پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۲ مهر ۱۳۹۴، ۱۶:۴۱

ربودن همسر برای فرار از پرداخت مهریه

ربودن همسر برای فرار از پرداخت مهریه

زن میانسال وقتی مهریه هزار سکه‌ای خود را به اجرا گذاشته بود، هرگز تصور نمی‌کرد شوهرش سناریوی هولناکی را برای فرار از پرداخت مهریه طراحی کند.

روزنامه شهروند نوشت: صبح دیروز زنی ٤٤ ساله با مراجعه به شعبه هشتم دادسرای جنایی به بازپرس ایلخانی گفت: من فوق‌لیسانس جامعه‌شناسی دارم و حدود یک‌سال و نیم است که با همسرم اختلاف داریم و پایمان به دادگاه خانواده کشیده شده است. همسرم ٢ پسرم را از من گرفت و در آستانه جدایی قرار گرفتیم. در حالی‌که پرونده‌مان در دادگاه خانواده در حال رسیدگی بود، من مهریه‌ام را به اجرا گذاشتم و یک زمین و خانه‌ای را که مال همسرم بود، به‌عنوان مهریه گرفتم. همین موضوع باعث شد او نقشه‌ای هولناک برایم طراحی کند. یک شب که از محل کارم خارج شدم، ٢ زن و یک مرد ناشناس من را به زور سوار خودروی پراید کردند. داخل خودرو چند کاغذ را به من دادند و گفتند که باید آنها را امضا کنم تا آزاد شوم. مقاومت کردم و به همین خاطر مرا به یک کمپ ترک اعتیاد بردند و در آنجا حبسم کردند. ٢ روز در این کمپ بودم و هر چه به کارکنان آنجا گفتم که من اعتیاد ندارم و قربانی انتقام‌گیری همسرم شده‌ام، کسی حرفم را باور نکرد.

در این مدت هم من را شکنجه دادند و با من بدرفتاری کردند. تا اینکه ٢ روز بعد از حبس‌شدنم در این مکان، از من آزمایش اعتیاد گرفتند و مشخص شد که من اعتیاد ندارم. به همین خاطر به همسرم زنگ زدند تا من را به او تحویل دهند. همان موقع بود که متوجه شدم همسرم در این ماجرا نقش داشته و آن کاغذهایی که برای امضا گرفتن از من بود، نقشه هولناک شوهرم بوده است. همسرم به کمپ آمد و من را تحویل گرفت و وقتی به او گفتم که رازش را فهمیده‌ام، دوباره کاغذهایی را مقابلم گذاشت و خواست که آنها را امضا کنم. این برگه‌ها برای آن بود که نشان دهد من ٤٠٠‌ میلیون تومان به همسرم بدهکار هستم. این بار نیز مقاومت کردم و برای همین همسرم دوباره من را به یک کمپ دیگر در حوالی تهرانپارس برد. در این کمپ هم یک روز حبس بودم تا اینکه پس از گرفتن آزمایش اعتیاد، مسئولان آنجا متوجه موضوع شدند و اجازه دادند تا با برادرم تماس بگیرم. برادرم به دنبالم آمد و من توانستم از دام همسرم فرار کنم.

با ادعاهای این زن، تحقیقات برای روشن‌شدن زوایای مبهم پرونده به دستور قاضی ایلخانی آغاز شد.

کد خبر 2931319

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha