پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۹

در گفتگو با مهر مطرح شد:

سمنان، جزیره لهجه‌ها/دولت هزینه انتشار کتاب‌های مرجع را تأمین کند

سمنان، جزیره لهجه‌ها/دولت هزینه انتشار کتاب‌های مرجع را تأمین کند

سمنان- استان سمنان از لحاظ تعداد گویش‌های متداول در کشور سرآمد است و به همین سبب شاید بتوان لقب جزیره لهجه‌ها را برازنده مردم دیار قومس دانست.

به گزارش خبرنگار مهر، استان سمنان در حالی معروف به جزیره لهجه‌هاست که تفاوت گویش‌های خاص این منطقه در وندها و پیوندهای آنها و گاه در تک واژه‌ها تنوع و جذابیت آن را برای پژوهشگران زبان شناسی صد چندان کرده است اما این گویش ها در حال حاضر رو به زوال است.

لهجه‌های متداول در استان سمنان از سرخه‌ای، گرمساری، سمنانی و آرادانی تا دامغانی، شاهرودی، بسطامی و کالپوش مجموعه‌ای کم‌نظیر از فراوانی لهجه‌ها را شامل می‌شود که در نوع خود کم‌نظیر است چرا که در برخی نقاط استان سمنان با وجود فاصله کمتر از پنج کیلومتر، لهجه دو منطقه برای دیگر مناطق قابل فهم نیست.

گویش‌های استان سمنان بارها و بارها در مصالح ملی نیز اهمیت خود را به ثبات رساندند چرا که خدمات شایان این گویش در عرصه هشت سال دفاع مقدس و در راستای پاسخگویی به پیام‌های محرمانه بیسیم‌چیان جنگ تحمیلی بر هیچکس پوشیده نیست.

 همین موضوع ما را بر آن داشت به سراغ اسماعیل همتی یکی از نویسنده‌ها و پژوهشگران برتر کشور برویم و درباره گویش استان گفتگویی داشته باشیم.

*تفاوت گویش‌های منطقه سمنان با سایر مناطق ایران در چیست؟

 شاخص‌های یک‌زبان و گویش بنا به چند مشخصه از دیگر زبان‌ها و گویش‌ها جدا و قابل‌شناسایی می‌شود. مهم‌ترین این شاخص‌ها عبارتند از واک‌ها که منشأ آواها هستند، تکواژها که بنیان یک‌زبان و گویش را شکل می‌دهند، واژه‌ها که بر تکواژها تکیه‌دارند و درنهایت (وند) ها و پیوندها.

البته این بخش تخصصی و زبان شناسانه و در جای خود مهم و قابل‌توجه است و باید به متخصصان زبان رجوع کرد، در پاسخ به سؤال شما می‌توان گفت چون بیشتر زبان‌ها و گویش‌های ایرانی از یک مادر هستند، تفاوت گویش‌های خاص منطقه سمنان در وندها و پیوندهای آن‌ها و گاه در تک‌واژه‌های آن گویش‌ها است. تفاوت‌های دیگر یا در اسامی پدیده‌ها و ابزار و اشیاء است یا در حرف و نحو لحن و این موارد.

 به‌جز گویش‌های منطقه سمنان مانند سرخه‌ای، سنگسری، افتری و ... دو گروه گویش دیگر نیز داریم که یا به فارسی ایرانی نزدیک‌اند مثل گویش شاهرودی یا به خانواده زبان مازندرانی (طبری) مربوط هستند، می‌ماند گروه گویش‌های دیگر که به دلایلی از یک‌صد سال پیش کم‌وبیش به جغرافیای استان سمنان مهاجرت کرده و دارای فرهنگ، گویش‌های قابل اغنا و پرباری هم باشند. مانند گویش الیکائی و ... در گرمسار.

*در خصوص قدمت گویش‌های منطقه سمنان بگویید؟

 گویش‌های منطقه سمنان از خانواده زبانه‌ای ایرانی و از شاخه شمال غربی آن هستند که مادر آن‌ها زبان قوم  آریایی است. همان قوم عظیمی که بنا به روایات تاریخی و مفروضات در مهاجرت تاریخی خود حدود ۲۵۰۰ سال پیش به دو راه جداگانه اروپا و ایران نقل‌مکان کردند و زبانشان را هم با خودشان همراه کردند که بعدها، زبان شناسان زبان یک گروه از آنان را زبان هندواروپایی و دیگری را هند و ایرانی گذاشتند.

