پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰

مهر گزارش می دهد؛

سمنان غرق در عزای حسینی/دو قدم مانده به ظهر عاشورا

سمنان غرق در عزای حسینی/دو قدم مانده به ظهر عاشورا

شاهرود - مردم سراسر استان سمنان در عزای حسینی غرق در ماتم یک‌صدا نوای یا حسین مظلوم سر دادند و با حضور در تکایا و حسینیه‌ها یاد و خاطر شهدای دشت کربلا در واپسین شب از عاشورا را گرامی داشتند.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: در این دو قدم مانده با عاشورا چه می‌توان گفت و چه می‌توان کرد که نه زبان برای گفتار توان دارد و نه دست بر کاری می‌رود چراکه در این ساعات واپسین است که نجوای حسین(ع) با خداوند تبارک‌وتعالی در دشت کربلا، اشک همه فرشتگان آسمان را به همراه می‌آورد.

اشک‌هایی که شام عاشورا یکجا جمع‌اند و در زیر شعله شمع‌های محتاجان به عنایت الهی در تمامی حسینیه‌ها و تکایای سراسر استان سمنان می‌چکند و در این هوای نخستین شب آبان ماه، می‌خشکند.

تاسوعا را شاهرودی‌ها با چلچراغ و روشنایی نور در تکیه بازار این شهر، قدیمی‌ترین مکان عزاداری سیدالشهدا(ع) آغاز کردند اشک شمع‌ها ازاینجا آغاز می‌شود تا پاسی از نیمه‌شب، تا رسیدن دسته عزاداری «مکن ای صبح طلوع».

تکیه بازار شاهرود در این ساعات حال و هوایی دیگر دارد در سوگ، در غم، در اشک در شمع اما این من و ما نیستیم که اینجا صاحب‌عزاییم. همه بر خانی دعوتیم که صاحبش صاحب‌الزمان(عج) است و ما چه می‌توانیم بگویم جز اینکه آقا  خودت مار را شفاعتی کن شاید گوشه چشمی از شما ما را بس باشد تا محرمی دیگر که آرزوی دیدنش را این بار شاید در کنار ضریح شش‌گوشه می‌کشم.

دلمان پیش دل فرزندان حسین(ع) است

جای سخن بسیار است مانند مادر شهیدی که دو شمع در دست دارد یکی برای مجید و دیگری برای حمید، دو پسری که از جنگ تحمیلی تاکنون مادر را ندیدند و شاید امروز قطره اشک شمع تسلای دل این مادر باشد.

کنار طاق ضربی ورودی تکیه بازار نشسته، بر روی زمین شاید هم‌کلامی با او لذتی دیرین داشته باشد گوشه چادر را به دندان دارد و بدون اینکه سر بردارد، می‌گوید «حمید محرم رفت یادم هست اول‌های محرم بود، هوای آن روزها خیلی سرد بود مثل الآن ها هم نبود که برف و باران نیاد آن موقع ها برف تا زانو می‌آمد و شاید این برف با خاطره شهادت پسرم بهترین یادگارهایم از محرم حسینی باشند».

چه می‌توان گفت از این ایثار مادر شهیدان کریمی که سخاوتمندانه فرزندانش را درراه اسلام هدیه کرده و با رضایت تمام تنها ذکرش یا امام حسین(ع) است آن‌هم در این شب‌های دلدادگی.

می‌گوید: «همه ما حتی شهیدان را از یاد بردیم که همین بیست، سی سال پیش رفتند، آن‌وقت چگونه می‌شود که حسین(ع) را باگذشت هزار و ۳۰۰ سال همچنان به یاد داریم و این‌چنین چشمانمان را برایش اشک‌آلود می‌کنیم و امشب شبی است که دلمان پیش دل فرزندان حسین(ع) است.»

شعله‌های شمع این مادر هنوز پا نگرفته‌اند که در دستان دو کودک پرشور، می‌روند تا با دیگر شمع‌ها بسوزند تا شاید کمی هم شوق کودکانه این نونهالان را رقم زنند.

خیل جمعیت قابل‌شمارش نیست

به‌سختی می‌توان وارد دالان تکیه بازار تاریخی شاهرود شد، جمعیت فراوانی در ورودی و خروجی ایستاده‌اند طبقه بالا همیشه تا یادمان بود، مکانی برای تجمع بانوان در نظر گرفته می‌شد با آن نرده‌های چوبی قدیمی اما امسال از خیل جمعیت مجبور شده‌اند یک‌طرف از آن را مسدود کنند نمی‌دانم اصلاً این بنای کهن که قدمت آن را به زندیه تخمین می‌زنند تحمل این عاشقان حسینی را دارد!؟

نورهای سبز وقتی از لابه‌لای جمعیت به موضع‌های تکیه بازار می‌تابند فضای عجیبی را به وجود می‌آورند دو سه قدم آن‌طرف‌تر چنار قطور هزارساله شهرمان وجود دارد که سال‌ها تکیه‌گاه زنجیر پوش سقف تکیه بازار بود چناری که امشب دورتادور خود را پر از شمع‌های رنگی می‌بیند شاید اگر زبان داشت می‌گفت یک محرم دیگر و یک حلقه دیگر به دور من منی که سال‌هاست فراموش‌شده‌ام.

هرچند دقیقه یک‌بار به‌رسم دیرین هیئتی از عزاداران حسینی(ع) در مسیر کوچه پیدا می‌شوند چراکه اینجا مرکز مساجد و تکایای شهرمان به شمار می‌آید و گوشه گوشه این محله، موسوم به بید آباد هیئتی سر بر آورده است.

مکن ای صبح طلوع

کم‌کم آماده می‌شوند تا دور مساجد شهر راه بیافتند عزادارانی که از تکیه بازار عزاداری خود را آغاز می‌کنند و تا اذان صبح تقریباً به همه مساجد شهر سری می‌زنند.

نام دسته عزاداری‌شان از نام نوحه معروفشان برگرفته‌شده، «مکن ای صبح طلوع» چراکه ظهر عاشورا حسین (ع) به شهادت می‌رسد و چه ملتمسانه به خورشید می‌گویند که یک‌بار فقط همین یک‌بار طلوع مکن تا بچه‌های حسین(ع) بازهم بابا را ببینند.

محمدرضا اسلامی سال‌هاست در این دسته عزاداری حضور پیدا می‌کند، کارگری ساده که تا همین لحظاتی پیش هم خیابان‌ها از لیوان‌های یک‌بارمصرف مردم پاک می‌کرده و اکنون اینجاست تا مکن ای صبح طلوع، ورد زبانش باشد آن‌هم تا صبح عاشورا.

درباره این هیئت عزاداری می‌گوید: «شاید اگر از بیرون به این ماجرا نگاه کنی بگویی مگر می‌شود تا صبح؟ اما کافی است یک سال بیایی دیگر مرید این نحوه عزاداری می‌شوی البته این را هم بگویم که مساجد به عزاداران رسیدگی می‌کنند و آن‌طور نیست که شما تنها در خیابان باشی شاید امشب تا صبح چند ۱۰ هزارنفری در خیابان‌های شهرمان بیدار باشند».

شربت، چای داغ، قهوه و شکلات آماده در کنار نان قندی پذیرایی مساجد از این دسته عزاداری است که تا صبح راه زیادی دارند شاید بهتر است راهی مکانی دیگر شویم تا ندای «مکن ای صبح طلوع» را از دور بشنویم.

عاشورا اوج بندگی است

در منبر خانه‌ها هم غوغایی برپاست، زنانی که سیاه‌پوش در کوچه‌های قدیمی و کهن محلات بید آباد و خیابان صدوقی شاهرود قدم می‌زنند شاید اولین و آخرین مقصدشان منبر خانه‌ای باشد که در سوگ اباعبدالله گویا دنبال کردنشان به‌راحتی عابران را به‌پای یکی از این منابر می‌برد.

صدای سخنران از دور می‌آید که می‌گوید: «حسین(ع) برای احیاء امربه‌معروف و نهی از منکر، احیاء دین خدا و البته انجام رسالتش پای به میدان نهاد و این اراده راسخ باعث شد تا امروز، عاشورا اوج بندگی به خالق محسوب شود».

حجت‌الاسلام سید حسین میرمحمدی در جمع عزاداران حسینی این‌گونه سخن خود را ادامه می‌دهد: «بصیرت در دشمن‌شناسی، ولایتمداری، امربه‌معروف و نهی از منکر، به پا داشتن نماز و مقابله با ظلم درس‌هایی هستند که از قیام اباعبدالله می‌توان گرفت و اینجاست که باید روی سخنم به جوانان حاضر در عزای حسینی باشد چرا که اینان هستند که امروز وامداران فرهنگ عاشورایی در جامعه هستند».

میرمحمدی خطاب به جوانان، تهدیدات دشمنان را یادآور می‌شود و معتقد است که این دشمنان نظام امروز منتظر لحظه‌ای غفلت هستند تا زهر دشمنی‌های خود را بر پیکر جامعه وارد کنند اما قیام حسین(ع) و ایام محرم یک‌بار دیگر نشان می‌دهد که جوانان ایران‌زمین در صف اول همه رخدادهای فرهنگی و مذهبی هستند و این فرهنگ عاشورایی ماست که جوانان را از تهدیدات مصون می‌دارد.

اباعبدالله حقانیت سخن خود را اثبات کرد

علاوه بر محله ۱۵ خرداد، بید آباد، مسجد نخل و شهید صدوقی شاهرود، گرمای عزاداری شب عاشورا در محله قدیمی باغزندان آن‌سوی دیگر شاهرود نیز گرم است شاید کلامی سخن با بزرگ این محله امری دشوار باشد اما می‌توان صدای حجت‌الاسلام حمید عرب عامری را شنید که می‌گوید: «قیام حسین(ع) دارای ویژگی‌هایی است که امروز پس از گذشت هزار سال همچنان در صدر حوادث تاریخی قرار دارد که یکی از آن‌ها، احیاء ولایت و ایستادگی در برابر ظلم بود».

حادثه عظیمی در دشت کربلا رخ می‌دهد، کسانی که روزی ادعای برادری می‌کردند، امروز تیغ بر عم‌زاده خود می‌کشند: «اباعبدالله، پای به میدان نبرد گذاشت تا حقانیت خود، دین اسلام و درنهایت خداوند متعال را به دشمنان ثابت کند و از سوی دیگر بصیرت اشخاصی مانند حسین(ع) و یا ابوالفضل العباس بود که دشمنان را رسوای دوعالم ساخت».

سیل عظیم عزاداران حسینی در باغزندان به‌اجبار حضار را نیز همراه خود گسیل می‌کند و بااینکه ساعت به نیمه‌شب و صبح عاشورا نزدیک شده است، اما همچنان به تعداد مردم افزوده می‌شود گویا امشب شهرمان نیز مانند دشت کربلا خواب ندارد.

عشق به حسین جمعیت را به خیابان‌ها گسیل می‌کند

پیر غلام باغزندان درباره نوع عزاداری این شب در این محله قدیمی شاهرود می‌گوید: «سال‌های سال است که بین دو محله قلعه حاجی و باغزندان دسته روی برگزار می‌شود و یک‌شب ما میزبان هستیم و شب دیگر آن‌ها و این رسم با عنایت آل الله در آینده نیز سال‌های سال ادامه خواهد داشت».

محمدعلی عامریان نام دارد از موی سپیدش معلوم است، بالغ‌بر ۵۰ محرم را به‌خوبی به یاد دارد، معتقد است این بزرگی و عظمت حسین(ع) و قیامش است که امشب هزاران نفر را به این محلات می‌کشاند تا در عزای اباعبدالله بگریند و خوش به سعادت افرادی که دراین‌بین بیشترین سهم را در عزاداری سیدالشهدا دارند.

درباره جمعیت سخن‌ها فراوان است اما تعبیر این پیر غلام بسیار جالب به نظر می‌رسد: «در شب تاسوعا و عاشورا اگر پیش از اذان مغرب برای پارک خودرو آمدی، موفق می‌شوی، اگر نیامدی باید پیاده قدم در این وادی بگذاری چراکه هزاران نفر از عزاداران حسینی باعث بسته شدن تمامی خیابان‌های منتهی به باغ زندان می‌شود».

ظهر عاشورا نزدیک است

این تنها حسین(ع) است که می‌تواند چنین جمعیتی را برای عزاداری روانه سازد و این جمعیت شاید فردا و پس‌فردا در جای‌جای شهرستان شاهرود آماده مراسم نخل برداری به یاد تابوت نداشته حسین(ع) هستند.

حسینی که اگر علمش بر زمین افتاد امروز صدها علم تنها در شاهرود برایش افراشته شد، اگر تابوت نداشت، امروز و فردا چندین نخل به یادش در این دیار به حرکت درمی‌آید و اگر کفن نداشت، ظهر عاشورا صدها کفن‌پوش به میدان می‌آیند تا ارادت خود را به مولایشان عرضه کنند.

شاید تنها دل‌خوشی این جمعیت این ساعات، تنها گوشه چشمی باشد برای درمان، شفا، شفاعت، رفاقت، گره‌گشایی، مشکل‌گشایی و هزاران خواسته مختلف که اشک را در گوشه چشم دردمندانش جمع می‌سازد آن‌هایی که این روزها ذکر لبانشان یا حسین(ع) است.

کد خبر 2948787

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha