پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۲۴ دی ۱۳۸۴، ۱۸:۲۵

نقد تئاتر / تراژدي خودمداري ايدئولوژي در نمايش "دن كاميلو"

نقد تئاتر / تراژدي خودمداري ايدئولوژي در نمايش "دن كاميلو"

"كريستوفر فراي" مي گويد: وقتي دست به كار نوشتن يك كمدي مي شوم ، تصوير ذهني آن اول از همه به صورت تراژدي ظاهر مي شود. شخصيت ها با تمامي اختلاف هايشان و سرگشتگي هاي سنگين گرداگردشان به مضمون فشار مي آورند ... اگر شخصيت ها براي تراژدي صلاحيت نداشته باشند كمدي هم دركار نخواهد بود و من براي آنكه بتوانم به اين يكي دست يابم، تا حدي موظفم از آن ديگري عبور كنم .

به گزارش منتقد تئاتر" مهر"، شايد اين گفته "كريستوفرفراي"، نزديك ترين نسبت را با " دن كاميلو"ي "كورش نريماني" داشته باشد. به ويژه آنگاه كه درپايان نمايش مسيح مظلومانه حتي ترك جايگاه نمادين خود برميانه صليبي نمادين دربالاي محراب يك كليساي كاتوليك وبازگشت به "جلجتا" را بر حضور نمادين خويش درميان مومنان ومعتقدان خود ترجيح مي دهد. حجرت معصومانه خود به قدر حضور برفراز محراب ، نمادين و سمبليك و حاوي معاني رمزي است و درحالي صورت مي پذيرد كه مومنان مسيحي، كشيش و حريفان سياسي "ديندارش" گرم رقابت و بده بستان هاي سخيف سياسي و خودمداري هاي به ظاهر تعصب آلود، اما به واقع كاسبكارانه خويش هستند و به اين نزول به تپه "جلجتا" و آن هبوط ابدي در قربانگاه رنج ها و خيانت هاي بشري پشت كرده اند .

"دن كاميلو" - نوشته و كارگزداني : كورش نريماني

و به اين ترتيب است كه كورش نريماني در مقام اقتباس كننده و نويسنده در اوجگاه يك كمدي خوش ساخت، يك تراژدي عظيم المقياس و تلخ را پي مي افكند كه چنانچه شايسته كمدي متعالي و لازمه درون مايه و مضمون بنيادي اثر او نيز هست، ازسوي شخصيت هاي نمايش و تماشاگران به يك نسبت ناديده انگاشته مي شود و اين چنين است كه يك درام زيبا، عميق، با ساختاري دقيق و درعين حال ساده و روان پر از لحظه هاي تفكر برانگيز خنده آور، بي هيچ توسلي به دست آويزهاي عوام پسند شكل مي گيرد و به راستي كه در "دن كاميلو"ي كورش نريماني همه چيز از ساختار و شخصيت ها تا قالب و مضمون و درون مايه به يك نسبت "صلاحيت" تراژدي و كمدي را هم زمان وتوامان مطابق نظر "كريستوفر فراي" دارا مي گردد و تنها عبور آرام زمان (time )  شناسانه و تكنيكي كورش نريماني از ظرفيت هاي تراژيك اثرواراده معطوف به كمدي دراين نويسنده خوش فكر و توانمند درعرصه مضحكه و كمدي بوده است كه از آن يك كمدي بسيارجذاب و موفق فراهم كرده است. درامي كميك و خنده آور كه بر بستري ناپيدا و آشكار از تراژدي جريان مي يابد، بستري متكي بر ساختاري حساب شده و درون مايه اي هدفمند كه عدم آشكارگي اش در هر دو سوي " واقعيت خيالي " و " واقعيت عيني " خود گزاره اي نمادين محسوب مي گردد كه كشف مفاهيم دلالي آن چالش دراماتيك تازه اي را فرا روي ذهن و وجدان مخاطب ( وبازيگران نمايش ) قرارمي دهد كه با پايان اجرا و خروج از صحنه و سالن نمايش آغاز مي شود .

به گزارش منتقد تئاترمهر، "دن كاميلو"ي كورش نريماني ، اقتباسي آزاد از مجموعه داستان هاي " دنياي كوچك دن كاميلو " اثرطنزپرداز، روزنامه نگاروكاريكاتوريست ايتاليايي ، جيوواني گوارسكي است كه به قول نويسنده اش بازگوكننده واقعيت هاي زندگي مردم درسرزميني است كه درآن" شورسياسي به خشم تبديل مي شود " هرچند كه " مردمانش ، هنوزجذاب ، دست ودلباز، ميهمان نوازشوخ طبع باقي مانده اند " اوبراي ترسيم درجه واقع نمايي اثرش مي نويسد : " درپشت اين داستان ها ، خانه من قراردارد " ودرجايي ديگر" چرا تواضع كنم ؟ همه آنچه من نوشته ام يا كشيده ام به هدف خورده است مي توانم اين را اثبات كنم : دراتاق زيرشيروانيم يك توده بريده جرايد دارم كه درآن ها مرا مثل لجن مال كرده اند ."

در" دنياي كوچك دن كاميلو " دوشخصيت اصلي : " دن كاميلو" و " په پونه بوتزاتي " ماجراهاي خنده آورعجيب ودرعين حال باوركردني را پيش مي برند آن ها نماينده هاي زنده وساده دوجريان فكري عمده حاكم برشرايط مكاني وزماني خود هستند كه دردهكده ايي درايتاليا پس ازجنگ دوم ، پديد آورندگان وقايع تلخ ودرعين حال شيرين وخنده آوري بوده اند كه هنوزهم ادامه دارد . " دن كاميلو" كشيش باهوش ، رند ، ساده دل ، خوش قلب ، مهربان ، زورمند ، لجوج وجوانمرد اين دهكده است و" په پونه " شهرداركمونيست دهكده ورزمنده سابق جنبش مقاومت ضدفاشيسم ايتالياي دوران موسوليني است اومردي كم سواد ،ساده لوح ، خشن ، آشفته فكر، زورمند ، لجوج ، جزم انديش ، حيله گرودرعين حال جوانمرد است اين دوهرچند به ظاهربه لحاظ اختلاف درجهان بيني وايدئولوژي برسراموري پيش پا افتاده ودرخورابعاد يك دهكده با يكديگردرگيرند اما درابعاد وسيع تروفراگيرترنمايندگان يك وضعيت پرتناقض وديرسال بشري نيزهستند ونمادهايي كه به حقايقي كهنسال درباره ايمان ، تعصب واعتقاد ورابطه آن ها با واقعيت هاي زندگي فردي واجتماعي ، دلالت مي كنند حقايقي كه تنها ازدريچه نگاه وپس ازعبورازصافي ذهن هنرمنداني نظيرگوارسكي است كه ماهيت كودكانه وخنده آورشان آشكارمي شود . درداستان هاي گوارسكي ، كشيش "دن كاميلو " با همه ابعاد غيرمتعارف وعوامانه اش كه ازنيش تند هزل وهجوو مضحكه نويسنده درامان نمي ماند قهرمان محوري ومورد توجه وبرخوردارازحمايت نويسنده است و" په پونه بوتزاتي " قهرمان مخالف وتا حدودي منفي است كه هدف مستقيم هجويه ها ، طنزوهزل وتمسخرنويسنده درقالب داستان ها وروايات دراماتيك كميك قراردارد . درداستان هاي گوارسكي ، مسيح زنده است وحضوري عيني حداقل درخلوت صحنه هاي " دن كاميلو وشمايل مسيح " دارد كه به قول خود نويسنده اين حضورحضوري واقعي نيست بلكه " صداي وجدان دن كاميلوست " كه به كمك تكنيك زنده نمايي ويژه نويسنده واقعيتي عيني مي يابد . اما همين حضورساده درنمايشنامه اقتباسي كورش نريماني ، هويت وماهيتي چند گانه وكنايه آميزمي يابد اوازسويي نماينده وجدان مسيحي " دن كاميلو" ي كشيش است وازسوي ديگرنماينده فرد مسيحي ونيزاخلاق وآموزه هاي ديني انسانيت خداشناس ومعتقد به وجدانيات است وكشمكش ميان كشيش وشهردار" په پونه " ومحتواي تعارضات آن دو، ترسيم گروضعيتي است كه انسان معاصربا آن دست به گريبان است ، وضعيتي كه هرفرصتي را حتي دين ومظاهرآن را به وسيله اي براي تحقق نيات دنيوي تعبيرمي كند ، ونيزماهيت كودكانه وخنده آورشان آشكارمي شود . درداستان هاي گوارسكي ، كشيش " دن كاميلو" با همه ابعاد غيرمتعارف وعوامانه اش كه ازنيش تند هزل وهجو ومضحكه نويسنده درمان نمي ماند . قهرمان محوري ومورد توجه وبرخوردارازحمايت نويسنده است و" په پونه بوتزاتي " قهرمان مخالف وتا حدودي منفي است كه هدف مستقيم هجويه ها طنزوهزل وتمسخرنويسنده درقالب داستان ها وروايات دراماتيك كميك قراردارد . درداستان هاي گوارسكي مسيح زنده است وحضوري عيني حداقل درخلوت صحنه هاي " دن كاميلو وشمايل مسيح " دارد كه به قول خود نويسنده اين حضورحضوري واقعي نيست بلكه " صداي وجدان دن كاميلوست " كه به كمك تكنيك زنده نمايي ويژه نويسنده واقعيتي عيني مي يابد ، اما همين حضورساده درنمايشنامه اقتباسي كورش نريماني هويت وماهيتي چند گانه وكنايه آميزمي يابد اوازسويي نماينده وجدان مسيحي " دن كاميلو" ي كشيش است وازسوي ديگرنماينده فرد مسيحي ونيزخلاق وآموزه هاي ديني انسانيت خداشناس ومعتقد به وجدانيات است وكشمكش ميان كشيش وشهردار" په پونه " ومحتواي تعارضات آن دوترسيم گروضعيتي است كه انسان معاصربا آن دست به گريبان است وضعيتي كه هرفرصتي را حتي دين ومظاهرآن را به وسيله اي براي تحقق نيات دنيوي تعبيرمي كند ونيزتصويرگرونماد وحشت آئيني مردمي است كه به دليل ماهيت سطحي وخود خواهانه اش نمي تواند راهنما وانگيزه عمل صالح درمناسبات انساني ايشان با همنوعان خويش باشد ترس و وحشتي كه نيازمند يك نيروي بيروني ( قانون ) ودروني ( اخلاق وايمان ) قوي تراست تا به عاملي براي تحقق صلح ، دوستي ، همزيستي ، عشق به همنوع وخضوع عارفانه وعاري ازتظاهرات عوام فريب دربرابرخالق يكتا گردد .