زبان هند و ایرانی نیز با جداسازی طوایف و استقرار در مناطق مختلف ایران در سه‌راه خود به‌مرور زمان و با تغییراتی که در گویش آن‌ها پدید آمد هریک دارای گویش یا زبان مستقل یا تا حدودی مستقل شده و توانستند بر اساس آن ارتباطات و مبادلات خود را با دیگران گسترش داده و رشد کنند و حتی آثار ادبی اقوامی که در این سرزمین ماندند نام آن را ایران برگزیدند و با همزیستی‌ها خلق کنند.

ساکنان پیش از خود به زندگی تازه پرداختند و زود هم رشد کردند و قوی شدند و چون دارای فرهنگ مستقل بودند کتاب قانون و مرجع خود را هم تألیف کردند. (اوستا) این قوم به‌جز فرهنگ و زبان خود که به‌اندازه کافی پربار بود ویژگی‌های مثبت سرزمین‌های شرقی و غربی خود را نیز اخذ کردند و درمجموع دارای یک فرهنگ و زبان خودکفا شدند. البته نباید از این مهم غافل بود که آریایی‌های مهاجر هنگامی‌که در ایران مستقر و ثبات یافتند از چنان فرهنگ و زبان قابل‌اعتنایی برخوردار بودند که کتابی مانند اوستا به‌عنوان یک کتاب مادر تألیف و تدوین شد و مهاجران مستقر در هند نیز کتاب (ودا) را که بسیار مشترکات با اوستا داشت تألیف و تدوین کردند.

اسماعیل همتی - سمنان

 *درباره قدمت گویش سرخه مطالب بیشتری ارائه دهید؟

 بومی‌ها به سرخه «سور» می‌گویند، همین موضوع نشان می‌دهد که زبانشان و حتی اسم‌گذاری قواعدی خاص دارد. سرخه‌ای‌ها قانونمندی خاص دارند که برای آشنایی با آن قانونمندی باید به اهالی متخصص آنجا مراجعه کرد که اتفاقاً تا آنجا که دیده‌ام، کتاب‌های خوبی تألیف شده از گویش‌هایی مانند زند یاد رضا مهربان و از افراد فعال کنونی علی‌اکبر فخرو و ... همچنین انجمن رسالت سرخه.

آنان مثلاً به برادر بزرگ «دادا» و به بردار کوچک‌تر «بره - ب ره» می‌گویند یا به خواهر بزرگ‌تر «دودو» و به خواهر کوچک‌تر «خواک=خواکی+ خاکی» می‌گویند همچنین به پسر «لیزی» و به دختر «دوک کی» می‌گویند.

 به‌طورکلی گویش سرخه‌ای ضمن اینکه خوش‌آهنگ به نظر می‌رسد اما یادگرفتن و فهمیدنش بسیار سخت است.

*برای ماندگاری گویش‌ها چه باید کرد؟

گویش‌ها در یک فرایند پیچیده و چندجانبه که عوامل انسانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی عواملی مانند توریسم، جنگ، ورزش و مهم‌تر از همه ادبیات و موسیقی در آن نقش دارند، روبه رشد یا زوال قرار می‌گیرند و چون زبان برای عامه مردمان فقط یک ابزار ارتباطی است نگرانی خاصی هم نسبت به زوال آن ایجاد نمی‌شود.

در اینجاست که نقش دوستداران گویش و کارشناسان اهمیت پیدا می‌کند و کارشان شروع می‌شود، منظورم این است که گویش‌هایی که روبه‌زوال می‌روند جلوگیری از این زوال دست من و شما نیست ما فقط می‌توانیم اگر گویشی روبه‌زوال است، زوال آن را به تأخیر بیاندازیم مثلاً با خلق آثار ادبی به آن گویش بخصوص به روش شنیداری مثل تولید و انتشار لوح‌های صوتی، ترانه‌های آهنگین برای کودکان، چاپ آثار کوتاه و مثل‌ها، جلوی فراموشی گویش را تا حدودی بگیریم و همچنین برای استفاده تخصصی از آن، گویش‌ها را بابیان افراد گوناگون ضبط و پس از شناسایی ساختار و قانونمندی آن و دستور آن ثبت کنیم تا مورد بهره فرهنگستان کشور برای تقویت زبانی رسمی‌تر و قوی‌تر قرار گیرد.

