پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

صدوقی‌سها در برنامه ضیافت:

عارفی که از برترین فیلسوفان مشائی بوده است

عارفی که از برترین فیلسوفان مشائی بوده است

منوچهر صدوقی سها در برنامه ضیافت گفت: میرزا ابوالحسن جلوه، تصحیحاتی بر متون عرفانی داشتند که مهم‌ترین آنها تصحیح شفا ابن سیناست که با نسخه قدیمی آن کاملا انطباق دارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، منوچهر صدوقی سها نویسنده و محقق فلسفه و عرفان اسلامی روز گذشته در برنامه ضیافت حاضر شد و در رابطه با یکی از عارفان و دانشمندان قرن ۱۳ با مجری برنامه به گفتگو نشست.

متن زیر بخشی از سخنان وی است:

عارف و دانشمند قرن ۱۳، استاد سید ابوالحسن طباطبایی معروف به آیت‌الله ابوالحسن جلوه است وی فیلسوف و عارف ایرانی دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. او پسر سید محمد مطهر زواره اردستانی بود که پدرش در زمان فتحعلی‌شاه از زواره به تهران آمد.

در حقیقت ایشان برترین فلیسوف مشایی و تابع شیخ الرئیس ابن سینا است. اما هم عرفان تدریس می‌کرده و هم حکمت متعالی.

وی شاگردان بسیار زیادی را تربیت کرده که از جمله این‌ها میرزا علی خان عبدالرسولی است که هم شاعر و هم خطاط بزرگی بوده و آن زمان در دانشگاه تهران تدریس می‌کرده است.

عبدالرسولی در سن ۱۵ سالگی به خدمت میرزا ابوالحسن جلوه می‌رسد و بعدها نیز دیوان شعر میرزا را جمع‌آوری کرده و بر آن مقدمه‌ می‌نویسد.

وی در رابطه با میرزا در این مقدمه احوالاتی نوشته که قسمتی از آن در ذیل آمده است: این فیلسوف یگانه و دانشمند فرزانه شب و روز در گوشه خلوت خود مشغول مطالعه کتب بود چنان که از هیچ گاه از مصاحبت کتاب غفلت و جدایی نداشت. و خود در برخی از اشعارش به این معنا اشاره دارد. هنگام درس و تدریس با لباس راحت خویش و بدون تکلف به حجره بزرگ خود وارد و مشغول تدریس می‌شد. و با صوتی آرام سخن می‌گفت در حوزه درسش کسی را مجال سخن گفتن نبود. همیشه ۶۰، ۷۰ نفر از دانشمندان طلاب در درسش حاضر بودند. من خودم می دیدم که حتی اگر شخص اول مملکت هم به دیدن او می آمدند تغییر وضع نمی داد و عمامه و عبا برنمی گرفت، با فقرا و مساکین سخت مشفق و مسکین نواز بود. در یک زمستان دو نفر از طلاب فقیر، به مدرسه آمدند و وقتی حکیم آن‌ها را می‌بیند، لباسی که در تن داشته میفروشد و پولش را با اظهار خجالت به آن‌ها می‌دهد.

در همین متن آمده که ایشان همیشه خودشان به دنبال فقرا می‌رفتند و هرگز کسی را نزد خود فرانمی‌خواندند، بدون شک هرچند که ایشان حکیم مشایی بوده و حکمای مشایی سلوک ندارند اما بنده شک ندارم که ایشان اهل سلوک بوده است.

وی شاعر توانمندی هم بوده است و از قصیده سرایان سبک خراسانی به خصوص ناصر خسرو پیروی می‌کرده است.

وی تألیف نداشتند و معتقد بودند آن چه که باید می گفتند، گفته‌اند، از طرفی یک خصوصیت دیگر ایشان تصحیح متون عرفانی بوده در صورتی که در زمان ایشان چندان این کار صورت نمی‌گرفته اما استاد این ضرورت را به خوبی شناخته و انجام می‌دادند. از تصحیح مهم او تصحیح شفا ابن سینا است. و جالب این است که این تصحیح را با یک نسخه قدیم شفا که با نسخه اصل مطابقت دادند مقایسه کردند و می گویند که درست با این نسخه قدیمی مطابقت داشته است.

در تهران بودند فقهایی که حکیم بودند و یا حکیمانی که فقیه هم بودند اما ایشان حکیم محض بود. با این که ایشان حکیم بودند اما در کلاس درسشان فقیهانی حضور داشتند که حتی یکی از آن‌ها بعدا به مرجعیت عالم تشیع می‌رسد و حاج حسین قمی مرجعیت شیعه از شاگردان ایشان است. یکی دیگر از شاگردان ایشان هم آخوند خراسانی صاحب کفایه بوده است.

کد خبر 2850859

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha