به گزارش خبرگزاري مهر ، روز شنبه 8 بهمن جك استراو وزير امور خارجه انگليس در مجمع جهاني اقتصاد( داوس سوئيس ) اذعان كرد كه جامعه بين الملل در گذشته با حمايت از حكومت غير مردمي محمد رضا پهلوي و رژيم سابق عراق در جنگ تحميلي رفتار خوبي با ايران نداشته است . در عين حال وي به لزوم دستيابي به توافقي كه تهران و دولتهاي غربي هر دو برنده ميدان باشند ، تاكيد كرد.
نكته اي كه در اينجا مطرح است اينكه وزير خارجه انگليس به معيارهاي توافق عادلانه اشاره نمي كند و در ادامه ج. ا. ايران را بر خلاف نتايج بازرسي هاي آژانس و بدون ذكر استدلال منطقي به تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي متهم مي كند و يك اجماع جهاني خود خوانده را پشتيبان مخالفتهاي كشورهاي غربي براي عدم دستيابي ايران به تكنولوژي غني سازي اورانيوم مي داند .
هميشه اظهارات مخرج تفكرات شخصيتها هستند . اگر بيانات جك استراو از زبان يك شخصيت آكادميك خارج مي شد زياد شگفت انگيز نبود اما اعتراف يك فرد سياسي مبني بر اتخاذ سياستهاي خصمانه و ناعادلانه برعليه ملت ايران در طول دهه هاي گذشته ، نشان از علم و آگاهي و اصرار بر روشهاي خصمانه عليه منافع ملت ايران ، ماهيت استثمارگرايانه و تفرقه افكنانه دولتهاي زورمدار دارد .
تحليل "مهر" مي افزايد: وزير خارجه انگليس و همتايان اروپايي و آمريكايي وي در دنياي محسوسات واقعي سند مستدلي براي محكوم كردن ايران ندارند و تنها با استناد به حس ششم ايران را خاطي و گناهكار مي دانند . استراو در 22 ديماه در مصاحبه با شبكه خبري الجزيره نيز بر عدم وجود سند و مدرك ملموس براي اثبات تخطي ايران از منشور NPT آژانس بين المللي اتمي اذعان كرده بود و علت سخت گيري غرب در قبال ايران را اختلاف سياسي دانسته بود . همان اختلاف سياسي كه به حمايت از منافقين در اوايل انقلاب و سپس حمايت از رژيم بعث عراق در جنگ تحميلي و با كارساز نشدن اين دسيسه ها به تحريمهاي اقتصادي منتهي شده است .
در مجموع از سخنان استراو مي توان به اين ارزيابي دست يافت كه كشورهاي غربي بر اساس ديدگاههاي رئاليستي شان بين ارزشهاي انساني و واقعيتهاي تاريخي تفاوت قائل هستند . آنها مي دانند كه حق تعيين سرنوشت و دستيابي به فن آوريهاي روز براي پيشبرد سعادت انساني حق مسلم مردم ايران است . اما چون ج. ا. ايران در عرصه بين المللي بر بنيانهاي فكري مبتني است كه مي تواند ديدگاههاي نئوليبراليستي غرب را به حاشيه براند . بر همين اساس با اوج گيري قدرت دولت ايران موافق نيستند .
به گزارش "مهر" كشورهاي غربي به مسئله سياست همانند يك بازار مي نگرند . در بازار حرف نخست را رقابت مي زند . هر كالايي كه ارزان و با كيفيت مقبولتري تمام شود پيروز ميدان رقابت خواهد بود . بر همين اساس بعضي از توليدكنندگان پيشگام با پيدايش رقباي جديد دست به سياستهايي غير اخلاقي همانند دامپينگ ، تخصيص يارانه و يا دزدي تكنولوژيكي مي زنند تا رقيب نوپا را با شكست مواجه كنند .
انقلابها و سياستهايي كه برپايه آن نزج مي گيرند به مثابه كالاي جديد در بازار هستند . هر انقلابي كه حاوي بنيانهاي فكري جديد و تاثيرگذار در سطح منطقه و جهان باشند ، روند موفقيتي ايده هاي انقلابهاي گذشته را با بن بست مواجه مي كنند . ليبراليسم كه خود محصول وقوع انقلاب فرانسه است هرگز وقوع انقلابهاي ديگر را كه بر سوالهاي بنيادين پيروزي اش علامت اما و اگر بگذارد موافق نبوده است . بر همين اساس نمي توان انتظار داشت كه دولتهاي غربي به عنوان مدافعان تفكرات ليبراليستي و نوليبراليستي از ريشه يابي انقلاب ايران خرسند باشند و پيشرفتهاي جامعه اسلامي ايران را تحمل نمايند .
اظهارات استراو در قبول واقعيتهاي تاريخي ، ولي عدم لحاظ آن در امور جاري سياست مويد ارزيابي فوق است .
نظر شما