"
اين شاعر معاصر كه غالبا در حوزه " رباعي " مي سرايد ، در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، افزود : هنر مثل آفتاب است و از مشرق انديشه و احساس كه طلوع كند از دريچه دلهاي دوست و دشمن بدون اجازت به اندرون مي تابد ، به طوري كه همه در برابرش به گرنش مي ايستند : نه هر كس از قرن باشد اويس است / نه هر سنگ از يمن باشد عقيق است / هزاران بيت مي سازند و سازند / ولي تنها يكي بيت عتيق است .
امير علي مصدق يادآور شد : مانائي شاعر بسته به مانائي شعر اوست . شعر به هر اندازه و هر قدر باطنش عميق شاد و ظاهرش انيق ( زيبا)، به همان اندازه و همانقدر مانا خواهد بود. شاعر گوش در " ملكوت " دارد و زبان در " ملك .
وي در ادامه گفت : بعضي از شعرا " اولوالعزمند" و بعضي " اولوالنظم" ؛ مقبوليت شاعر بسته به قبولي سخن اوست نزد عام و خاص ؛ شعر يك حس ناب و تماشاي زيبا و يا يك انديشه بزرگ است در حجم كوچك كلمات ؛ به عبارتي معاني بسيار در الفاظ اندك گنجاندن است كه اندك آن از بسيار ديگران شما را بي نياز كند .
يك دوبيتي و يك رباعي از امير علي مصدق :
دريچه
دلم در سينه آهي كرد و بگذشت
و خود را خاك راهي كرد و بگذشت
جهان يك پنجره دارد كه هر كس
زدر آمد نگاهي كرد و بگذشت
قرباني
در موج حوادث زمان گم شده ايم
محتاج به يك غنچه تبسم شده ايم
درماندگي ما بنگرتا به كجاست ؟!
قرباني يك خوشه گندم شده ايم
نظر شما