به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «سارا معصومی» به شروع روند دیپلماتیک در منطقه بعد از توافق هسته ای ایران و گروه ۱+۵ و شروع مذاکرات برای از بین بردن تنش های منطقه ای نوشت:
رونق ديپلماسي در خاورميانه پرشور و شر. چهاردهم جولاي سال ٢٠١٥ تنها تاريخي براي پايان مذاكرات هستهاي ١٢ ساله ميان ايران و ١+٥ نبود بلكه روزي بود براي آغاز فصلي جديد در روابط سياسي؛ روزي براي خانهتكانيهاي سياسي در منطقه و تلاش براي فصلي نو درانداختن. محمد جواد ظريف، مذاكرهكننده ارشد ايران در مذاكرات هستهاي حالا بيش از هر زمان ديگري در اين دو سال بر مسند وزارت امور خارجه با حوزههاي كاري غيرهستهاي متفاوت نشسته و پروندههاي منطقهاي را يك به يك با نيل به دستاوردهاي سياسي و حقوقي برجام، از نو بررسي ميكند. ظريف هم در رسانههاي متفاوت با خط فكريهاي متنوع در كشورهاي منطقه مينويسد و هم در ديدارهاي سياسي ميگويد كه توافق هستهاي ايران و ١+٥ نشان داد كه با گفتوگو، ديپلماسي و همكاري ميتوان پيچيدهترين بحرانهاي جهاني را معالجه كرد. حالا بيمار نخست كه پرونده هستهاي ايران بود از اغما خارج شده و دوران نقاهت سياسي براي ورود به روزهاي نو را ميگذراند. بيمار دوم غده سرطاني شيوع تروريسم و جريانهاي افراطي در منطقه خاورميانه است كه اگر مهار نشود سرايت آن به سرتاسر كشورهاي منطقه، تمام اعضا را درگير خواهد كرد. در روزهايي كه دنيا انتظار اجراي توافق جامع هستهاي را ميكشد، خبر ديگري در صدر اخبار سياست خارجي در ايران قرار گرفته است؛ مذاكره ايران و شش كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس در آيندهاي نه چندان دور.
شش كشوري كه شايد به سبك و سياق تقسيمبندي مذاكرهكنندگان مقابل ايران در رايزنيهاي هستهاي بتوان آنها را هم به ١+٥ تقسيم كرد. ٥ كشوري (عمان، امارات، قطر، بحرين، كويت) كه به نوعي يا در برابر سياستهاي عربستان در منطقه سكوت كردهاند يا مانند بحرين دنبالهرو دستورهاي انتقالي از رياض بودهاند و يك كشور كه عربستان است با تمام سابقه تلاشهايش براي ترويج ايران و شيعه هراسي در منطقه. ايران و امريكا ميگويند فعلا بناي همكاري در حوزههاي ديگر جز پرونده هستهاي را ندارند اما به اذعان مذاكرهكنندگان هر دو طرف در جريان دو سال مذاكرات هستهاي هرگاه بحراني منطقه خاورميانه را دربرگرفته است، مذاكرهكنندگان دو كشور در حاشيه غيررسمي مواضع خود در خصوص پرونده فوق را هم اعلام كردهاند. اعلام مواضع به شكل مستقيم ميان سياستمداران ايران و امريكا در خصوص مسائل منطقهاي هرچند در حاشيه مذاكرات هستهاي هم بوده باشد، ميتواند فاز بعدي از تابوشكني در روابط دو دشمن قديمي با سابقه عدم رابطه ديپلماتيك در قريب به ٤٠ سال گذشته باشد.
