حجت الاسلام غلامي در آغاز مقاله خود آورده است : پيام رهبر معظم انقلاب كه به مثابه يك سند بسيار ارزشمند ، هم اكنون به چراغ راه حوزه و دانشگاه در پيمودن راه رشد و ترقي تبديل شده است ، يك روش شناسي بسيار فشرده و دقيق نيز براي بسط آزاد انديشي و خلاقيت علمي به شمار مي رود. از اين رو شايسته است در اين مناسبت ، ضمن مروري اجمالي بر فرمايشات رهبر معظم انقلاب ، هر يك از مخاطبان اين پيام ، مجددا نسبت به بازبيني و ارزيابي وظايف و عملكرد خود به ويژه در سه سال اخير مبادرت كنند.
خروج از انفعال ؛ رمز موفقيت
شايد اين نخستين باري است كه جمعي از فضلاي حوزه به دور از فضاهاي سنگين سياسي و تبليغاتي و رها از مشغله هاي روزمره تمام نشدني ، دور هم جمع شده و طي يك اقدام مبتكرانه ديدگاه هاي خود را درباره يكي از حياتي ترين مسائل كشور با رهبر انقلاب درميان مي گذارند و علاوه بر پاك كردن تهمت بزرگ جمود و سكون از دامن حوزه ، افتخار كمك به شكل گيري نهضت توليد علم را به نام حوزه ثبت مي كنند؛ مقام معظم رهبري ضمن قدرداني از اين اقدام ، از آنها مي خواهند كه با تداوم اين همگرايي ، تا دستيابي به موفقيت به تلاش خود ادامه دهند :"با همه مضمون ناهة شما موافقم و از شما و همفكرانتان در حوزه و دانشگاه مي خواهم كه اين ايدهها را تا لحظه عملي شدن و ثمر دادن، هرچند دراز مدت، تعقيب كنيد، نه مأيوس و نه شتابزده، اما بايد اين راه را كه راه شكوفايي و خلاقيت است به هر قيمت پيمود؛"
انقلاب و برنامه تاريخي و جهاني
شايد پس از سپري شدن بيست و هشت سال از عمر پرتلاطم انقلاب، تأكيد بر نقش و جايگاه تمدن ساز انقلاب براي بسياري عجيب به نظر برسد، اما زمانيكه مقام معظم رهبري پرده از واقعيتي بر مي دارند كه توجه به آن، انقلاب را با ماندگاري و موفقيت در برنامه هاي بزرگ خود روبه رو خواهد ساخت ، اين هدف نه تنها دست نيافتني نمي نمايد، بلكه به عنوان يك واقعيت اجتناب ناپذير ذهن بسياري از نخبگان را به خود جلب كرده و وظيفه حوزه و دانشگاه را سنگينتر از قبل معرفي مي سازد : "اين انقلاب بايد بماند و برنامه تاريخي و جهاني خويش را به بار نشاند".
خاستگاه واقعي نسل دوم حوزه ودانشگاه
شايد رهبر انقلاب ، نخستين فردي هستند كه به نسل دوم حوزه و دانشگاه كه بخش اصلي عمرشان را در فضاي انقلاب اسلامي سپري ساخته و انقلاب را با گوشت و پوست خود عجين كرده اند ، هويت مستقل مي دهند. اما اين نسل بايد بداند كه كيست؟ ، چه مي خواهد؟ و چه بايد بكند؟ مقام معظم رهبري درباره خاستگاه واقعي اين نسل مي فرمايند :"همين كه اين عزم و بيداري و خودآگاهي در نسل دوم حوزه و دانشگاه نيز بيدار شده است، همين كه اين نسل از افراط و تفريط، رنج مي برد و راه ترقي و تكامل را نه در «جمود و تحجر» و نه در «خودباختگي و تقليد»، بلكه در نشاط اجتهادي و توليد فكر علمي و ديني مي داند و ميخواهد كه شجاعت نظريه پردازي و مناظره در ضمن وفاداري به اصول و اخلاق و منطق در حوزه و دانشگاه، بيدار شود و اراده كرده است كه سؤالات و شبهات را بي پاسخ نگذارد، خود، في نفسه يك پيروزي و دستاورد است و بايد آن را گرامي داشت ."
