اگر کرد و لر و ترک وبلوچی
چو شد پیمانه پر، باید بکوچی
چه بهنگام چه بی هنگام ؛ چه تنها ، چه با تنها ، گریزی نیست چنانکه گریزی نیز هم. باید گذاشت و گذشت . چه سید کائنات باشی چه غلام درکات خلاصه باید خلاص شد . چه از خواص باشی چه از عوام ، چه شاعر باشی چه تاجر، چه روی تخت چه بر روی خاک فرهیخته باشی یا بهم ریخته.
القصه باید از این مسافر خانه کوچک کوچید
آن از آخر سالمان که مردانی رفت و این از اول سالمان که "حسینی"، این هم از حال و روزگارمان.
آن سال آغاز سال پایان قال شاعران شیرین سخن بود.
زنگ مرگ برای شاعران نواخته شده بود و سپس مرحوم عزیز الله زیادی و پشت سرش هم محمد رضا آقاسی و...
خدایش بیامرزاد
... و اما آشنایی با شاعر غزل های حماسی؛ یعنی زنده یاد نصرالله مردانی (ناصر) ؛ تقریبا بر می گردد به سالهای قبل از 1360 هرگاه از کازرون می آمد سراغی هم از این حقیر می گرفت و غزل حماسه هایش را برایم می خواند ، هنوز درگوشم صدایش طنین انداز است که میخواند.
نام نورانی تو در افق یاد شکفت . سا ل 61
با آن لهجه قشنگ کازرونی اش و با همه شور و شعورش و گاهی هم در جلسات شعر چهارشنبه های حوزه هنری همدیگر را می دیدم و یا در مراسم کنگره های شعر.
اولین کتابش به نام " قیام نور" اول مردادماه 1360 چاپ و به فاصله دو ماه نایاب شد و چاپ دومش مهرماه همان سال بود . اشعار وی رشک برانگیز بود هرچند بی عیب نمی نمود دوستان شاعر برآنند که وی بنیانگذار غزل حماسه است و نخستین با ایشان غزل حماسی سروده اند اما به نظرم ایشان بیشتر به این نوع تشخص بخشید ، همانگونه که قبل از " نیما " سبک نیمایی کلید خورده بود و بعدها " نیما " تشخص " داد و بنام وی تمام شد .
قبل از زنده یاد مردانی غزل - حماسه توسط " مولانا " و " حافظ " و بعدها توسط " عارف قزوینی " ،" میرزاده عشقی " ، " ابوالقاسم لاهوتی " و " فرخی یزدی " کلید خورده بود ولی پس انقلاب این ذهن پویا و روح مواج نصرالله مردانی بود به این نوع قالب روی آورد و با تمام شوریدگی ادامه داد و بدین سان " غزل - حماسه " نماد و نمودی پیدا کرد. و بنام وی ثبت شد .
زنده یاد نصرالله مردانی دربنیاد شهید سخت مشغول گردآوری آثار شاعران شهید سخت مشغول گردآوری آثارشاعران شهید بود یک روزهم به دیدارش رفته بودم ناهار و نماز را با هم بودیم و هنگام خداحافظی چند جلدی هم از تالیفاتش را هدیه کرد.
خدایش بیامرزاد
زنده یاد " نصرالله مردانی " از دید من از شاعران طراز اول انقلاب بود اگر ما شاعران را به دو دسته عمده پیرو، پیشرو تقسیم بندی کنیم بی شک مردانی از شاعران پیشرو بود هم به لحاظ کمی و هم کیفی و نوآوری ها و ترکیب سازیهای او به دلیل ممارست زیادش با " شاهنامه " حکیم ابوالقاسم فردوسی و دیوان خواجه شیراز لسان الغیب روح حماسه را با تغزل درهم آمیخت و حاصلش غزل حماسه های " خون نامه خاک " شد که تا آنجایی که به خاطر دارم این مجموعه کتاب سال شد .
من ردپای حافظ و فردوسی را در غزل حماسه های او به وضوح می بینم.
نصرالله مردانی به خاطر روح بلند شاعرانگی که از او سراغ داشتم حافظ او را ترجیح می دهم به سایر خوانش ها.
روح تعزلی و حماسی او ما را به حافظ نزدیک تر می کند.
وی به دلیل بیماری که براو عارض شده بود نتوانست کار عظیم دایره المعارف شعر چهارده معصوم ( ع ) را به پایان ببرد امیدوارم که راهیان راستین شعر آئینی ، این راه به شایستگی تمام به پایان ببرند.
یک روز " رضا رهگذر " نویسنده پرتلاش ومنتقد توانمند معاصر زنگ زد که فلانی ! آقای مردانی رو تخت بیمارستان است ؛ با هم قرارگذاشتیم به دیدارش رفتیم دیگر بسیار نحیف شده بود برف پیری زودرس بر سر و صورتش نشسته بود ، مدتی با هم گپ زدیم. مشکل گوارشی داشت گفت : شیمی درمانی می شود ، انشاء الله تا چند روز دیگر مرخصم می کنند بالاخره درفترت های بعدی نیز چند بار با شاعر معاصر رضا اسماعیلی به ملاقاتش رفتیم دیگر خیلی نحیف شده بود و داشت از دست می رفت که بالاخره 19 اسفند 82 پس از زیارت کربلا لقاء حق را لبیک گفت وبه دیار باقی شتافت .
یادش جاوید ...
نظر شما