۴ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۵۴

گزارش مهر از چهارمحال و بختیاری؛

ماجرای زندگی پهلوان ایرانی با یک شیر

ماجرای زندگی پهلوان ایرانی با یک شیر

شهرکرد - اسفندیار یارمحمدی یا پهلوان اسفندیار سال هاست که با یک شیر الفت دارد، پهلوان اسفندیاربا شیر که اسمش را «ضیغم» گذاشته به استانهای مختلف سفر می کنند و با انجام حرکات نمایشی روزگار می گذرانند.

خبرگزاری مهر - گروه استانها: اسفندیار یارمحمدی یکی از پهلوانان قدیم ایران است که ۸۰ سال سن دارد و در کرمانشاه متولد شده و سال هاست که در شهرستان بروجن چهارمحال و بختیاری زندگی می کند.

شغل این پهلوان قدیمی ایران اجرای نمایش پهلوانی در خیابان ها و مناطق مختلف شهرهای مختلف کشور است. این پهلوان باستانی کار مخارج زندگی خانواده اش را از این طریق تامین می کند.

او در شهر کرمانشاه متولد شده و سالها بعد به استان چهارمحال و بختیاری مهاجرت کرده و حدود ۱۷ سال است که در این استان زندگی می کند.

با این پهلوان قراری برای گفتگو گذاشتیم. هنگامی که به همراه پهلوان اسفندیار به محل زندگی این شیر می رویم ضیغم با جست زدن در قفسش به ما می فهماند که از دیدن پهلوان خوشحال شده است.

زندگی شیر جنگل با پهلوان

پهلوان نام این شیر را ضیغم گذاشته و هنگامی که تازه متولد شده و توله بوده است از شهر اصفهان خریده و آن را بزرگ کرده است.

پهلوان به سمت لوله آب می رود تا ظرف ضیغم را پر کند، شیر بدون تحرک به پهلوان خیره می شود، هنگامی که پهلوان می آید و ظرف آب را از محل درب کوچک می خواهد وارد کند شیر با پا زدن به ظرف نشان می دهد که آب نمی خواهد و قصد دارد با پهلوان بازی کند.

پهلوان می گوید ضیغم به من بسیار وابسته است و من نیز بسیار به او علاقه دارم. من این شیر را مثل  اولادم دوست دارم. پهلوان از مخارج بالای نگهداری شیر صحبت می کند و می گوید که این ضیغم روزانه هشت کیلوگرم گوشت می خورد.

پهلوان اسفندیار قهرمان میل سنگین در سالهای بسیار دور ایران است که پدر او نیز یکی از پهلوانان قدیم ایران بوده است.

مخارج زندگی این پهلوان از اجرای نمایش پهلوانی در مناطق مختلف کشور تامین می شود. او به همراه ضیغم به بسیاری از نقاط کشور سفر کرده است.

ضیغم نقش مهمی در کسب درآمد پهلوان دارد  و اجرای برنامه های نمایشی او با شیر مخاطبان فراوانی در سطح کشور دارد. پهلوان می گوید من را در استان های جنوبی کشور همه می شناسند و هنگامی که به این استانها سفر می کنم مردم از ورود من خوشحال می شوند.

پهلوان بعد از تمام شدن صحبت هایش قفل اصلی درب بزرک قفس را می کند و ضیغم با شنیدن صدای باز شدن قفل های بزرگ به جست و خیزی می پردازد و به این ظرف و آن طرف قفس به سرعت حرکت می کند که به نظر می آید از ورود پهلوان به داخل قفس بسیار خوشحال شده است.

زندگی شیر جنگل با پهلوان

پهلوان وارد قفس می شود و شیر در اطراف آن تند تند حرکت می کند.

پهلوان در بالای سر شیر می نشیند و می گوید که ضیغم به من بسیار وابسته است و بدون من زمان کوتاهی نمی تواند زندگی کند. تلاش من در تمام دوران زندگی شیر این بوده است که تمام استانداردها را برای نگهداری این شیر رعایت کنم.