نخبگان ، نقطه تعادل و آغاز دوره جديد
افراط و تفريط بزرگترين آسيب نخبگان ما است كه عملا مسير حركت انقلاب را ابهام آلود و طولاني مي كند. يافتن نقطه تعادل و شناخت مرز افتادن در هرج و مرج در بيان نظرها و ديدگاه ها و نيز گرفتار شدن در منجلاب خودكامگي، دقيقا حلقه مفقوده اي است كه با شناسايي و تثبيت آن ، دوره جديد و تمدن ساز انقلاب آغاز خواهد شد : "و آنگاه كه نخبگان ما نقطه تعادل ميان «هرج و مرج» و « ديكتاتوري» را شناسايي و تثبيت كنند، دوران جديد آغاز شده است."
آزادي ؛ كليد توليد نرم افزار علمي و ديني
شايد آفت شعارزدگي در اين مقوله حياتي نيز حركت بسياري از نخبگان و مديران كشور را براي ايجاد زمينه شكل گيري نهضت توليد علم منحرف كند. اما مقام معظم رهبري ضمن انتقاد از كساني كه فضاي آزادي و نقد را در جامعه بسته اند ، به تبيين منطق آزادي پرداخته و آزادي را فراتر از يك شعار لوكس تبليغاتي به عنوان كليد توليد نرم افزار علمي و ديني معرفي مي كنند : "آ ري، نبايد از « آزادي» ترسيد و از «مناظره» گريخت و «نقد و انتقاد» را به كالاي قاچاق و يا امري تشريفاتي، تبديل كرد، چنان چه نبايد به جاي «مناظره»، به «جدال و مدارا»، گرفتار آمد و به جاي « آزادي»، به « دام هتاكي و مسؤليت گريزي» لغزيد. آن روز كه سهم « آزادي»، سهم « اخلاق» و سهم «منطق»، همه يكجا و در كنار يكديگر ادا شود، آغاز روند خلاقيت علمي و تفكر بالنده ديني در اين جامعه است و كليد جنبش « توليد نرم افزار علمي و ديني» در تمام علوم و معارف دانشگاهي و حوزوي زده شده است."
آزادي تفكر، قلم و بيان؛ هدف اصلي انقلاب
در دوراني كه بحران هاي سياسي ، امنيتي و اقتصادي، يكي پس از ديگري ذهن مردم و مسئولان را به خود مشغول ساخته است، يادآوري هدف و خاستگاه اصلي انقلاب، ما را از خطر ركود و اضمحلال فكري و فرهنگي نجات خواهد داد : " بيشك آزاديخواهي و مطالبه فرصتي براي انديشيدن و براي بيان انديشه توأم با رعايت « ادب استفاده از آزادي»، يك مطالبه اسلامي است و « آزادي تفكر، قلم و بيان» نه يك شعار تبليغاتي بلكه از اهداف اصلي انقلاب اسلامي است ".
از مرداب سكوت و جمود تا گرداب هرزه گويي و كفرگويي
در حفظ و بسط آزاد انديشي دو خطر بزرگ همواره نخبگان ما را تهديد كرده و مي كند. يكي تحجر فكري ، پيشينه ستايي و مشهور گرايي كه رگه هاي آن در دوره هاي فكري صدر اسلام تا عصر حاضر به تناوب وجود داشته است و محصولاتي چون اخباري گري يا مقدس مآبي را پديد آورده و ديگري كفر گويي كه در سده اخير به ژست روشنفكران غربزده مبدل گرديده و رشد نهال آزادي را با كندي و دشواري روبه رو ساخته است.
مقام معظم رهبري با تعابيري دقيق اين معضل را موشكافي مي كنند : "من عميقاً متأسفم كه برخي ميان مرداب « سكوت و جمود» يا گرداب « هرزه گويي و كفرگويي» طريق سومي نميشناسند و گمان مي كنند كه براي پرهيز از هر يك از اين دو، بايد به دام ديگري افتاد. حال آنكه انقلاب اسلامي آمد تا هم « فرهنگ خفقان و سرجنبانيدن و جمود» و هم « فرهنگ آزادي بي مهار و خودخواهانه غربي» را نقد و اصلاح كند".
زاد و ولد فرهنگي؛ عادت ثانوي نخبگان و انديشه وران
زايندگي فكري و فرهنگي ، عنصري اصلي در پويايي و استمرار حركت يك ملت باانگيزه و تحول خواه است و هر گاه اين زايندگي به هر دليلي كند يا متوقف شود ، حركت ملت با پژمردگي و مرگ مواجه خواهد شد.
براي دستيابي به يك زايندگي پايدار به فرهنگ سازي و انتقال اين امر به اعماق جسم و روح جامعه شديدا نيازمنديم ؛ رهبر انقلاب ضمن تبيين ماهيت آزادي مي فرمايند ، انقلاب آمد : " فضايي بسازد كه در آن، « آزادي بيان»، مقيد به « منطق و اخلاق و حقوق معنوي و مادي ديگران» و نه به هيچ چيز ديگري، تبديل به فرهنگ اجتماعي و حكومتي گردد و حريت و تعادل و عقلانيت و انصاف، سكه رايج شود تا همه انديشه ها در همه حوزه ها، فعال و برانگيخته گردند و « زاد و ولد فرهنگي» كه به تعبير روايات پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت ايشان(ع)، محصول « تضارب آرا و عقول» است، عادت ثانوي نخبگان و انديشه وران گردد."
چالشهاي علمي و فرهنگي ؛ راز شكوفايي تمدن اسلامي
بر خلاف ديدگاه برخي ، تمدن اسلامي در تعاملات ، ارتباطات و مواجهات علمي و فرهنگي ، همواره سود برده است و علما و دانشمندان ما نه تنها هيچگاه از ورود و يا هجمه شبهات و ديدگاه هاي معارض نهراسيده اند ، بلكه آن را همواره مايه تقويت و ترقي انديشه و فرهنگ اسلامي مي دانند؛ ضمن آنكه براي حضور فعال در عرصه فكري، اشراف و تسلط بر تازه ترين مسائل و تحولات علمي امري اجتناب ناپذير است و بستن اين باب به بهانه صيانت از فرهنگ ديني ، خلاف مبناي استوار و تجربه تاريخي مسلمانان است : " فرهنگ اسلامي و تمدن اسلامي همواره در مصاف با معضلات جديد و نيز در چالش با مكاتب و تمدنهاي ديگر، شكفته است و پاسخ به شبهه نيز بدون شناخت شبهه، ناممكن است."
بلبشوي فكري ؛ و جولانگري صاحبان قدرت ، ثروت و تريبون
كشور ما در چند دهه اخير همواره از كيد دشمنان و منافقان در ايجاد فضاي فكري مبهم ، تنش زا و خسته كننده رنج برده است ضمن آنكه در بسياري اوقات ، در ايجاد اين فضا ، دوستان ناآگاه نيز شريك و سهيم بوده اند. از نظر رهبر انقلاب ، در چنين فضاي آلوده اي ، تنها دشمنان سود خواهند برده و دوستان دچار سكون و عقب گردهاي پي در پي خواهند شد: " اما متأسفانه گروهي به دنبال سياست زدگي و گروهي به دنبال سياست زدايي، دائماً تبديل فضاي فرهنگي كشور را به سكوت مرداب گونه يا تلاطم گرداب وار، ميخواهند تا در اين بلبشو، فقط صاحبان قدرت و ثروت و تريبون بتوانند تأثيرگذار و جريان ساز باشند و سطح تفكر اجتماعي را پايين آورده و همه فرصت ملي را هدر دهند و اعصاب ملت را بفرسايند و درگيري هاي غلط و منحط قبيله اي يا فرهنگ فاسد بيگانه را رواج دهند و در نتيجه صاحبان خرد و احساس، ساكت و مسكوت بمانند و صاحبدلان و خردمندان، بركنار و در حاشيه مانده و منزوي، خسته و فراموش شوند. در چنين فضايي، جامعه به جلو نخواهد رفت و دعواها، تكراري و ثابت و سطحي و نازل مي شود، هيچ فكري توليد و حرف تازه اي گفته نميشود، عده اي مدام خود را تكرار مي كنند و عده اي ديگر تنها غرب را ترجمه مي كنند و جامعه و حكومت نيز كه تابع نخبگان خويشند، دچار انفعال و عقبگرد ميشوند. چنانچه در نامه خود توجه كرده ايد، براي بيدار كردن عقل جمعي، چاره اي جز مشاوره و مناظره نيست و بدون فضاي انتقادي سالم و بدون آزادي بيان و گفتگوي آزاد با « حمايت حكومت اسلامي» و « هدايت علما و صاحبنظران»، توليد علم و انديشه ديني و در نتيجه، تمدن سازي و جامعه پردازي، ناممكن يا بسيار مشكل خواهد بود."
نهادينه سازي آزادي بيان و توليد علم تحت حمايت قانون
از نظر مقام معظم رهبري ، قانون گرايي و توجه به اصول اساسي اسلام ، تنها راه علاج بيماري هاي فكري در جامعه است و مراجع قانون گزار موظف به حمايت و نهادينه سازي آزادي بيان و توليد علم در قانون مي باشند :"براي علاج بيماري ها و هتاكي ها و مهار هرج و مرج فرهنگي نيز بهترين راه، همين است كه آزادي بيان در چارچوب قانون و توليد نظريه در چارچوب اسلام، حمايت و نهادينه شود."
