خبرگزاری مهر- گروه استانها: اوایل سال گذشته وقتی خبرنگار مهر از استاندار اردبیل علت اجرا نشدن فاز دوم مطالعات آمایش که همان بخش عملیاتی آن بود را سؤال کرد، این پاسخ از سوی وی مطرح شد که برنامه هر استان از برنامه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی کشور تبعیت میکند که پنج برنامه تاکنون برای آن مصوب شده و برنامه ششم در دستور کار است. درعینحال دو رویکرد داریم. یکی نگرش بخشی حاکم بر وزارتخانهها و دیگری نگرش استانی است.
مجید خدابخش تأکید کرد: اگر طرح آمایش بهوسیله برنامه توسعه ملی حمایت نشود کاربردی نیست و باوجود اینکه تعریف دارد اما پشتیبانی ملی نخواهد داشت. این برنامه برای پشتیبانی به تلفیق نیاز دارد که آنهم باید از طریق معاونت راهبردی تدارک دیده شود؛ برای عمل به برنامه آمایش نظریه پایه توسعه را تکمیل و کارشناسی کردیم.
«نظریه پایه توسعه» که یادگار آخرین معاون برنامهریزی استاندار اردبیل بود در خبری تحت عنوان «مفاد سند برنامه ششم توسعه استان اردبیل/ تأکید بر توسعه صنایع دانشبنیان» در خبرگزاری مهر منتشر شد و بااین وجود بار دیگر حال و هوای آن با صرف سیاستگذاری همراه بود و به چگونگی تحقق اهدافی که به مدت یک سال است بهعنوان گریزگاه اردبیل از موانع توسعه طرح میشود، توجهی نداشت.
این نظریه بعدها از سوی کارشناسان با نقد و نظر نیز همراه شد و از بیتوجهی به حوزه فرهنگ گرفته تا مدیریت اطلاعات و توسعه تجارت الکترونیک بهعنوان نکات مغفول مانده چندان به مذاق مدیران باتجربه و کارشناسان زبده خوش نیامد.
نهایتاً یک سال زمان سپری شد و نظریه پایه نیز به حالو روز خود بدون اینکه کوچکترین تغییری را بپذیرد، رها شد تا شاید در برنامه ششم توسعه به تعبیر استاندار اردبیل زمینهای باشد تا حقوق از دست رفته توسعه اردبیل استیفا شود.
هرچند این دیدگاه که نوشتن برنامه راهبردی ویژه استانها به دلیل نگاه جامع و دستورالعملهایی که از سطح کلانتر ابلاغ میشود را عملاً غیرممکن می داند، صحیح به نظر میرسد، اما برخی استانها توانستهاند باوجوداین محدودیتها آمایش سرزمین خود را در حوزههای متعدد به کار برند و مسیر توسعه را همواره سازند و حتی در برخی مواقع به محدودیتها و قالب بخشنامهها و آییننامههای کلان نیز به نفع استان خود انعطاف بخشند و این سهم را از سازمانها و وزارتخانهها بخواهند.
آمایشی که سلیقهای نوشته میشود
طرح آمایش سرزمین که آمال غایی تمامی دستگاهها را در خود جایداده است، سالها طول کشید تا به تصویب برسد؛ چراکه در تمامی جلساتی که می خواست نهایی شود دستگاههای اجرایی استان به بهانهگیری از اینکه فلان بخش یا فلان امکان مورد غفلت است مانع از جمعبندی طرح میشدند.
سه سال قبل مشاور طرح آمایش از این وسواس غیر کارشناسی گله کرد و بعدها معاون برنامهریزی وقت استاندار نیز چنین نگاهی را به آمایش نپذیرفت. وسواسهای غیر کارشناسی که آمایش را به مدت شش سال کش داد و مصوب نکرد این نگرانی را ایجاد میکرد که عملکرد همین مدیرانی که حتی در مطالعات آمایش دید کلان نگری را نمیتوانند داشته باشند در فاز عملیات به چه شکل خواهد بود؟ و آیا این وسواسها ادامه خواهد یافت؟
بعدها بالاخره اتمام مطالعات طرح آمایش در سال ۹۱ از طریق مدیرکل دفتر برنامهریزی استانداری اعلام شد و اینکه این مطالعات در اختیار دستگاههای اجرایی قرارگرفته است.
خبر «فاز اول مطالعات آمایش سرزمینی اردبیل نهایی شد» با صراحت تغییر مدیران استانی را از دلایلی میداند که مانع از تصویب به هنگام طرح آمایششده است و درجایی اشاره ضمنی به این موضوع دارد که این تغییرها حتی متن آمایش را نیز متأثر میساخته است.
آمایش سرزمین اردبیل که گفتهشده هزار و ۵۰۰ ساعت کار کارشناسی را در برداشته بعدها بار دیگر با تغییر دولتها قبل از اینکه مجال عرضاندام پیدا کند به آرشیو شیک کتابخانههای مدیران ادارات اردبیل انتقال یافت.
تا اینکه در پاسخ به اینکه سرنوشت این آمایش چه شد و چرا حتی از طریق رسانهها اطلاع رسانی نشد و کارشناسان به بررسی آن نپرداختند، نظریه پایه توسعه استان پیش کشیده شد که در کلیات معتقد بود تمرکز اردبیل به کشاورزی و گردشگری صحیح نیست و باید صنعت و تجارت خارجی نیز بهعنوان محورهای توسعه قلمداد شود.
هرچند سؤال کارشناسان این بود که اگر تمرکز صرف بر دو محور اول اشتباه بوده چرا تابهحال هیچ نقد و نظری طرح نمیشد و با تغییر میزهای مدیریتی چنین انتقادهایی صورت میگیرد، اما این بار برنامه توسعه استان از بیخ و بن تغییر یافت و همه جهتگیری مدیران حتی صحبتهایی که قرار بود پشت میز خطابهها تحویل رسانه و مردم دهند به این سمتوسو معطوف شد.
بیتوجهی به توانمندی آمایش
تاکنون هیچ مدیری در استان در خصوص فرصت و هزینهای که برای مطالعات آمایش صرف شد و درنهایت نیز کنار گذاشته شد ابراز عقیده نکردهاند و درواقع نه آنها که برای این مطالعات سالها زمان صرف کردند و نه گروهی که بعدها با مسئولیت اجرای آن وارد عرصه شدند دلیلی برای پاسخگویی در خصوص این هزینه بر خود ندیدهاند.
تمام این مطالعاتی که بالاخره بعد از کشوقوسها و مو از ماست کشیدنها میرفت تا انسجامی در برنامهها ایجاد کند بهسادگی بار دیگر با تغییر مدیریتها دچار فراموشی شد.
چنین فضایی موجب شده است مدیران دستگاههای اجرایی استان بهجای آمایش سرزمین اردبیل بیشتر بر اساس برنامههای وزارت خانه یا سازمان خود عمل کنند و در این میان ممکن است پروژهای که تا دیروز مهم بوده امروز بهکل اهمیت خود را از دست بدهد و یا طرحی که بهعنوان کلید توسعه عنوانشده در سیاستگذاری جدید بهعنوان مانع توسعه قلمداد شود.
مدیرکل محیط زیست استان معتقد است اردبیل از نبود مطالعات آمایش رنج میبرد.نتیجه چنین بلاتکلیفی موجب شده است خود دستگاههای اجرایی استان به تعامل و همافزایی دلخواه دست نیابند؛ موضوعی که یکی از قابلیتهای آمایش بود و میتوانست به دلیل نگاه جامع به تمام حوزهها راهی برای استان قلمداد شود.
بهعنوانمثال در حوزه محیطزیست که امروز به دغدغه جدی تبدیلشده است، مدیرکل محیط زیست استان معتقد است اردبیل از نبود مطالعات آمایش رنج میبرد.
سید رضا موسوی در این خصوص به مهر گفت: هرچند در استان اردبیل مشکلات زیستمحیطی بهمراتب از برخی مناطق کمتر است، با این حال نیازمند توسعه پایدار برای کنترل و مهار مشکلات فعلی هستیم.
وی تصریح کرد: بررسیها نشان میدهد پیشگیری از رشد بیرویه حریم شهرها و توجه به پیوستهای زیستمحیطی در پروژهها در پی تکمیل آمایش سرزمین مورد تأکید است.
سؤال اینجا است که چرا این دغدغه ملموس قابل مدیریت و کنترل نیست؟ پاسخ به آن به همان همافزایی بازمیگردد تا جایی که محیطزیست استان بارها بهضرورت مشارکت همکاری دستگاهها تأکید داشته است.
جای خالی آمایش در حوزه اقتصاد، دغدغههای اجتماعی، گردشگری، آموزش و فرهنگ نیز مشاهده میشود بطوریکه برای حل مشکلات هر حوزه اگر بخواهیم مسیر درازمدت را بدانیم بهکلی گویی مدیران خواهیم رسید.
تأکید به عناصری که سهمی در برنامهها ندارند
از سوی دیگر دغدغه برخی مدیران بیتوجهی آمایش به مشکلات و دغدغههای فرهنگی اجتماعی است. به حدی موضوعات کشاورزی، گردشگری، صنعت و تجارت خارجی در سالهای گذشته مطرحشده که جایی برای دغدغههای دیگر باقی نمانده است.
هرچند استاندار اردبیل فرهنگ را یکی از اساسیترین عوامل تأثیرگذار در توسعه اردبیل میداند، بااینوجود مدیرکل ارشاد اسلامی استان و مدیرکل تبلیغات اسلامی استان هر یک در اظهارات جداگانهای ضرورت توجه هر چه بیشتر به این مقوله را خواستار شدهاند و از غفلتها ابراز گلهمندی کردهاند.
مدیرکل ارشاد اسلامی استان معتقد است پیوست فرهنگی در برنامههای ادارات استان در اغلب مواقع مورد غفلت است.
سید ناصر اسحاقی در گفتگو با خبرنگار مهر تصریح کرد: باوجود اینکه توجه به پیوستهای فرهنگی بارها تأکید شده اما در اغلب مواقع مورد بیتوجهی است؛ بهویژه تأکید داریم که در طرح آمایش استان پیوست فرهنگی برنامهها به جد موردتوجه باشد.
مدیرکل ارشاد اسلامی استان معتقد است در تمامی تحقیقات و پژوهشها و حتی برنامههای عمرانی باید به حوزه فرهنگ توجه شود.
فرهنگ تنها نقطه مغفول آمایش نیست، تا جایی که بعد از انتشار نظریه پایه توسعه استان در کمال تعجب برخی ادارات از نو به باز کارشناسی آن پرداختند و نظراتی نیز به معاونت برنامهریزی استاندار انعکاس یافت. بطوریکه سال گذشته اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان که برای بسیاری از دغدغههای خود جایی در نظریه پایه نمیدید تمامی پیشنهادها خود را به معاون برنامهریزی انتقال داد و کل مفاد آن در قالب خبری تحت عنوان «نظریه پایه توسعه اردبیل فاقد ابعاد فرهنگی است/ لزوم بازنگری در سند راهبردی» منتشر کرد.
هرچند خبرگزاری مهر منتظر دریافت پاسخ معاونت برنامهریزی برای نقد و نظرهای صورت گرفته بود اما درنهایت با حذف این معاونت از چارت اجرایی استانداری بار دیگر جایگاه برنامهریزی در استان به علامت سؤال تبدیل شد.
نهتنها در طول این سالها به نقدهای صورت گرفته از نظریه پایه و اینکه بالاخره چه زمانی از چارچوب کاغذ خارجشده و عملیاتی میشود پاسخ قطعی داده نشده است، بلکه تغییری نیز در این نظریه اعمال نشده و اگر شده در اختیار رسانهها قرار نمیگیرد.
تنها اظهاراتی که از سوی مدیران مطرحشده این است که نظریه پایه در برنامه ششم که نگاه آمایش محور دارد به اجرا خواهد رسید اما اینکه آیا ادارات نسبت به نحوه اجرای بندهای آن آمادگی کسب کردهاند و مسیر مشخصی دارند یا نه، به نظر میرسد پاسخی مشخص عنوان نمیشود.
آنچه موجب عقب ماندگی اردبیل شد
بیتوجهی به برنامه جامعنگر که بتواند تمامی نیازهای استان را یکجا ببیند، نگاهی به گذشته داشته باشد و آینده را نیز به شکل مقبول ترسیم کند موجب شده اردبیل مسیر توسعه را کند طی کرده و حتی برخی استانها با امکانات مشابه از آن پیشی بگیرند.
فرماندار اردبیل در گفتگو با خبرنگار مهر در تشریح اهمیت توجه به طرح آمایش بابیان اینکه روند مهاجرت از روستا به شهر در سراسر کشور و بهتبع در استان رو به افزایش است، اضافه کرد: هرچند تأکید میشود جمعیت شهرها به هم نزدیک باشد و این مهم در کشورهای توسعهیافته مشاهده میشود اما در خود استان جمعیتها فاصله محسوس دارد.
وی بابیان اینکه الگوی توزیع جمعیتی تفاوت محسوس مابین جمعیت مرکز استان و شهر دوم ازنظر جمعیت که همان پارسآباد است را نشان میدهد، ادامه داد: فاصله جمعیتی اردبیل با پارسآباد نزدیک به پنج برابر است.
باوجود اینکه توجه به پیوستهای فرهنگی بارها تأکید شده اما در اغلب مواقع مورد بیتوجهی است؛ بهویژه تأکید داریم که در طرح آمایش استان پیوست فرهنگی برنامهها به جد موردتوجه باشد.به گفته فرماندار اردبیل در انتهای برنامه ۲۰ ساله پیشبینیشده است جمعیت مرکز استان به ۸۰۰ هزار نفر برسد و این تفاوت تشدید نیز خواهد شد.
زنجانی این اختلاف جمعیتی را موجب اختلاف در سطح خدمات، بیکاری و توزیع ثروت دانست و متذکر شد: درنتیجه چنین اختلاف جمعیتی عدالت در توزیع امکانات نیز متأثر میشود.
رئیس شورای اداری شهرستان اردبیل بابیان اینکه برنامه ششم در حال تدوین است و این برنامه قطعاً نگاه جزیرهای در توزیع امکانات ندارد، تصریح کرد: هر حوزهای که اقدام به ارائه برنامه میکند باید به آمایش سرزمین توجه داشته باشد.
فرماندار اردبیل احیای مجدد سازمان برنامهوبودجه در دولت فعلی را اقدامی کارشناسی توصیف کرد و ابراز امیدواری کرد: با کمک این سازمان برنامهریزیهای کلان با محوریت آمایش سرزمین همراه شود.
نگرانی کارشناسان از این است که این بار سازمان برنامهوبودجه نیز بخواهد نظرات جدیدی به آمایش اضافه کند و بار دیگر آمایش به حدی در کشوقوس نظرات راکد بماند که مدیران، اجرای همان برنامههای راهبردی نوشتهشده از سوی وزارت مربوطه را در سطح استانی بهمراتب سادهتر بدانند.
برنامههایی که در اغلب مواقع نیازهای خود استان را ندیده است و بیشتر برای تأمین چارچوبهای گزارش عملکرد مدیران کاربرد دارد.
خبرنگار: ونوس بهنود
نظر شما