۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۴:۵۳

فرازی از کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی»

فرازی از کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی»

متن پیش رو بخشی از کتاب «مبانی مدیریت عاشورایی: روش‌شناسی و رویکردها» اثر «سیدعلی‌اصغر علوی»است که به همت انتشارت سدید منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو بخشی از کتاب  «میانی مدیریت عاشورایی: روش‌شناسی و رویکردها» اثر  «سیدعلی‌اصغر علوی» می‌باشد ؛ این کتاب به همت نشر سدید(انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام ) در زمستان ۹۳ منتشر شده است.

در این نوشتار، سید علی اصغر علوی در حوزۀ مطالعات عاشورایی، روشی مبتنی بر اصول موجود استنباطی و روش تحقیقی پیشنهاد می‌دهد، روشی که شامل دو پیش‌نیاز و پنج گام عملی برای رسیدن به نتیجه است. در آخر هم از روش اجتهادی موجود در بحث‌های فقهی و فقه‌الاداره به‌طور گذرا الهام گرفته می‌شود.

پیش‌نیاز اول: مطالعه و فیش‌برداری

منابع عاشورایی برای مطالعه در سه ساحت:

کتب تاریخی در حوزۀ عاشورا، مثل کتاب «قصۀ کربلا» (حجت‌الاسلام نظری منفرد) و نیز کتب مقاتل و…

کتب تحلیلی در حوزۀ عاشورا، مثل شش‌جلدی «با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه»، دوجلدی «زمینه‌های قیام، آینه در کربلاست» (دکتر سنگری) و…

کتب عاطفی در حوزۀ عاشورا، مثل «خصائص الحسینیه» (شیخ جعفر شوشتری)، «فتح خون» (شهید آوینی) و…

 پیش‌نیاز دوم: توسل

در عاشوراپژوهی، «توسل» جزء روش است. باید با حسین زیست. باید با پدیده‌های کربلا هم‌نفس شد. تنها نباید به روایت عالمانۀ عاشورا بسنده کرد. محقق نباید گزارش‌گر صِرف پدیده‌ها باشد. باید «مع الحسین» بود. شاید مکتب «تفسیری- نمادین» این پیام را فهم کنند.

مهم نیست کربلا باشیم یا غیرآن؛ مهم کربلایی بودن است؛ مهم آن است که هرجا هستیم، کربلاآفرین باشیم! هرچند گاهی نیاز است برای حرکت شتابنده، نَفَسی تازه کنیم و در این‌ حرکت، گاهی برای انجام کاری صدای‌مان می‌زنند، به آستانشان می‌طلبند و اجازۀ حضور در حریمشان را می‌دهند، چراکه مسئلۀ توسل و مکان، علل غیرپژوهشی اما کاملاً مؤثر بر پژوهش‌اند که معمولاً به آن‌ها توجه کافی نمی‌شود؛ از این‌رو در بحث اثربخشی پژوهش و روش‌شناسی، باید به این مسئله پرداخت. چه بهتر که او برای‌مان تدبیری مؤثر بیندیشد: «أَغْنِنِی‌ بِتَدْبِیرِکَ‌ لِی عَنْ تَدْبِیرِی.»[۱] در اندیشکدۀ عاشورایی، شأن مکان و توسل را نیز باید دید و این نیازمند خلوتی است برای تنفس و تفکر و تذکر.

گام اول: نگاه مسئله‌محور

بررسی مسائل مختلف در رشتۀ مورد نظر:

    -مدل درد و درمان:

اگر کربلا دارالشفاست، باید دردها را به کربلا برد تا شفا گرفت، به حکم:

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک

 چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

باید اهل درد شد و درد را شناخت تا درمان گرفت، آن‌جاست که «خوشا دردی که درمانش حسین است» معنا پیدا می‌کند. [۲]

عواملی که باعث تقویت چشم مسئله‌یاب می‌شود عبارت است از:

۱-ذهن پیچیده و اندوخته از نظریه‌‌ها، مدل‌ها و الگوها

۲- افزایش دانایی

۳- ممارست و تمرین

۴ - پرهیز از سطحی‌نگری

۵ - تربیت و آموزش

۶ -  روزمرگی و نزدیکی بیش‌ازاندازه به مسئله[۳]

گام دوم: بازگشت مجدد به متون تاریخی

در این مرحله دوباره به متون تاریخی مراجعه می‌کنیم. البته به همراه تمرکز بر قلمروهای موضوعی محدودتر متناسب با مسائل.

گام سوم: تکرار و انس با متون

توصیه و تعالیم دین بر این حقیقت تأکید دارند که: سخنان را براى فهم و درایت‌ بشنوید، نه براى نقل و روایت‌ که راویان کتاب بسیارند و فهم‌کنان اندک و از خدا کمک خواهیم. [۴] و نیز یک روایت را عمیق شدن از هزار روایت را سطحی خواندن بهتر دانسته‌اند. [۵]

یکی از راه‌های تحقق این هدف، تکرار روایات با رویکرد درایت است به این معنا که در راه رسیدن به هدف بزرگ تدبر در عاشورا باید از روش تدبر در کربلا و تأمل در عاشورا به مثابۀ قرآن عمل شده و اجرایی بهره برد و این با انس و تکرار با متون حاصل خواهد شد.

گام چهارم: بررسی تحلیل بزرگان در مسائل مختلف

با تکیه بر نحوۀ بهره‌گیری از تاریخ بزرگان مانند حضرت آقا، حجج اسلام پناهیان، ماندگاری، نقی‌پورفر و نیز دکتر سنگری و دکتر دلشاد تهرانی و… به تحلیل می‌پردازیم.

گام پنجم: مطالعۀ متون علم نوین با نگاه مهندسی معکوس

چگونگی دسته‌بندی و مدل‌سازی مفاهیم و داده‌ها و رسیدن به مدل و نظریۀ

آثار بزرگان دینی را هم با این نگاه مجدد مرور کنید:

شهید مطهری، علامه طباطبایی، آیت‌الله جوادی آملی و…

در جدول زیر به‌طور خلاصه روش‌شناسی مطالعات عاشورایی بیان شده است:

مبانی مدیریت عاشورایی

دریچه‌ای تازه به بحث‌های روشی، ملهم از آموزه‌های روشی تدبر در قرآن

آن‌چه دیگر روش‌های تحقیقی به آن عنایت ندارند، اما در متون نورانی از آن ناگزیریم:  اگر حسین همتا و عِدل قرآن است، روش رسیدن به یکی، قابل الگوبرداری و الهام‌بخشی برای دیگری خواهد بود…

قرآن طالب خود را آزمایش می‌کند و تا مطمئن نشود جویندۀ حقیقی است، چیزی به او نخواهد داد. هرچند قرآن کتابی ساکت است، اما کتابی بی‌تفاوت نیست که برایش فرق نکند که خوانندۀ او کیست. قرآن از ضمیر خوانندۀ خود باخبر است. ‌گاه مدت‌ها خواهان خود را به اصطلاح سرمی‌دواند و رو نشان نمی‌دهد تا ببیند طالب حقیقی است یا خیر؛ اما اگر صبر و اصرار و پافشاری باشد و نیت را نیز خالص ببیند، او را مأیوس نخواهد کرد. برای همین است که تحقیقات «تفننی» در قرآن راه به جایی نمی‌برد.

نکتۀ دیگر این‌که هرکس از روی هوای نفس و شهرت‌طلبی وارد قرآن شود، ناکام بیرون خواهد آمد. علم قرآن به خلاف علوم طبیعی و تجربی است. در علوم تجربی هرکس فکر خود را به کار اندازد و آزمایش کند، ولو این‌که تحقیق و مطالعه‌اش طولانی شود، بالاخره راه به جایی می‌برد و صرف نظر از این‌که چه نیتی داشته باشد، به توفیقاتی نایل می‌شود، اما در مورد قرآن چنین نیست. قرآن باطن خود را متناسب با نیت جوینده ظاهر می‌کند، اگر نیت محقق را خالص نبیند، کماکان ساکت باقی خواهد ماند؛ اما اگر نیت از تحقیق را طلب هدایت خود و دیگران ببیند، آن‌گاه به اندازه ظرفی که آورده و ظرفیتی که دارد، چیزهایی به او خواهد داد که قبلاً تصورش را هم نمی‌کرد. (وَمَنْ یتَّقِ اللهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ) [۶] هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند نیز محلی برای خروج او (از هر بن‌بستی) قرار می‌دهد و از جایی به او رزق مادی و معنوی می‌رساند که تصورش را هم نمی‌کرد. [۷]

در تحقیقات دینی تذکر به این نکته بسیار مهم است که محقق با یک وجود کاملاً زنده و فعال روبه‌رو است، نه با یک متن بی‌روح یا یک تاریخ ساکت و بی‌تفاوت. با توجه به همین سرفصل، جایگاه اشک و توسل و روضه در مطالعات و تحقیقات عاشورایی بیش از پیش مشخص و برجسته می‌شود. بر این اساس هرشب باید حضرت حسین را التماس کرد تا فردایی دیگر، اذن نفس کشیدن به پژوهندگانش را بدهد و هر صبح هم {هم‌قدم شبنم اشک سحر} باید رزق یک روز دیگر «با او بودن» را گرفت: «صلی الله علیک یا اباعبدالله.»


 

۱- دعای عرفۀ امام حسین(ع) - مفاتیح الجنان.

۲- رفاقت به سبک حبیب، ص ۸٫

۳- حد فرامرز قراملکی، روش‌شناسی مطالعات دینی.

۴- تحف العقول، ترجمه جنتى، متن، ص: ۳۵۵٫

۵ -اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَایَه لَا عَقْلَ رِوَایَه فَإِنَّ رُوَاه الْعِلْمِ کَثِیرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِیل‌(نهج البلاغه، حکمت ۹۸)

۶- طلاق، آیۀ ۲ و ۳٫

۷- حکومت سلیمانی و حکومت مهدوی، عبدالله مستحسن، نشر سبط‌ النبی قم، صص ۱۷۷ و ۱۷۸٫

کد خبر 2941875

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha