خبرگزاری مهر - گروه استانها: خانوادههای زندانیان همانهایی هستند كه در همین هوا نفس میكشند، همان بنیآدمی كه مانند همه آدمهای آزاد نیاز به خوب زیستن دارند اما در اثر غفلت و زیر بار فشار فقر قربانی شدهاند. پدر یا همسر خانواده خبطی كرده و حالا باید همه خانواده جور او را بكشند.
كمر خانواده زندانی كه زیر فشار فقر خم شده، حالا باید سرافكنده هم باشد و چشمهایش را از نگاههای تحقیرآمیز مردم بدزد.
فاطمه و زینب فقط دو نمونه از هزاران زنی هستند كه روح و جسمشان زیر بار فشار زندگی فرسوده شده، این دو درد یكدیگر را بهتر میفهمند و از عمق فاجعه باخبرترند، درد مشترك آنها مواد است و زندان و فقر و بیخانمانی و مسئولیت با دستهای خالی...
آنها آشناترند با طعم تلخ فقر، با بهانههای گاه و بیگاه فرزندان، با سرافكندگی، با نداری، با نگاههای تحقیرآمیز آدمهای بیتفاوت، با ترك تحصیل، با روزشماری برای دریافت سبد كالا و یارانه.
همسرم از سه سال پیش تا حالا در زندان است
زینب بانوی ۴۸ ساله زنجانی همسر زندانی است كه به جرم حمل مواد مخدر به ۱۰ سال زندان و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جریمه نقدی محكوم شده است. از اوضاع نابسامان زندگیش میگوید و امیدوار است این گفتگو چارهای برای گرههای ناگشوده زندگیش باشد.
او میگوید همسرم از سه سال پیش تا حالا در زندان است، دو سال مشمول عفو رهبری شد و حالا بهدلیل پرداخت نكردن جریمه در زندان است، اگر وضع مالی ما خوب بود هرگز دست به چنین كاری نمیزد.
زینب ادامه میدهد: او پیش از حمل مواد راننده تریلی بود. ۶۰ سال دارد تصمیم گرفت یك تریلی برای خودش بخرد تا مستقل شود. چهار دانگ خانهای كه داشتیم را فروختیم و یك ماشین قدیمی خریدیم. خرج ماشین بالا رفت و قرض ما بالاتر و همسرم به حمل مواد رو آورد، حالا نه خانه داریم، نه ماشین، نه سرپرست، نه درآمد و نه دلخوشی.
زینب ۴۸ ساله كه پنج فرزند دارد و پیش از این خانهدار بوده، با زندانی شدن همسرش در تولیدی پوشاك مشغول به كار شده و پس از آشنایی با چرخكاری و خیاطی در همین رشته مشغول به كار میشود، گرچه درآمدش ماهانه ۳۰۰ هزار تومان بیشتر نیست اما از وقتی كه دخترش فارغالتحصیل شده و او را همراهی میكند، امید بیشتری برای كار كردن دارد.
پسر ۲۱ سالهاش درس و مشق را رها كرده و شاگرد باطریسازی شده و پسر ۹ سالهاش محصل است.
كمیته امداد هم حمایتی از خانوادههای زندانیان نمی کند
زینب از مشكلات بیشمار زندگی میگوید كه امیدی به بهبود آن نیست.
او نمیتواند دشواری زندگی فقیرانه خود را با واژههای "زندگی سخت است" به كسی تفهیم كند. او رنج میكشد از درد دیگرانی كه به مشكل او دچارند، از سختیهای داشتن همسر زندانی برای دخترهای جوان و نوعروسان كه سرانجام نامشخصی دارند.
زینب میگوید: دلم برای نوعروسهایی كه همسرشان زندانی است میسوزد. از ما سنی گذشته، صبرمان بیشتر است اما جوانترها سرنوشت نامعلومی دارند، طلاق و بیسرپرست ماندن بچههایشان را دیدهام.
به گفته زینب، كمیته امداد هم حمایتی از خانوادههای زندانیان ندارد.
او میگوید: وقتی میدانند ما خانواده زندانی هستیم، كد ۶۵ به ما میدهند و این یعنی از هیچ حمایتی نمیتوانیم استفاده كنیم. نمیدانم چرا وقتی یك نفر جرمی را مرتكب میشود باید همه خانواده او تاوان پس دهند.
زینب ادامه میدهد: فقط انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان، ۴۰ روز یكبار سبد خوراكی میدهد، آن هم كفاف یك هفته را نمیكند و حمایت دیگر وام یك میلیون تومانی است كه كسی به ما اعتماد ندارد، ضامنمان شود.
همسر یك زندانی است...
فاطمه هم ۳۸ سال دارد. قبل از اینكه همسر یك زندانی متهم به حمل مواد مخدر باشد، همسر یك مرد قالیباف بود. او دو دختر و یك پسر دارد. از ۲۰ ماه پیش تا حالا و شاید تا هشت سال دیگر همسرش در زندان خواهد بود.
پسرش معلولیت ذهنی دارد و بهزیستی ماهانه ۵۰ هزار تومن بیشتر به او پرداخت نمیكند. فاطمه بهدلیل مشكل پسرش نمیتواند خارج از منزل كار كند. دختر نامزدش را با قرض فراوان راهی خانه بخت كرده و حالا به فكر دختر محصلی است كه هر سال هزینه زیادی برای تحصیل نیاز دارد و پسر معلولی كه خرابی دندانهایش مانع غذا خوردن او میشود، هزینه ترمیم آن هم بالای سه میلیون تومان است.
