خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : پرسشي كه از دير باز ذهن همه فلاسفه و متفكران را به خود مشغول داشته و هنوز هم بخش عمده اي از مباحثات و گفتمان امروز را به خود اختصاص داده انسان و جايگاه او در نظام هستي است.
بشر هم در عرصه علم و فلسفه و هم در عرصه هنر و زيبايي شناختي و هم در عرصه مكاتب و مذاهب دغدغه خاطر انسان را در مقوله شناخت خود و تبيين جايگاه و نقش خويش در عالم هستي نشان مي دهد.
بنابراين براي اينكه ما اسلام را درست بشناسيم، اجزا و ابعاد آن را درست تحليل كنيم به حقيقت نظام اقتصادي، سياسي، فرهنگي و خانوادگي آن پي ببريم در ابتدا بايد ببينيم كه در قرآن انشان چگونه توجيه و تفسير شده است.
اگر ما انسان را درست نشناسيم و ندانيم كه قرآن چه نظري درباره انسان دارد و هستي ها و بايستيهاي او را چگونه مطرح مي سازد، هيچ گاه نخواهيم توانست برنامه و طرحي صحيح درباره نظام اجتماعي يك جامعه اسلامي ارائه دهيم. بر همين اساس ما نيز براي شناخت انسان از ديدگاه قرآن در ابتدا لازم ديديم كه اصول و مباني انسان شناسي قرآن را بررسي كنيم و سپس به بحث پيرامون ديگر مسائبلي بپردازيم كه در رابطه با انسان مطرح است.
هدف مولف از تاليف كتاب انسان شناسي تطبيقي نبوده است يعني نخواسته كه مقايسه اي ميان انسان از ديدگاه قرآن و ساير مكاتب ارائه دهد. اما با اين وجود در بعضي از موارد كه ضرورت چنين امري احساس شده، بررسي هاي تطبيقي را از نظر دور نداشته است.
كتاب مباني انسان شناسي در قرآن از 15 گفتار تشكيل شده كه عبارتند از: انسان معماي قرون و اعصار، انسان و مسئله شناخت، آفرينش انسان، معماهاي وجود انسان، ابعاد وجودي انسان و نيازهاي او، طبيعت و فطرت انسان، ارزش و مقام در انسان، عوامل رشد انسان، موانع رشد انسان، وسايل و روشهاي رشد انسان، انسان و رابطه هايش، انسان و آزادي، انسان و سنتهاي الهي، اصول ثابته طبيعت انساني، تحليلي بر داستان آدم در قرآن.
نظر شما