به گزارش خبرگزاری مهر، پرویز ضیاء شهابی؛ مترجم کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» در ابتدای این نشست درباره این کتاب چنین توضیح داد: «این کتاب، تحریر شده درس گفتارهایی از هایدگر و نخستین کتابی از این دوره است که در زمان حیات هایدگر منتشر شده است.»
ضیاء شهابی به بخش های مختلف کتاب اشاره کرد و گفت: «سیر فکری این درس گفتارها در سه بخش قرار دارد. بخش اول، بحث پدیدار شناسانه - نقادانه در باب وجود» است. بخش دوم به پرسش «هستی شناسانه» اختصاص دارد. بخش سوم نیز روش علمی هستی شناسی است. هر بخش هم به ۴ فصل تقسیم شده است.»
وی ادامه داد: «موضوع مورد نظر هایدگر، پرسش از معنای وجود به طور کلی و فرا نمودن زمان به عنوان افق هر گونه فهم از معنای وجود است که به آن هستی شناسی می گویند. هایدگر تأکید دارد که روش مناسب در هستی شناسی، عبارت است از پدیدارشناسی. او پدیدارشناسی را مطابق استنباط خود عنوان کرده است.»
شمس الملوک مصطفوی؛ عضو هیات علمی دانشگاه نیز درباره نسبت هایدگر با پدیدارشناسی گفت: «هایدگر در سنت پدیدارشناسی قرار داد و با عنوان پدیدارشناس از او نام می بریم. هایدگر شاگرد «هوسرل» بوده، اما از سنت هوسرل فاصله گرفت. هایدگر اذعان می کند که در پدیدارشناسی مدیون هوسرل است. چاپ اول این کتاب را هم به هوسرل تقدیم کرده است.»
مصطفوی ادامه داد: «پدیدارشناسی هایدگر با پدیدارشناسی هوسرل، تفاوت های بنیادین دارد. او از «وجود» شروع می کند و پدیدارشناسی به سمت و سویی می رود که برای فهم معنای وجود استفاده می شود.»
وی افزود: «کتاب «وجود و زمان» هایدگر نیمه کاره ماند و کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» تنها کتابی از هایدگر است که در عنوان آن اصطلاح «پدیدارشناسی» ذکر شده. این درس گفتارها، درباره بخش نانوشته کتاب «وجود و زمان» است و ما می توانیم با تأمل بر موضوعات این کتاب به سوی فهم اندیشه هایدگر در قسمت نانوشته «وجود و زمان» راهی پیدا کنیم. این موضوع، این کتاب را درخور توجه می کند.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه درباره ویژگی های کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» نیز توضیح داد: «اصطلاح هرمونتیک در این کتاب استفاده نمی شود. نکته دیگر کتاب این است که در آن نامی از هوسرل نمی بینیم در عین حال که هایدگر مدیون هوسرل است. این کتاب هم مثل کتاب «وجود و زمان» ناتمام می ماند به این دلیل که هایدگر احساس کرده، صورت بندی پدیدارشناسی دشوار و نشدنی است. او در کتاب خود عنوان کرده که چیزی به نام پدیدارشناسی یگانه وجود ندارد.»
مصطفوی درباره ترجمه کتاب نیز گفت:«معادل انگلیسی در کنار معادل یونانی و آلمانی ذکر شده فقط کاش در انتهای کتاب، واژگان و اصطلاحات هم ذکر می شد. نثر این کتاب، قدری سنگین است که البته نقطه قوت آن به شمار می رود، اما کاش برخی از نکات در پاورقی توضیح داده می شد تا مخاطب، مفهوم معانی را درک کند.»
محمدزارع شیرین کندی؛ عضو هیات علمی بنیاد دانشنامه جهان اسلام نیز ترجمه کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» را ترجمه ای اصیل از پدیدارشناسی هایدگر دانست و گفت: «باید پرسید که چرا هایدگر و هوسرل از ایران شاگرد مستقیم نداشته اند؟ ما برای فلسفه آموزی به غرب دانشجو نفرستاده ایم، بلکه دانشجویان ما برای آموختن فنون به غرب سفر کرده اند. اولین مدرسه ای هم که به تقلید از غربی ها ساختیم، دارالفنون نام داشت، نه دارالفلسفه.»
شیرین کندی، ضمن اشاره به دشواری خواندن متون هایدگر، دلایل دشواری ترجمه آثار هایدگر را دشواری فهمیدن هایدگر دانست و بیان کرد: «هایدگر با همه فیلسوفان غرب متفاوت است. او با متفکران غرب گفت و گو می کند و آن ها در عین حال که آموزگار هایدگر هستند، طرف گفت و گوی او هم هستند.»
وی افزود: «در آثار هایدگر هر واژه و هر جمله به تاریخ تفکر غرب اشاره دارد و هر عبارتی از اندیشه ای سخن می گوید. هایدگر با فراخواندن تاریخ فلسفه غرب می خواهد به درون این تاریخ نفوذ کند و آن را در جهت نیازهای آتی بشر متحول سازد.»
عضو هیأت علمی بنیاد دانشنامه جهان اسلام ادامه داد: «هایدگر، زبان کل غرب را زبان مابعدالطبیعه می داند و هر کوششی که انجام می دهد، در نهایت به زبان مابعدالطبیعه می رسد. کتاب «وجود و زمان» هم احتمالا به همین دلیل ناتمام مانده است.»
شیرین کندی درباره ترجمه آثار هایدگر نیز چنین گفت:«کسی می تواند آثار هایدگر را ترجمه کند که با اندیشه های او همدل باشد. کسی می تواند آثار هایدگر را ترجمه کند که به تاریخ فلسفه غرب آشنا باشد و فلسفه غرب را به جد خوانده باشد.»
وی افزود: «کسی می تواند آثار هایدگر را ترجمه کند که به دقت و وسواس هایدگر، واژه سازی ها، جناس ها و ... که ویژگی آثار هایدگر است، آشنا باشد. دکتر شهابی این ویژگی ها را داراست.»
شیرین کندی در پایان سخنانش گفت: «ترجمه کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» کاری اصیل و ممتاز است. این کتاب هم بوی تفکر هایدگر آلمانی را دارد و هم عطر ادب و فرهنگ ایرانی را.»
سیدمحمدرضا حسینی بهشتی؛ استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران نیز که به عنوان کارشناس در این نشست حضور داشت، ضمن اشاره به این که رفتن زیر بار ترجمه آثار هایدگر همت و صبر فراوان می خواهد، گفت: «متن کتاب، دشوار است. هایدگر مشکل می نویسد و حتی آلمانی زبان ها هم در فهم متن هایدگر مشکل دارند. بسیار مناسب است اگر کسی بپرسد که چرا مسائل بنیادین برای هایدگر مهم است. این موضوع به فهم و تعریف او از فلسفه بازمی گردد. فلسفه برای هایدگر، هستی شناسی عام پدیدارشناسانه است که نقطه عظمت خود را هرمونتیک دازاین قرار داده. پدیدارشناسی در تفکر هایدگر، جایگاه مهمی دارد.»
بهشتی ادامه داد: «در پدیدارشناسی با این ویژگی روبرو هستیم که کوشش می کنیم موضوع ما که وجود است خودش را نزد خودش و از ناحیه خودش آشکار کند. کار ما شبیه مجال دادن است تا به کار بردن ابزار.»
وی کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» را کتاب قابل مطالعه ای دانست که روش مواجه شدن با پرسش از معنای هستی را در اختیار می گذارد و درباره ترجمه کتاب گفت: «ترجمه این کتاب، کار دشواری است که با وسواس و دقتی بالا صورت گرفته. مترجم، معادل هایی را برای کلمات انخاب کرده، اما به نظرم می رسد به زعم زحمت فراوانی که متحمل شده، در پاره ای از موارد، برای حفظ فارسی سره، فهم مسائل دشوار می شود.»
پرویز ضیاشهابی؛ مترجم کتاب «مسائل اساسی پدیدارشناسی» نیز در پایان این نشست در پاسخ به برخی مسائل مطرح شده، گفت: «در مقدمه کتاب هم به این موضوع اشاره کرده ام که معادل هایی که انتخاب کرده ام، فقط پیشنهاد است و توقع دارم اهل نظر این معادل ها را بسنجند. اگر از متن دوره شده ام، بر آن هستم که گاه دور شدن از ظاهر الفاظ، نزدیک شدن به مطلب است.»
نظر شما