 *یک گویش برای استان و کشور به چه میزان اهمیت دارد؟

گویش‌ها علاوه بر اینکه ابزار ارتباط انسانی، اجتماعی و اقتصادی مردم و اهالی یک قوم یا اقلیم خاص است، میزان دانش و تجارب نیاکان و مخزن آثار عاطفی و احساسی و ادبیات شفاهی و مکتوب و تاریخ آن قوم و اقلیم هم هست.

انسان بدون گویش و زبان، موجودی بدون فرهنگ، تاریخ و ارتباط است ازاین‌جهت گویش‌ها نه‌تنها در اثر فرهنگی بلکه ازنظر اجتماعی و علمی نیز اهمیت شایان توجهی دارند به‌طور خلاصه گویش‌ها هنگامی اهمیت خود را بیشتر نشان می‌دهند که یک جمله یا یک عبارت و پاراگراف از یک شعر یا ترانه یا مثل و مثل آفرین یا حتی نفرین را بازشناسی واژه به واژه کنیم و به کارکرد جامع شناسان اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی  و معماری و ... آن مردم و محل پی ببریم.

 *تاکنون چه اقداماتی برای احیا و ماندگاری گویش‌ها در استان انجام‌ شده است؟

 توسط بعضی از ادارات فرهنگی مانند فرهنگ و ارشاد، آموزش‌وپرورش، حوزه هنری، انجمن‌های فرهنگی و نهادهای اجتماعی یا توسط دانشگاه سمنان چند اقدام خوب و اساسی انجام‌ گرفته است.

واقعیت این است که چون برای فعالیت‌های پژوهشی و تخصصی مربوط به زبان و به‌خصوص زبان و گویش‌های بومی و غیررسمی متولی خاصی نداریم یا نمی‌شناسیم، این فعالیت‌ها گاه‌به‌گاه هستند و ثمره قابل تدوینی هم از آن‌ها در دست نیست هرچند در سودمند بودن آن‌ها نیز تردیدی وجود ندارد و مردم همیشه استقبال می‌کنند.

در استان سمنان یکی از انجمن‌هایی که موفق شد چهار دوره پیاپی و هرسال یک جشنواره پژوهشی فرهنگ و گویش‌ها را اداره کند و حاصل کارش را در یک مجموعه منتشر کند برای پنجمین دوره توسط هیچ سازمانی و اداره ای حمایت نشد و سه سال است که تعطیل‌شده هرچند سعی بر این است که ظاهراً اداره فرهنگ و ارشاد هزینه را تأمین کند.

البته دوستان و اعضاء آن انجمن (انجمن فرهنگ و گویش‌های کوهش) نه‌تنها برای هر دوره و برای شش ماه زحمت و کوشش خود حق‌الزحمه‌ای نگرفته بودند بلکه هزینه بسیاری از بخش‌ها را هم خودشان تأمین می‌کردند اما کم‌لطفی و داوری اداری که برای چنان جشنواره‌هایی سه تا پنج برابر بیشتر وضعیت را بدتر می‌کند باعث شد انگیزه دوستان انجمن کم شود.

چاپ چندین کتاب مرجع، دستور زبان، مجموعه مقالات، مجموعه مثال‌ها و همچنین چندین کتاب کودک و لوح صوتی داستان‌ها و شعرها و ترانه‌ها ازجمله اقداماتی است که توسط موسسه انتشاراتی، انجمنی و دانشگاه سمنان انجام‌شده و بااینکه مؤثر بوده اما هنوز ناکافی است.

بی‌تعارف به‌جز کتاب‌ها و آثاری که مناسب مردم و قابل‌فروش و بازگشت سرمایه‌اند باید دولت یا نهادهای مردمی هزینه آثار پژوهشی که مرجع برای هر کار حتی خلق داستان، شعر و ترانه حساب می‌شود را تأمین کند.

خبرنگار: اعظم سالار

کد خبر 2913645

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha