به گزارش خبرگزاري مهر، ششمين سال ازهزاره سوم ميلادي نيزفرارسيد وسالي ديگر از فراز ونشيبها براي ملل جهان سپري شد. سال 2005 براي منطقه خاورميانه و ج . ا. ايران سالي سرنوشت ساز بود. چند سالي است كه صليبيون نومحافظه كار، مردم خاورميانه را با طرحهاي خود به صليب مي كشند .
دربطن تحولات خاورميانه ، ايران نيزدرتيررس قرار دارد. درحالي كه درآستانه بيست وهشتمين سالگرد رويداد مهم منطقه يعني پيروزي انقلاب اسلامي ايران هستيم، نقطه تحولات كشوردرمرز تهديدهاي پياپي ازسوي دولت هاي زورمدار اروپايي و آمريكا و رژيم غاصب صهيونيستي قرار گرفته است .
فعاليت هاي صلح آميز هسته اي ايران با قلمداد شدن تهديد عليه صلح بين المللي بهانه اعمال قشار غرب قرار گرفته است . نكته اي كه دراينجا مطرح است اينكه غربي ها تاكنون دايره اعمال فشار را برايران تنگ تركرده اند اما درعمل به سوي تحريم اقتصادي و يا حمله نظامي نرفته اند . براي نمونه فرانسه در يازدهم آبان ماه ، انگليس در 18 آبان و رايس در 27 آذر با هدف بازداشتن ايران از فعاليت هاي هسته اي، ايران را تهديد به ارجاع به شوراي امنيت كردند .
سيزدهم دي ماه با اطلاع دهي ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي مبني بر راه اندازي مراكز تحقيقاتي از سوي ج . ا. ايران در تاريخ 9 ژانويه( 19 دي ) اين اقدام قانوني بار ديگر با واكنش منفي كشورهاي آمريكا ، فرانسه ، آلمان و آژانس بين المللي انرژي اتمي روبرو شد . حال اين سوال پيش مي آيد كه چرا تاكنون دولت هاي غربي به اقدامات عملي اقتصادي و نظامي بر عليه ايران متوسل نشده و در چه زمان يا حالتي اين احتمال ممكن است صورت پذيرد ؟
درپاسخ به سوالات فوق مي توان گفت معمولا كشورها براي تحريم هاي اقتصادي و يا عمليات نظامي زماني دست به اين كار مي زنند كه با محاسبه مولفه هاي قدرتي طرف مقابل احتمال برنده شدن را براي خود متصور باشند. به عبارت بهترهميشه پيروزي زماني مفهوم مي يابد كه توانايي حصول به هدف ميسر باشد.علت اينكه تاكنون اقدام عملي تهديد عليه ايران صورت نگرفته به اين مفهوم برمي گردد كه با محاسبه مولفه هاي قدرتي ايران ، هنوز زمان مناسب را براي انجام چنين اقداماتي نيافته اند . درمطلب پيش رو با سنجش مولفه هاي قدرتي ايران در آستانه سال 2006 جواب سوالات مطرح شده را تا حدود زيادي تبيين مي كنيم .
* * * * * *
1) افزايش توان نظامي : تمامي بازيگران بين المللي براي حفظ تماميت ارضي ، تلاش دارند توان دفاعي خود را افزايش دهند . دستيابي به سلاح هاي با توانايي بالا وبكار گيري تكنولوژي پيشرفته و داشتن نيروي ورزيده راه هاي رسيدن به ضريب دفاعي بالا است. اين استراتژي كشورها براي كل نظام بين الملل بيش از آنكه جنبه تهديد داشته باشد باعث افزايش ضريب امنيتي آن شده است. اين پيش زمينه توانمندي كشورمان از آن جهت حاصل شده كه هميشه اينگونه بوده كه وقوع جنگ نسبت به گذشته خسارت هاي زيان بارتري را به همراه دارد لذا كشورها با احتياط به منازعه نگاه مي كنند . ج . ا . ايران بعد از وقوع انقلاب اسلامي به دليل داشتن تجربه هشت سال جنگ و دستيابي به تكنولوژي هاي دفاعي بالا و تعداد نيروي نظامي قابل توجه و برخورداري از پشتوانه قوي نيروهاي مردمي به همراه كشورهاي تركيه و مصر جزو كشورهاي نظامي قدرتمند منطقه است . همين بعد نظامي كه از مولفه هاي اصلي قدرت است از نگراني هاي دولت آمريكا و از عوامل بازدارنده براي حمله نظامي بوده است . برخلاف نظام دفاعي فرسوده و بي انگيزه عراق ، جمهوري اسلامي ايران از توانمندي دفاعي بالايي در برهه زمان كنوني برخوردار است لذا دولت آمريكا و حاميان اروپايي اش در محاسبات خود به اين موضوع با حساسيت زيادي مي نگرند .
2) ايدئولوژي : درنظام بين الملل همسو بودن ايدئولوژي يك كشوربا سايربازيگران جهاني به ويژه بازيگران عمده وتاثير گذار ، درجه قدرت آن كشور را مشخص مي كند. هرچقدر ايدئولوژي حاكم ، متحدان بيشتري درجهان با خود داشته باشد به همان نسبت قدرت ملي آن كشور افزايش و درمواقع بحران با چالش كمتري مواجه مي شود. همچنين در بعد داخلي با بالابردن روحيه ملي وافزايش وفاداري وهمچنين تجهيز منابع وامكانات درافزايش قدرت ملي موثر است.نقش ايدئولوژي با بسط وگسترش حوزه مشروعيت درنظام سياسي صورت مي گيرد. مشروعيت نيزتنها درصورت درست پنداشتن گفتار وعملكرد نخبگان و دستگاه سياسي حاكم و با بازده عملكرد آنها حاصل مي شود. هر چه قدردرجه مشروعيت بالا باشد ، قدرت تصميم گيري دولت و زمينه ايجاد تحولات زيربنايي زودتر برقرارمي گردد. درغير اين صورت باعث تهديد قدرت مي گردد. ايدئولوژي درجمهوري اسلامي ايران باعث تقويت روحيه ملي شده است و يك شيوه نگرش نسبت به جهان را كه درمردمسالاري ديني تجلي مي يابد به عنوان الگويي جديد به ملل جهان معرفي كرده است . اين عنصر تشكيل دهنده قدرت معيارها و ضوابط مشخص و معيني را در اختيار سياستگذاران گذارده وتصميم گيري هايي كه درچارچوب اين معيارها گرفته مي شود در روزهاي آغازين 2006با منافع كشور هاي غرب متضاد ، با منافع كشورهاي آفريقايي و شرق آسيا در بيشتر موارد متجانس و با كشورهاي خاورميانه ، روسيه و منطقه آسياي ميانه و قفقاز ، حالت بينابين مي باشد .
3 ) فرايند ادراكي تصميم گيرندگان : نوع تصميم گيري سياستمداران درسطح داخلي و خارجي براي ايجاد پل ارتباطي محكم با نيازها و منافع سايربازيگران داخلي و خارجي به منظوربرقراري فضايي صلح آميزبراي فعال سازي وتحرك پتانسيل هاي رشد و ترقي كشور، ازجمله مولفه هاي مهم براي افزايش يا كاهش قدرت محسوب مي شود. اغلب در انديشه هاي سياسي رهنمون شدن رهبران به استفاده ازتنش يا همكاري ونوع تعامل آنها با جهان براساس منافع واولويت كشوررا از ويژگي هاي رواني و فرايند اي ادراكي رهبران اعلام مي كنند. بسياري ازانديشمندان درغرب وحتي جديدا دربرخي ديگركشورها چنين القاء مي كنند اگر تصميم گيرندگان بحراني را با همكاري وگفتگو حل كنند نشانگرظرفيت هاي بالاي رهبران درمديريت بحران ها ونقطه قوت آن هاست در غيراين صورت يعني جواب بحران با تنش وخشونت نشانه ضعف اين مولفه قدرتي دركشورتصميم گيرنده است. دراين شرايط است كه غربيها درتلاشند نوع تصميم گيري رهبران ايران را به عدم تعامل با كشورهاي ديگر تبليغ كنند و مواضع حقوقي وقانوني كشورمان در دفاع از آنچه نه تنها به خواسته ملت بلكه براساس مقررات بين المللي هم كمترين خدشه برآن وارد مي شود را با فرهنگ باج دهي با سردمداري برخي دولت هاي اروپايي و آمريكا كسب كنند.سخنان رئيس جمهوردراغراق آميزبودن قضيه هولوكاست درحالي كه اين موضوع درسايه فشارهاي لابي هاي صهيونيسم بين الملل درتقويم سازمان ملل يك روز جهاني را به خود اختصاص داده است موجي از واكنش ها را فقط بدليل به چالش كشيدن ظلم غرب عليه يهوديان پديد آورده است .
4 ) عوامل اجتماعي - انساني : ميزان جمعيت و كارآمدي آنها در به حركت درآوردن پتانسيل هاي رشد و توسعه ، خصوصيات رواني مردم اعم از خودبزرگ بيني ، واقع بيني ، شجاعت ، فداكاري به همراه ميزان همبستگي و يكپارچگي ملي ازعوامل اصلي شاخصه هاي قدرت هستند . ج. ا . ايران با دارا بودن 70 ميليون جمعيت از نظر كمي دروضعيت مناسبي قرار دارد. مقابله با اشغالگري عراق و دولت هاي حامي آن روحيه مردم را در باور به توانمندي هاي خود بالا برده است . خودبزرگ بيني اگر چه به لحاظ فاصله داشتن با واقعيت ها پديده اي پسنديده تلقي نشود اما همراه شدن آن با روحيه شجاعت ، ايثار ، فداكاري ، امكان بسيج مردم را در مواقع حساس افزايش داده است. علاوه بر اين به رغم آنكه كشور ايران با گروههاي مختلف قومي - مذهبي و بطور محدود با تفاوت نژادي برخوردار است ، اما درسايه تفكر اصيل اسلامي و وجود سايبان تاريخي ايراني بودن و همچنين تاثيرات همه جانبه دين اسلام ، وحدت و يكپارچگي خود را حفظ كرده است و در اوج همگرايي ملي در طول تاريخ به سر مي برد . در مجموع در زمينه مولفه اجتماعي - انساني به رغم بعضي مشكلات آفريني هاي داخلي و خارجي در وضعيت نمره اي خوبي قرار دارد .
5 ) موقعيت جغرافيايي : وسعت ، شكل ، وضع طبيعي ، نوع مرزها ، وضعيت اقليمي ، همجواري با مناطق بحران خيز يا آرام در ارزيابي قدرت كشورها شاخصه اي مهم محسوب مي شود . كشور ايران دراين زمينه با مجموعه اي ازبردارهاي منفي و مثبت روبروست . وجود ناحيه كويري ، كوهستاني ، جنگل و برخورداري از جمعيت و سرزميني متناسب با يكديگر ، از مزيت هاي ج . ا . ايران است . همچنين موقعيت هندسي ايران و قرار گرفتن مراكز صنعتي و جمعيتي مهم در مركز كشور از ديگر مزيتهاي مثبت هستند . علاوه براين دسترسي به مرزهاي آبي بين المللي و قرار گرفتن درچهار راه ارتباطي جهان ازويژگي بارز و مهم كشور است . اما از جانب ديگر اين موقعيت استراتژيك شامل حال قاچاق مواد مخدر و انسان نيز مي گردد . قرار گرفتن ايران در ناحيه بحران خيز خاورميانه و استقرار پايگاههاي نظامي از سوي آمريكا در كشورهاي همجوار و استقبال كشورهاي همسايه ايران درگسترش مناسبات سياسي، اقتصادي و نظامي با آمريكا ازديگرنكات منفي است كه براهميت موقعيت جغرافيايي ايران سايه افكنده است .
6 ) جايگاه اقتصادي : اقتصاد به عنوان شاخصه تامين كننده رفاه اجتماعي و بهروزي انساني و همچنين تامين منابع و هزينه هاي دفاعي، آموزشي و سايرهزينه هايي كه بردوش دولت بار مالي دارند ، ازاهميت به سزايي برخوردار است. نوع فعاليت اقتصادي ، دسترسي به منابع معدني استراتژيك ، قابليتهاي جذب سرمايه گذاري خارجي ، پويايي و جايگاه مهم اقتصادي يك كشور را نمايان مي سازد . درگيرشدن اقتصاد قوي با جنگ معمولا مخالفتهايي را ازجانب شركاي تجاري نسبت به كشور تحميل كننده جنگ بوجود مي آورد . برهمين اساس يك عامل بازدارنده براي مقابله با حمله نظامي كشور ثالث محسوب مي شود . ج . ا . ايران درزمينه صادرات غير نفتي و جذب سرمايه و همچنين در تكنولوژيهاي سطح بالا دروضعيت مطلوبي نيست اما به دليل در اختيار داشتن منابع استراتژيك نفت و صادركننده اين ماده ذي قيمت و اثرگذار دراقتصاد جهاني مورد توجه قطبهاي اقتصادي است. همين خصيصه يك توازني را دربرابر ساير كمبودهاي اقتصادي برقرار مي كند. علاوه بر اين چند سالي است كه مردم و بنگاههاي اقتصادي همگام با تحولات جهاني به سمت فرهنگ رقابت پذيري و توليدي روي آورده اند و حركت به سمت سرمايه گذاري درزمينه تكنولوزيهاي مهم آغاز شده و بر همين اساس نقش اين مولفه در بالابردن قدرت ملي رو به افزايش است .
* * * * * *
با توجه به مطالب فوق همواره بايد به اين نكته توجه كرد كه قدرت و مولفه هاي آن ثابت نيستند و درگذر زمان دچار اوج و نزول مي شوند. توانمندي درشاخصه هاي قدرت اين الزام را بوجودمي آورد كه سايربازيگران همكاري را مطلوب وسودآورتلقي كنند و جايگاه ويژه اي را درمناسبات خارجي براي كشورصاحب قدرت بازكنند. بديهي است كه برخورداري ازچنين وضعيتي ، شرايط را براي اعمال نيات خصمانه نظامي و اقتصادي براي كشورمعاند دشوارمي كند. برهمين اساس دولت آمريكا و حاميان ارويايي اش سعي دارند با سنگ اندازي درجلوي روند پيشرفت جمهوري اسلامي ايران ، مولفه هاي قدرتي آن را رو به تحليل ببرند .
به گزارش مهر، درزمينه ايدئولوژي ، اوج گيري و سقوط ميزان موفقيت ايدئولوژي ج. ا. ايران دركسب مشروعيت و بالابردن روحيه ملي همواره زير نظرديده بانهاي سياست خارجي واستراتژيستهاي دولت آمريكا وغرب قرار دارد. به محض آنكه مشاهده كنند گفتارو عملكرد نخبگان ازصداقت لازم دربين مردم برخوردارنيست و ايدئولوژي حاكم و ترويجي قادربه درك واقعيتهاي خارجي نيست ، سياست هاي تهاجمي خود را آغاز مي كنند. دراين بين دولت آمريكا نيزتنها نظاره گرصرف نيست ودرقالب طرح خاورميانه و با حضور نظامي دركشورهاي همجوارايران سعي دارد حالت موازنه برابر منافع ملي با كشورهاي خاورميانه را به سمت موازنه منفي بر عليه ايران سوق دهند . در مورد روسيه نيز مدتهاست تلاش مي كنند تا اين كشور را متحد محوري خود كند و پيشنهاد طرح غني سازي اورانيوم در خاك روسيه نيز در راستاي عملي شدن اين اهداف صورت مي گيرد .
در زمينه فرايند ادراكي تصميم گيرندگان ، دولت آمريكا سعي دارد از گفتارهاي رئيس جمهوري ، خط و مشي كشورمان را غير همسو و متضاد با منافع بازيگران بين المللي قلمداد كند و با سست كردن پل ارتباطي ايران با ديگركشورهاي منطقه و جهان از اين مولفه قدرتي در جهت ائتلاف و جناح بندي بر عليه ايران استفاده كند و در واقع يكي از مولفه هاي قدرتي را به نقطه صفر و منفي هدايت كند .
درزمينه عوامل اجتماعي - انساني و يكپارچگي ملي كه از متغيرهاي مهم تشكيل دهنده قدرت هستند دولتمردان غربي با ترفندهاي مختلف سعي در كاهش ضريب اين مولفه قدرتي بوده اند اما موج تبليغات منفي رسانه اي ، تهديدات اقتصادي - نظامي چندان در كاهش ضريب اين شاخصه موثر نبوده است .
سايرمولفه هاي قدرتي همانند موقعيت جغرافيايي نيز، ايران را آبستن ودرگيربحرانهاي هزينه بركرده است. ازآنجا كه بافت حكومتي كشورهاي خاورميانه مورد تاييد آمريكا نيست لذا در قالب طرح خاورميانه اي آمريكا همواره مورد هجمه فشارهاي سياسي و نظامي واشنگتن است و از اين حيث موقعيت ايران در وضعيت حساسي است و دولت آمريكا با تسخيرو يا موافق سازي هيئتهاي حاكمه كشورهاي منطقه سعي دارد اين مولفه قدرتي ايران را بيش از گذشته بي اثر سازد .
درتحليل مهر آمده كه مولفه اقتصادي نيز در كانون توجه آمريكا و متحدانش قرار دارد. دستيابي ايران به فن آوري صلح آميز هسته اي ، افزايش قيمت نفت و بالا رفتن ذخاير ارزي ، رشد اقتصادي قابل توجه وحركت به سمت دستيابي به تكنولوژيهاي برترموجب شده كه آمريكا از روند اين پيشرفت نگران باشد و با فضاسازي منفي سياسي زمينه را براي تحريم اقتصادي مهيا سازد .
با توجه به مطالب ذكر شده هرگاه دولتهاي غربي دريابند كه مولفه هاي ذكر شده به درجه اي از نزول رسيده است كه جوابگوي مقابله با فشارهاي نظامي و اقتصادي غرب نيست درآن صورت تلاش خود را براي سلسله اقدامات اقتصادي ونظامي آغازخواهند كرد. برهمين اساس تلاش رهبران رده بالاي ج. ا. ايران بايد بر اين نكته متمركز باشد كه با آگاه سازي مردم ، دستگاههاي دولتي و بنگاههاي خصوصي بر تقويت مولفه هاي قدرتي ايران بيش از گذشته اقدام ورزد، تا ضريب قدرتي كشور در جدول محاسباتي كشورهاي غربي همچنان با شاخصه هاي افت مواجه نگردد تا زمينه بروز تفكرات تهاجمي مهيا گردد .
نظر شما