ضرورت تشكيل كرسي هاي نظريه پردازي ، نقد ، مناظره و پاسخ به سئوالات
مقام معظم رهبري نهايتا مجموعه نظرات را به يك گام عملي و شايسته براي آغاز اين حركت رهنمون مي كنند و پيشنهاد نخبگان حوزه را براي ايجاد مجامع علمي تخصصي براي بيان آزادانه ديدگاههاي علمي و نقد ، بدين صورت تأئيد و هدفمند مي سازند : " به نظر ميرسد كه هر سه روش پيشنهادي شما يعني تشكيل 1. « كرسيهاي نظريه پردازي» 2. « كرسيهاي پاسخ به سئوالات و شبهات» 3. «كرسيهاي نقد و مناظره»، روشهايي عملي و معقول باشند و خوب است كه حمايت و مديريت شوند به نحوي كه هرچه بيشتر، مجال علم، گسترش يافته و فضا بر دكانداران و فريبكاران و راهزنان راه علم و دين، تنگ تر شود."
توليد فكر و نظريه ؛ يك ارزش عمومي در حوزه و دانشگاه
باب توليد نظريه و فكر كه با كليد آزادي باز خواهد شد ، تنها از طريق تبديل شدن به يك ارزش و فرهنگ ملي در كشور به نهضت و جنبش فراگير تبديل مي شود و لذا يكي از اقدامات مسئولين در مرحله كنوني ارتقاء بينش عمومي درباره اهميت و ارزش اين مقوله حياتي است. لذا رهبر انقلاب مي فرمايند : "بايد «توليد نظريه و فكر»، تبديل به يك ارزش عمومي در حوزه و دانشگاه شود."
ضرورت تشويق نوآوران
تشويق مهم ترين روش براي استمرار و گسترش توليد علم است بطوريكه بايد قدرشناسي از دانشمندان نوآور و خلاق به يك عادت فراموش نشدني در دستگاه علمي كشور مبدل گردد: " در قلمروهاي گوناگون عقل نظري و عملي، از نظريه سازان، تقدير به عمل آيد وبه نوآوران، جايزه داده شود و سخنانشان شنيده شود تا ديگران نيز به خلاقيت و اجتهاد، تشويق شوند."
رقابت پذيري در عرصه توليد علم
رقابت صحيح علمي، يكي ديگر از روش هاي موفق در توسعه روحيه پژوهش و نوآوري است و فضاي حوزه و دانشگاه را با شادابي و نشاط علمي مورد نياز مواجه مي سازد ؛ لذا مقام معظم رهبري بر لزوم ايجاد چنين فضايي تأكيد مي كنند :" بايد ايدهها در چارچوب منطق و اخلاق و در جهت رشد اسلامي با يكديگر رقابت كنند و مصاف دهند تا جهان اسلام، اعاده هويت و عزت كند و ملت ايران به رتبه اي جهاني كه استحقاق آن را دارد بار ديگر دست يابد."
توليد علم در همه رشته ها
گرچه توليد علم در عرصه علوم انساني ، به منزله تحكيم پي ساختهاي فرهنگي در جامعه ديني و گريز از علم زدگي مدرن به شمار مي رود ، ليكن رهبر انقلاب تعميم اين جريان را به همه رشته ها ضروري توصيف مي كنند :" من بر اين پيشنهاد ميافزايم كه اين ايده چه در قالب « مناظرههاي قانونمند و توأم با امكان داوري» و با حضور « هيئتهاي داوري علمي» و چه در قالب تمهيد « فرصت براي نظريه سازان» و سپس «نقد و بررسي» ايده آنان توسط نخبگان فن و در محضر وجدان علمي حوزه و دانشگاه تنها محدود به برخي قلمروهاي فكر ديني يا علوم انساني و اجتماعي نيز نماند؛ بلكه در كليه علوم و رشتههاي نظري و عملي (حتي علوم پايه و علوم كاربردي و... ) و در جهت حمايت از كاشفان و مخترعان و نظريهسازان در اين علوم و فنون و صنايع نيز چنين فضايي پديد آيد."
استاندارد سازي و گريز از گفتگوهاي نازل ، عوامانه و تبليغي
يكي از آفات مهم در شكل گيري و ارتقاء كرسي هاي نظريه پردازي ، نقد و مناظره ، خروج از حيطه آكادميك و تنزل سطح علمي مباحث است كه مي تواند با استاندارسازي صحيح مورد صيانت قرار گيرد. در عين حال ، نگراني از آفت زدگي ، به ويژه در حركت هاي فراگير همواره وجود دارد؛ بر اين اساس مقام معظم رهبري مي فرمايند : "و البته براي آن كه ضريب «علمي بودن» اين نظريات و مناظرات، پايين نيايد و پختهگويي شود و سطح گفت و گوها نازل و عوامانه و تبليغاتي نشود، بايد تمهيداتي انديشيد و قواعدي نوشت. اينجانب با چنين طرحهايي همواره موافق بودهام و از آن حمايت خواهم كرد."
چه كساني مسئول هستند؟
آنچه ارزش و اتقان اين پيام مهم و حكيمانه را دو چندان مي كند ، توجه رهبري به ساز و كارهاي اجرايي و ابهام زدايي از وظايف و مأموريت هاي دستگاههاي مسئول است. لذا در پايان اين پيام ، رهبر معظم انقلاب مسير حركت دو مرجع كليدي در اين موضوع يعني شوراي عالي مديريت حوزه در عرصه معارف ديني و نيز شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تمام رشته ها را روشن مي سازند : " و از شوراي محترم مديريت حوزه علميه قم مي خواهم تا با اطلاع و مساعدت «مراجع بزرگوار و محترم» و با همكاري و مشاركت « اساتيد و محققين برجسته حوزه»، براي بالندگي بيشتر فقه و اصول و فلسفه و كلام و تفسير و ساير موضوعات تحقيق و تأليف ديني و نيز فعال كردن « نهضت پاسخ به سؤالات نظري و عملي جامعه»، تدارك چنين فرصتي را ببينند. از شوراي محترم انقلاب فرهنگي و به ويژه رياست محترم آن نيز ميخواهم كه اين ايده را در اولويت دستور كار شورا، براي رشد كليه علوم دانشگاهي ونقد متون ترجمه اي و آغاز «دوران خلاقيت و توليد» در عرصه علوم و فنون و صنايع و به ويژه رشته هاي علوم انساني ونيز معارف اسلامي قرار دهند تا زمينه براي اين كار بزرگ به تدريج فراهم گردد و دانشگاه هاي ما بار ديگر در صف مقدم تمدن سازي اسلامي و رشد علوم و توليد فناوري و فرهنگ، قرار گيرند. بيشك هر دو نهاد از طرح هاي پيشنهادي فضلا دانشگاهي و حوزوي و از جمله طرح شما، استفاده خواهند كرد تا با رعايت همه جوانب مسئله، جنبش « پاسخ به سئوالات»، «مناظرات علمي» و « نظريهپردازي روشمند» را در كليه قلمروهاي علمي حوزه و دانشگاه، نهادينه و تشويق كنند."
آنچه گذشت ؛ ضرورت ارائه گزارش
يكي از دغدغه هاي رهبر انقلاب در اين منشور ، شكل گيري يك بناي مستحكم براي آغاز درست اين حركت در كشور است و لذا ايشان با تذكر اين مهم كه پيگيري اين امر نبايد دچار فرسايش اداري شود ، مسئولان را موظف به طراحي اين حركت ، تا يكسال پس از ابلاغ اين پيام مي كنند. حال بايد ديد درسه سالي كه گذشت ، دو مرجع اصلي يعني شوراي عالي حوزه و شوراي عالي انقلاب فرهنگي چه اقداماتي انجام داده اند. مقام معظم رهبري درخصوص ضرورت پيگيري سريع اين موضوع مي فرمايند : " اميدوارم كه مراحل اجراي اين ايده، دچار فرسايش اداري نشده و تا پيش از بيست و پنجمين سالگرد انقلاب، نخستين ثمرات مهم آن آشكار شده باشد."
/ ديدگاه ميهمان /
پيام رهبر معظم انقلاب به مثابه يك سند ارزشمند چراغ راه حوزه و دانشگاه براي بسط آزاد انديشي است

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : امروز يكشنبه 16 بهمن، سومين سالگرد ارائه پاسخ تاريخي مقام معظم رهبري به نامه جمعي از دانش آموختگان حوزه در باب آزاد انديشي و نهضت توليد علم، مقاله زير به همين مناسبت از سوي حجت الاسلام رضا غلامي، دبير هيئت حمايت از كرسيهاي نظريه پردازي، نقد و مناظره با بهره گيري از بيانات رهبر معظم انقلاب تهيه و در اختيار خبرگزاري "مهر" قرار گرفته است .
نظر شما