فاطمه میگوید: زندگی خیلی سخت شده و من كم آوردهام. پسرم هر روز بزرگتر میشود و رسیدگی به او سختتر، اگر پدرش بود بار زندگی اینقدر روی دوشم سنگینی نمیكرد. مدام عذاب وجدان دارم به خاطر نداری، به خاطر دندانهای پسرم، اوضاع تحصیلی دخترم.
و گویا این روزها در دیار مهربانان كه بسیاری از انجمنهای خیریه آن در سطح ملی شهره است و مردمانش در امور خیر دستی برآتش دارند، غافلند از این خانوادهها، فراموش كردهاند این عناصر اجتماعی را كه هرگونه خلل در زندگی آنها میتواند جامعهای را با بحران مواجه كند.
گویی هیچیك از دلسوزان نمیدانند چالشهای پیشروی هر فرد در یك جامعه میتواند مساوی باشد با نابسامانی و بحران همه اجتماع. گویی باور ندارند فقر یك خانواده به فقر، دلواپسی و ناامنی یك جامعه می انجامد.
انگار بیخبرند از اینكه نداری آدم فقیر را به دزدی، زورگیری، فریب، نابهنجاری، كجروی غیره و غیره وا میدارد.
فقر در این خانوادهها موج میزند؛ فقر فرهنگی، فقر مالی و ... و همین موجب میشود پسر مسیر پدر بزهكار را در پیش بگیرد و دختر مسیر سنگلاخ زندگی مادر را و چه دردناك است وقتی مشكل داشتن یك زندانی در خانواده با دهها مشكل دیگر همزاد باشد.
فقر اقتصادی و فرهنگی جامعه را در معرض آسیبهای فراوانی قرار داده است
مدیرعامل انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان زنجان، با تایید مشكلات مطروحه از سوی خانوادههای زندانیان، میگوید: فقر اقتصادی و فرهنگی جامعه را در معرض آسیبهای فراوانی قرار داده است، بهگونهای كه در رتبه نخست بیشترین آمار جرایم زندانیان مربوط به حمل مواد مخدر و سپس سرقت است.
نصرتی تعداد خانوادههای تحت پوشش انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان را ۵۰۰ خانوار اعلام میكند و میگوید: بالغبر یك هزار و ۴۰۰ نفر تحت پوشش این انجمن هستند و خدماتی از قبیل هزینه تحصیل، درمان، سبد غذایی، كمكهزینه مسكن و تسهیلات اشتغال را دریافت میكنند.
به گفته وی، هزینههای مورد نیاز این خانوادهها از طریق فعالیتهای اقتصادی انجمن اعم از نانواییها، فروشگاهها، ساخت و ساز و... تامین میشود و متاسفانه حتی یك حامی از این انجمن حمایت نمیكند.
نصرتی: مردم نگاه مناسبی به خانوادههای زندانیان ندارند و تصور میكنند همه خانواده آنها مجرمند مدیرعامل انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان زنجان، با ابراز تاسف از بیتوجهی مردم به خانوادههای زندانیان، تصریح میكند: مردم نگاه مناسبی به خانوادههای زندانیان ندارند و تصور میكنند همه خانواده آنها مجرمند و همه باید تاوان پس دهند. مردم نمیدانند هر آسیبی كه این خانوادهها را تهدید كند، به شكل مستقیم یا غیرمستقیم خودشان را هم تهدید میكند.
نصرتی با بیان اینكه حدود ۱۹۰ انجمن حمایت از زندانیان در كشور وجود دارد، یادآور میشود: باید در هر شهری كه زندان وجود دارد، انجمنی فعال باشد اما بسیاری از انجمنها فعال نیستند، حتی انجمن ابهر هم تعطیل شده است و انجمن زنجان به همه خانوادههای زندانیان در هشت شهرستان خدمات ارائه میدهد.
به گفته وی، انجمن حمایت از خانوادههای زندانیان زنجان در سطح كشور رتبه نخست را كسب كرده است اما متاسفانه مردم هنوز لزوم حمایت از آنرا نمیدانند.
این خیّر زنجانی میگوید: اكنون ۲۷۵ خانواده زندانی زنجانی و ۳۰۰ و خردهای از خانوادههای سایر شهرستانها تحت پوشش این انجمن هستند.
نصرتی با اشاره به قراردادهای منعقد شده بین انجمن مذكور و سازمان فنی و حرفهای، اظهار میكند: هر یك از خانوادههای زندانیان كه تمایل به حضور در دورههای فنی و حرفهای را داشته باشند و بخواهند كسب و كاری راه بیندازند، میتوانند از معرفینامهها و حمایتهای انجمن استفاده كنند.
وی با ابراز تاسف از نابسامانی خانوادههای زندانیان، میگوید: متاسفانه فقر در این خانوادهها آنقدر شدید است كه توان و علاقهای به حضور در دورههای آموزشی یا اشتغالزایی را ندارند و فقط در پی یافتن یك لقمه نان هستند، بهگونهای كه گاهی آنها راه والدین یا همسران زندانی خود را در پیش میگیرند.
خبرنگار: سولماز شهبازی
نظر شما