زنجيرهاي از تحولات ديپلماتيك در منطقه پس از به دست آمدن توافق هستهاي ميان ايران و ١+٥ نشان از پازلي داشت كه ايران، امريكا، روسيه و كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس مشتركا چيدمان آن را آغاز كردند و هركدام با قراردادن تكهاي از اين پازل، اندكاندك از طرح جديد رونمايي ميكنند. نخستين جرقهها را جان كري، وزير امور خارجه ايالات متحده و محمد جواد ظريف، همتاي ايراني وي زدند. ظريف براي نخستينبار پس از توافق هستهاي راهي سه كشور قطر، كويت و عراق شد. با فاصله اندكي پس از آن همتاي امريكايي او نيز خود را به دوحه رساند و با شش همتاي خود از شوراي همكاري خليج فارس ديدار كرد؛ ديداري استراتژيك كه ظاهرا تنها هدف آن اقناع اعراب به حمايت از توافق هستهاي نبوده است. ميان وزراي امور خارجه ايران و قطر در ديدار چندساعته در دوحه چه گذشت؟ آيا تمام سوژه، توضيح در خصوص توافق هستهاي ايران بود؟ به نظر ميرسد كه اندكي از جزييات آن ديدار، امروز و با سخنان حسين اميرعبداللهيان، معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه در اختيار رسانهها قرار گرفته است. اميرعبداللهيان كه در تور دوم منطقهاي ظريف به سوريه و لبنان او را همراهي كرده است در گفتوگو با خبرگزاري ايسنا از گفتوگوي ايران و شش كشور حاشيه خليجفارس تا پايان شهريور خبر داده است. معاون وزير امور خارجه كشورمان در اين گفتوگو اعلام كرده كه اين مذاكره طرح ابتكاري وزير امور خارجه قطر بوده است البته ظاهرا طرح اوليه آن را ميانجي منطقهاي معروف يعني كشور عمان داده بوده كه در آن زمان به دليل شرايط منطقهاي و البته عدم به نتيجه رسيدن مذاكرات هستهاي ايران، عملياتي نشد. ديپلماسي اراده در مذاكرات هستهاي جاي خود را به ديپلماسي لبخند ايران به كشورهاي منطقه داده است. دو سال از عمر دولت يازدهم ميگذرد اما هنوز خبري از ديدار دوجانبه ميان وزراي امور خارجه ايران و عربستان نيست.
ظريف ميگويد كه ايران به دنبال همكاري با كشورهاي منطقه است و عادل الجبير همتاي سعودي وي نيز ظاهرا پشت كلمات دوپهلوي خود در خصوص نقش ايران در منطقه به دنبال راهي براي ورود به فاز تنشزدايي است. ظريف در چهاردهمين روز از ماه آگوست يعني دقيقا يك ماه پس از رسيدن به توافق هستهاي همچنان از تاثير مثبتي ميگويد كه حل و فصل پرونده هستهاي ميتواند بر حل و فصل پروندههاي منطقهاي داشته باشد. قرار است ايران و شش كشور مقابل آن در شوراي همكاري خليج فارس در كشوري ترجيحا منطقهاي نخستين فاز مذاكرات و رايزنيهاي فشرده را براي حل بحرانهاي منطقهاي آغاز كنند اما آيا ديپلماسي در مواجهه ايران و عربستان كه يكديگر را رقيب منطقهاي ميبينند و نه رفيق سياسي نيز كارساز است؟ ظريف ميگويد كه عربستان نيز تافته جدابافته از ساير كشورهاي منطقهاي نيست و تهران به دوستانش در منطقه از صميم قلب لبخند ميزند. لبخندي كه گويا منتظر عكسالعمل مشابه از سوي رياضنشينهاست. ايران ميخواهد در سايه توافق هستهاي از تلخيهاي سياسي در گذشته فاصله بگيرد اما محمدجواد ظريف در پاسخ به ادعاهايي كه تهران را متهم به مشكلآفريني در منطقه ميكنند، گريزي به تجربه تاريخي ميان دو كشور ميزند و ميگويد: ما كسي نبوديم كه از صدام حسين حمايت كرده باشد؛ عربستان اما در جنگ تحميلي از صدام حمايت كرد و اگر قرار بر اين باشد كه طرفي، طرف ديگر را راضي نگه دارد (با وجود اينكه ما چنين انتظاري نداريم) اما اين عربستان است كه بايد اين كار را انجام بدهد و ما را راضي نگه دارد نه اينكه ما آنها را.
در دو سال گذشته هربار سخن از دادهها و ستاندهها در مذاكرات هستهاي آمده است، رييس دستگاه ديپلماسي ايران گفته است كه ما از ابتدا بنا را بر استراتژي برد – برد گذاشته بوديم، قرار نبود يك طرف تسليم و دست طرف ديگر به تنهايي بالا برود. حالا سراغ همان استراتژي را بايد در مذاكرات ميان ايران و شش كشور عضو شوراي همكاري بيابيم. عربستان ميگويد ايران بايد دست از آنچه كه اين كشور دخالت در عراق، سوريه، بحرين و يمن ميخواند بردارد و ايران هم ميگويد كه زمان رابطه بر مبناي احترام متقابل فراررسيده است. ايران در مبارزه با داعش بر نخستين پله كمك به عراق ايستاده است و اين در حالي است كه عربستان را يكي از مادران جريان داعش در منطقه براي مبارزه با حاكميت بشار اسد ميدانند. تطويل بحران در سوريه و تسري آن به ديگر كشورهاي منطقه نظير تركيه و عراق، استراتژي نظامي و سياسي امريكا را در منطقه به صفر كامل در نتيجهگيري رسانده است و شايد كاخسفيدنشينها هم به اين نتيجه رسيدهاند كه تنها راه آشتي دادن رياض و تهران است؛ دو كشوري كه دو بازوي اجرايي در خاورميانه داغ از بحران هستند. دو كشوري كه نه الزاما همكاري كامل آنها در فاز اول بلكه ورود آنها به فاز تنشزدايي ميتواند ثبات سياسي و امنيتي را تا حدودي در منطقه برقرار كند. ايران در دو هفته گذشته كانون تلاشهاي ديپلماتيك براي حل بحران در سوريه با الگو قراردادن طرح چهار مادهاي به روز شده ايران بوده است؛ طرحي كه رفتن سريع السير بشار اسد را مطالبه نميكند اما از برگزاري انتخابات تحت نظارت ناظران بينالمللي و تشكيل دولت انتقالي سخن ميگويد.
در اين فاصله وليد معلم، وزير امور خارجه سوريه هم براي نخستينبار پس از آغاز بحران در سوريه به مسقط پايتخت كشور عمان ميرود و عربستان سعودي هم اعتراضي نميكند؛ سكوتي كه نشان از رضايت عربستان به آغاز روندي نو دارد. برخي تحليلگران منطقهاي با استناد به اينكه دست هيچ كس در سوريه پاك پاك نيست تاكيد دارند كه با به نقطه جوش رسيدن اين بحران اكنون زمان همكاري حداقلي تمام بازيگران دخيل در آن براي مديريت حداكثري ناآراميهاست. «زمان بازي با حاصل جمع صفر در معادلات بينالمللي گذشته است» شاه كليد ديگري از سخنان محمد جواد ظريف در چند ماه اخير كه نشان ميدهد ايران در مباحث منطقهاي و غيرهستهاي هم به برد مجرد خود فكر نميكند. تامين حداكثري منافع، ايدهآل نه تنها تهران كه هر سيستم حاكميتي در جهان است و حالا منطقه به تعريف جديد و جامعالاطرافتري از اين تامين منافع ملي نياز دارد. كشورهاي مقابل ايران بايد بدانند كه وضعيت منطقه در حال حاضر به نقطهاي رسيده است كه يا همه با هم ميبازند يا همه با هم برنده ميشوند. امنيت ايران به امنيت عراق و امنيت عربستان به امنيت سوريه گره خورده است. به نظر ميرسد كه يمن و سوريه ميتوانند نخستين پروندههاي روي ميز براي نخستين رايزنيها باشند. كمك به تشكيل دولت در لبنان هم ميتواند پرونده در حاشيهاي باشد كه پلهاي براي تنشزدايي از رابطه ايران و عربستان به حساب آيد. وقت چرخش در نگاه اعضاي شوراي همكاري خليج فارس به سمت ايران فرارسيده است و دستان تهران كه به گفته وزير امور خارجه ايران براي همكاري به سمت تمام كشورهاي منطقه دراز شده است، ايمان همسايگان به قدرت ديپلماسي را انتظار ميكشد.
گفتوگوهاي جي ٧ به زودي آغاز ميشود
حسين امير عبداللهيان، معاون عربي و آفريقاي وزارت امور خارجه در گفتوگو با ايسنا ضمن اشاره به دور دوم سفرهاي منطقهاي وزير خارجه و پيشنهاد اخير محمد جواد ظريف مبني بر تاسيس يك مجمع گفتوگو در خليج فارس، از گفتوگوهاي منطقهاي تحت عنوان جي ٧ بين ايران و شش كشور حاشيه خليج فارس خبر داد و گفت: اين گفتوگوها با ابتكار امير قطر دنبال ميشود، البته پيش از آن بن علوي (وزير خارجه عمان) اين ايده را مطرح كرد، اما شرايط منطقهاي اجازه نداد كه بتوانيم آن را عملياتي كنيم. در اين مرحله بر مبناي تلاشهاي وزارت خارجه قطر و شخص بن علوي راجع به اين مساله توافق شد و ظريف در سفر به كويت و قطر از برگزاري اين نشست در سطح وزراي خارجه در مكاني كه درباره آن توافق شود، استقبال كرد. حداكثر تا پايان شهريور ماه مرحله اول گفتوگوها آغاز ميشود. مكان اين گفتوگوها ممكن است در منطقه يا كشور ديگري كه توافق شود باشد. البته ما از برگزاري گفتوگوهاي منطقهاي در داخل منطقه به عنوان يك اولويت ياد ميكنيم. نفس برگزاري گفتوگوها، خروج از سوءتفاهمات و رسيدن به درك مشترك و متقابل براي مقابله با بحرانهاي موجود در منطقه و رسيدن به صلح و ثبات و امنيت پايدار، بيش از هر چيز ديگري حايز اهميت است. اين ايده دكتر روحاني از شروع دولت يازدهم است به ويژه اينكه عربستان را براي بازگشت روابط تهران و رياض به حالت طبيعي فراخواندند.
نظر شما