دن كاميلو - نوشته و كارگراني : كورش نريماني

به اين ترتيب تمامي عناصر وشخصيت هاي نمايش " دن كاميلو" به مظاهروجلوه هاي متنوع جهان وانسان معاصربدل مي شود جهان وانساني كه درآن ديگرجايي براي ايدئولوژي ، حتي براي شريف ترين وحياتي ترين نوع آن ، يعني ايدئولوژي نجات بخش ديني وجود ندارد وچنين جامعه جهان وانساني البته هرچند مضحك وخنده آوروپرتنش وكشمكش هاي كودكانه باشد كه هست هم زمان تصويرگرسرنوشت تراژيكي است كه خودخواهي هاي انسان معاصربراي اورقم زده است سرنوشتي تراژيك كه هرهنرمند اصيل وخلاق را وا مي دارد تا بسته به نوع جهان بيني وجهت گيريهاي ذهني وزيبا شناختي خود نسبت به حضورمقتدرو ويرانگرش هشداردهد ودراينجا نيزكورش نريماني ، به زبان طنزومضحكه هزل ومطايبه دراماتيك ودرساختاري مركب ازجمع كثيري ازقالب هاي شناخته كمدي ومضحكه اين وظيفه را برعهده گرفته است . دراثركورش نريماني ،آنچه ازبارتراژيك موقعيت وداستان مي كاهد ، شدت مضحكه وهجوي است كه درپرداخت شخصيت ها وحوادث به كاررفته است ، رويكردي كه خود نه تنها با ارتقاء كيفيت كميك و خنده آور نمايش از كيفيت و بار تراژيك آن كاسته است، بلكه با هدف و مقصود اصلي اثر و نويسنده نيز سازگارتراست .

