولانی و خصوصاً در اين تقريباً پنجاه سال آخر در مغز اين جوانها انباشته كردهاند و به آنها همچو باورانده بودند كه ما خودمان چيزی نيستيم و بايد همه چيزمان از آن جا باشد كه اين موجب اين شد كه مغزهای اينها به كار نيفتد، برای اين كه خودشان يك چيزی را ايجاد كنند، بايد آنهايی كه به اين كشور علاقه دارند، آنهايی كه به اين ملت علاقه دارند، آنهايی كه خودشان وابسته نيستند و خدمتگزار ابرقدرتها نيستند، آنها همت كنند به اين كه دانشگاه را يك مركزی درست كنند كه مركز علم وتهذيب باشد كه همه تخصصها در خدمت خود كشور باشد نه اين كه متخصص بشود و با آن تخصصش ما را به دامن امريكا بكشد؛ متخصص بشود و با آن تخصصش، به كشور ما ضربه وارد كند؛ هرچه متخصصتر، بدتر ... .»
«آن كسی كه مهذَّب نشده است و آن كسی كه برای كشور خودش احساس نكرده كه من برای اين كشور هستم و از اين كشور من استفاده كردهام و استفاده علمیام را بايد به اين كشور تحويل بدهم، اگر اين احساس نباشد و اين باور نباشد، دانشگاه، بدترين مركزی است برای اين كه ما را به تباهی بكشد و اگر اين احساس پيدا شد و اين اساتيد دانشگاه، آنهايی كه متعهدند، آنهايی كه توجه دارند، آنهايی كه در زمان سابق برای اين مملكت غصه میخوردند، بايد خودشان را مجهز كنند كه اين فرزندان ايران، متعهد و در خدمت خود ايران باشند. اگر اينطور بشود، دانشگاه، بالاترين مقامی است كه كشور ما را به سعادت میرساند... .»
«دانشگاه، دو راه دارد؛ راه جهنم و راه سعادت؛ راه ذلّت و مسكنت و نوكرمآبی و امثال اينها و راه عظمت و عزّت و بزرگمنشی... همين دانشگاه را تا ما داريم، فايده ندارد. ما دانشگاه پنجاه سال است داريم. و... هرچه فساد توی اين مملكت پيدا شد، از اين اشخاصی بود كه در دانشگاه تحصيل كرده بودند؛ تخصص هم شايد داشتند.»
صحيفه امام، ج ۱۳، ص ۴۱۸
دانشگاه تبدل معنوی پیدا کند
«من امیدوارم که دانشگاه ما تبدل معنوی پیدا بکند ... آن چیزی که لازم است این است که شما که در دانشگاه هستید، شما که تماس با جوان ها دارید، این معنا را تذکر بدهید که این تحولی که رمز پیروزی شما بود و شما را تا اینجا رساند و این سد بزرگ شیطانی را شکستید، این تحول و این نهضت را به این معنا که هست، حفظش کنید.»
صحیفه امام، ج۱۰، ص ۴۱۴-۴۱۲
به دنبال رضایت کشور های بیگانه نباشید
«اميدوارم با كوشش اساتيد و معلمين، وضع به صورتي درآيد كه فردي كه دوره درسي اش تمام شد، فردي متعهد بارآمده، فردي كه بداند بـراي كـشورش خـدمت كنـد و كـاري بـه رضـايت كشورهاي بيگانه نداشته باشد.»
صحيفه امام، ج۱۹، ص۲۲۲
تقویت ایمان
«كوشش كنيد كه در اين دانشكده ها و دانشگاه ها كه هـستيد، ايمان را در خودتان تقويـت بكنيد. ايماني كه هم در اينجا شما را شرافتمند مي كند و هـم در پيشگاه حق آبرو داريـد و بـا آبرومندي وارد مي شويد به حق تعالي.»
همان، ج ۱۲، ص ۴۰۳
اصلاح فرهنگ به دست اساتید و دانشگاهیان
«ملت عزيز ايران و ساير كشورهاي مستضعف جهان اگر بخواهند از دام هاي شـيطنت آميـز قدرتهاي بزرگ تا آخر نجات پيدا كنند، چاره اي جز اصلاح فرهنـگ و اسـتقلال آن ندارنـد، و ايـن ميسر نيست جز با دست اساتيد و معلمان متعهدي كه در دبستانها تا دانشگاهها راه يافته اند.»
صحيفه امام،ج۱۵،ص۴۴۵
جلوگیری از وابستگی فکری به غرب
«بزرگترين فاجعه براي ملت ما اين وابستگي فكري است كه گمان مي كنند همه چيز از غـرب است و ما در همه ابعاد فقيـر هـستيم و بايـد از خارج وارد كنـيم. شـما اسـتادان و فرهنگيـان و دانشجويان دانشگاه ها و دانشسراها و نويسندگان و روشنفكران و دانشمندان معظم بايد كوشش كنيد و مغزها را از اين وابستگي فكري شستشو دهيد و با اين خدمت بزرگ و ارزنده، ملت و كشور خود را نجات دهيد.»
صحيفه امام ،ج۱۰،ص۷۹
نظر شما