من حتی برای حمل و نقل شیر یک وانت اقساطی خریدم که با تلاش بسیار توانستم مجوز بهداشتی دامپزشکی این وانت را نیز تهیه کنم تا این شیر هنگام حرکت مشکلی برایش ایجاد نشود.

پهلوان در حالی که در حال نوازش شیر است می گوید که طبق قانون باید این شیر را به باغ وحش تحویل دهم و دیگر اجازه سفر به همراه شیر به مناطق مختلف کشور به من داده نمی شود. در حال حاضر نگرانی هایم بسیار زیاد شده است، از این طرف نگران شیر هستم که بدون من در باغ وحش دوام نیاورد و از طرفی دیگر نگران خانواده و فرزندان خود هستم که چگونه مخارج انها را از این به بعد تامین کنم. این شیر نقش مهمی در تامین مخارج زندگی خانواده من داشته است.

 پهلوان اسفندیار در حالی که بغض شدیدی گلویش را گرفته با صدای بغض آلود می گوید که «به هر حال جدایی من از ضیغم شاید قسمت باشد و من به رضای خدا راضی هستم». می خواهم ضیغم را به باغ وحش ارومیه ببرم و آنجا تحویل دهم. برنامه من این است که حدود یک هفته در باغ وحش در کنار شیرم بمانم تا ضیغم در کنار من به آنجا عادت کند و مشکلی برای او پیش نیاید و سپس او را برای همیشه ترک کنم.

پهلوان دقایقی سکوت می کند اگرچه در پشت چهره گرفته پهلوان که به شیر چشم دوخته است اندوه فراوان پنهان است، بار دیگر می گوید ضیغم را دوست دارم، این شیر را همچون اولادم دوست دارم.

خبرنگار: سید محمد رضا موسوی

کد خبر 2867186

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • علاالدین عباسی ۱۵:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
      2 0
      اصلابه باغ وحش ارومیه تحویل ندید.اول بازدیدکن بعد.حتما پشیمان میشی.حیون بیچاره گناه داره .وضع دیگر حیوانات نیز اسف بار است.لطفا برای آنها کار ی کنید من این جمعه از آنجا دیدن کردم گریم گرفت.عکس گرفتم وبه محیط زیست هم میرم که تاکاری بکنند
    • آ ۱۵:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
      2 0
      وای خواهشا نذارین مردم به حیوانات واقعا وابسته میشن من فقط 1 هفته یه بچه روباه رو نگهداری کردم بعد بردمن تو پارک پیش مادر خودش داشتم دیوانه میشدم تازه بچه گربه چیه 2 تا جوجه کوچیک رو بزرگ کردم از دوریشون تا چند روز کارم فقط گریه بود چه قوانین مسخره ای زورگویی پشت زورگویی خب این بنده خدا درآمدش اصلا از همین راه هست حالا گیر دادین که شیر حاضر و آماده آقا رو تو باغ وحش صاحب بشین حالا اگر خارج بود یا همین کشورهای خلیج نشین همسایه بود به راحتی نگهش میداشت
    • فریده ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
      2 1
      این کار شما گناهه .دست از سرش بر دارید .سالیان متمادی است آنها به هم عادت کرده اند.به پیر به پیغمبر قسم برای هردو ضایعه آفرین هست.مسئولین محترم بعنوان یک مادر 64 ساله از شماها استدعا دارم این کار را نکنید اگر به مادرتان ارزش قائلید واورا دوست دارید.به خدا اگر این کار را انجام دهید دل مادرتان را رنجانده اید بگذارید در کنار هم باشند .
    • فریده ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
      4 1
      ... این کار را نکنید.فقط همین.
    • مصطفی سجادی IR ۱۹:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۱۰
      0 0
      سلام ترو خدا شماره ای ادرسی از پهلون بدید ما سال هاس ک دنبال عمو اسفندیاریم ممنون اگ کمکم کنید