به گزارش منتقد تئاتر مهر، در اقتباس ويژه كورش نريماني ازمجموعه داستان هاي گوارسكي ، عناصراصلي وشخصيت ها ونيزبرخي ازحوادث وكنش هاي داستاني ، درقالب گلچيني دراماتيك وحساب شده گردهم مي آيند تا اثري جديد ويكپارچه برمبناي اثرمورد اقتباس فراهم آيد ، اثري كه به منظورعبورازمحدوديت هاي قصه ها وداستان ها وكاستن ازحجم وقايع وحوادث وعينيت بخشي به توصيفات داستاني كه باراصلي انتقال فضا ومفاهيم را بردوش مي كشند ، ازميان عناصرمحوري تقابل وتضاد دراماتيك ميان اشخاص داستان ، مهم ترين وموثرترين آن ها رابرمي گزيند تا ازطريق كنش متقابل ورويارويي آن ها برمحو وداستاني يگانه اثري جديد ودراماتيك پديد آيد ، اثري كه ضمن فروكاستن ازبارتوصيفي داستان ها وتعدد حوادث به نفع عمل دراماتيك صحنه اي يكپارچه ازميان عناصرمعنايي وقابل تفسيرداستان ها ، آنچه كه با ذوق ، ايده ومقصود اصلي اقتباس كننده سازگارتراست محورموضوعي ودرون مايه اي كنش دراماتيك داستان نمايش قراردهد ، انتخابي كه درعمل به جوهره فضا ومفاهيم مستتر در داستان هاي گوارسكي نيز لطمه اي وارد نمي سازد .

يك اثر اقتباسي آنگاه موفق است ( درحوزه تئاترونمايش ) كه بتواند درمرحله اول ازطريق طراحي وانتخاب درست تقابل ها و كشمكش ميان  آن ها، حداكثري از بار معنايي و درون مايه متن اصلي را درخود جاي دهد ودرمرحله بعد اين امكان را فراهم نمايد تا مخاطب ضمن درك ودريافت موضوع ودرون مايه هاي محوري متن اقتباس شده تاويل وتفسيرفراگيرتروروزآمدتري را ازاثربدست آورد تفسيري كه سمت وسوي افق هاي معنايي آن مفاهيم مورد نظرمتن اصلي ازدريچه شناختي ومنظرفلسفي زمان اقتباس باشد . واين همان كاري است كه كورش نريماني با متن گوارسكي ودرپرداخت داستان نمايش خود كرده است .

نمايش " دن كاميلو" با طراحي دكور وچشم اندازساده ، زيبا وكاربردي خود كه درخدمت جابجايي هاي سريع وبي وقفه مكاني وضرب آهنگ تند چرخش ها وپيچش هاي داستاني قراردارد وبازيهاي به دقت هدايت شده بازيگران به ويژه بازيهاي محوري سيامك صفري ( درنقش دن كاميلو) ومهدي بجستاني ( درنقش مسيح ) وبازي پذيرفتني وپرتلاش محمدرضا جوزي ( درنقش په پونه ) وبازيهاي بسيارجذاب ومنطبق با فضا ومفاهيم نمايش شهرام حقيقت دوست ( بروسكو) ، رويا ميرعلمي ( اوريانا ) ، اميردلاوري ( بشكه ) وفرزانه ارسطو( دوشيزه روبينيا ) وطراحي گريم ، لباس ونورموفق وبسيارالقاگر خود اثري به ياد ماندني از كورش نريماني ، هنرمند شايسته تئاتركمدي كشوراست كه جا دارد مورد تقديراهالي تئاترومديران فرهنگي قرارگيرد وازامكانات شايسته اي براي سفروحضوردرمجامع جهاني تئاتربه عنوان سفيركمدي ايراني برخوردارشود .

ازميان عناصراجرايي به درستي انتخاب شده اين اثركه نقش مهم وكارسازي را درغيبت يابي مفاهيم نمايش عهده داربوده اند . بازي زنده ، پرتحرك ودرعين حال نرم وموسيقايي وبيان ولحن عميقا كنترل وهدايت يافته سيامك صفري وبازي درك شده آرام ، دقيق وپرجذبه مهدي بجستاني مثال زدني است جنس بازي پرتحرك سيامك صفري ونرمش وهماهنگي موسيقايي اعضا كه مهم ترين ابزاربازيگردرتجسم نقش وعينيت بخشيدن به ابعاد دروني وبيروني شخصيت هستند دركنارلحن وبيان روشن وتشخص يافته اومحوري ترين عامل جان يابي لحن كميك وفضاي طنزآميزنمايش " دن كاميلو" است كه ريشه درقدرت وتوانايي ذاتي اين هنرمند درمقام بازيگرتئاتردارد.

"صمد چيني فروشان"
مدرس تئاتر و عضو كانون منتقدان تئاتر ايران

کد خبر 277865

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha