پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۸ مهر ۱۳۸۲، ۱۵:۲۵

نازنينا نفسي اسب تجلي زين كن(6)

امام زمان (عج) ازديدگاه رهبرانقلاب: فرهنگ سازنده انتظار موردتهاجم دشمن است

امام زمان (عج) ازديدگاه رهبرانقلاب: فرهنگ سازنده انتظار موردتهاجم دشمن است

خبرگزاري مهر: همه عقايد سازنده، مورد تهاجم دشمن قرار گرفته است... ما امروز چقدر بايد هوشيار باشيم؟ دشمنان سراغ مجموعه احكام و مقررات اسلام رفتند. هر عقيده، هر توصيه‏ اى از شرع مقدس كه در زندگى و سرنوشت آينده فرد و جماعت و امت اسلامى، تاثير ثبت‏ بارزى داشته است ،به نحوى با آن كلنجار رفتند، تا اگر بتوانند، آن را از بين ببرند، [و] اگر نتوانند، روى [تغيير] محتوايش كار كنند!

خوب، ممكن است‏ شما بگوييد كه مگر دشمن چه كاره است؟ چطور دشمن مى‏تواند عقايد اسلامى را كارى كند كه از استفاده مردم خارج بشود؟ نه، اين خطا است. دشمن مى‏تواند; منتهى نه در كوتاه مدت; بلكه در طول سال هاى متمادى. گاهى ده ‏ها سال زحمت مى ‏كشند، براى اين ‏كه بتوانند يك نقطه درخشان را كور يا كم رنگ كنند; يا نقطه تاريكى را به وجود بياورند. سال ‏هاى متمادى مى‏ نشينند و پول خرج مى‏ كنند! يكى زحمت مى‏ كشد و تلاش مى ‏كند; ولى توفيق پيدا نمى ‏كند، بعد از او كسان ديگرى مى‏ آيند . روى عقايد دنياى اسلام، از اين گونه كارها خيلى شده است. روى عقيده توحيد، عقيده امامت، روى اخلاقيات اسلامى (معناى صبر، معناى توكل، معناى قناعت) كار كرده‏ اند!
همه اينها نقاط برجسته‏ اى هستند كه اگر ما مسلمان ‏ها، درست‏ به حقيقت اينها توجه بكنيم، تبديل به يك موتور حركت دهنده جامعه اسلامى مى‏ شود; ولى وقتى روى آن كار كردند و آن را خراب و معناى آن را عوض كردند و در ذهن ‏ها به صورت ديگرى جا انداختند، همين موتور محرك، به يك داروى مخدر و خواب آور تبديل مى‏ شود. اين گونه است!
در مورد ماجراى اعتقاد به مهدى موعود (عج) ; يعنى، اين ‏كه در آخر الزمان از خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، شخصى ظهور مى‏ كند كه دنيا را از عدل، از دادگسترى و از نيكى پر مى‏ كند. تبعيض‏ ها، ظلم‏ ها، سوء استفاده‏ ها و فاصله‏ هاى طبقاتى را از بين مى‏ برد; نيز خيلى كار كرده‏ اند.
اين عقيده كه همه مسلمان ‏ها هم به آن معتقدند... از آن عقايد بسيار كارگشا است كه به دليل همين كه كارگشا است، دشمن از يك طرف و البته دوستان نادان هم از يك طرف; گاهى دوستان نادان از روى نادانى و بر اثر بى‏ توجهى، كارى مى ‏كنند كه هيچ دشمن دانايى به آن خوبى نمى ‏تواند ضربه بزند!
حالا بحث ما در مورد دشمنان دانا است; سراغ اين عقيده آمدند. من سندى را ديدم كه مربوط به ده‏ ها سال قبل; يعنى، آن اوايلى است كه استعمار وارد شمال آفريقا شده بود، چون كشورهاى شمال آفريقا; خيلى گرايش به اهل بيت عليهم السلام دارند.
حالا مذهبشان هر مذهبى از مذاهب اسلامى كه هست; اما محب اهل بيت‏ اند. اين كشورهاى سودان و مغرب و اينها عقيده به مهدويت در آن جاها خيلى پر رنگ است. آن زمانى كه استعمار وارد آن مناطق شد ـ كه ورود استعمار به آن مناطق در قرن گذشته است ـ يكى از چيزهايى كه مزاحم استعمار بود، عقيده به «مهدويت‏» بود!
بنده سندى را ديدم كه آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعمارى، توصيه مى‏كنند كه ما بايد كارى بكنيم كه اين عقيده به «مهدويت‏» به تدريج از بين مردم زايل بشود! آن روز استعمارگرهاى فرانسوى واستعمارگرهاى انگليسى، در بعضى جاهاى آن مناطق بودند ـ فرقى نمى‏ كند كه استعمار از كجا باشد ـ استعمارگرهاى خارجى قضاوتشان اين بود كه تا وقتى عقيده به «مهدويت‏» در بين اين مردم رايج است; ما نمى‏توانيم اينها را درست در اختيار بگيريم!
ببينيد، عقيده به «مهدويت‏» چقدر مهم است! چقدر خطا مى ‏كنند كسانى كه به اسم روشنفكرى و به اسم تجددطلبى، مى‏آيند و عقايد اسلامى را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون اين‏كه بدانند دارند چه كار مى ‏كنند، مورد ترديد و تشكيك قرار مى‏ دهند! اينها همان كارى را كه دشمن مى ‏خواهد، راحت انجام مى‏ دهند!
... چند خصوصيت در اين عقيده مهدويت هست، كه اين خصوصيات براى هر ملتى، در حكم خون در كالبد و در حكم روح در جسم است. يكى، «اميد» است. گاهى اوقات دست‏ هاى قلدر و قدرتمند، ملت ‏هاى ضعيف را به جايى مى‏ رسانند كه اميدشان را از دست مى ‏دهند. وقتى اميد را از دست دادند، ديگر هيچ اقدام نمى‏ كنند; مى ‏گويند چه فايده‏ اى دارد؟ ما كه ديگر كار از كارمان گذشته است، با چه كسى در بيفتيم؟ چه اقدامى بكنيم؟ براى چه تلاشى بكنيم؟ ما كه ديگر نمى‏ توانيم!
اين روح نااميدى است; استعمار اين را مى ‏خواهد. امروز استكبار جهانى مايل است كه ملت‏ هاى مسلمان و از جمله ملت عزيز ايران، دچار اين حالت‏ بشوند (روح نااميدى) . اى آقا! ديگر نمى ‏شود كارى كرد! ديگر فايده‏ اى ندارد! مى‏ خواهند اين را به زور در مردم تزريق كنند. ماها كه در جريان خبرهاى تبليغاتى و زهرآگين دشمنان قرار داريم; به عيان مى ‏بينيم كه اغلب اين خبرهايى كه تنظيم مى‏ كنند، براى مايوس كردن مردم است. مردم را از اقتصاد و از فرهنگ مايوس كنند; متدينين را از گسترش دين مايوس كنند; آزادى‏ طلب ‏ها و علاقه‏ مندان به مسائل فرهنگى و مسائل سياسى را از امكان كار سياسى يا كار فرهنگى مايوس كنند. آينده را در نظر افرادى كه چشم به آينده دوخته‏ اند، تيره و تار جلوه بدهند!
براى چى؟ براى اين كه اين مجموعه انسانى كه دارد با اميد كار مى‏ كند، اين جوشش و اين اميد را از او بگيرند. آن را به يك موجود مرده، يا شبيه مرده تبديل بكنند، تا بتوانند هركارى كه مايلند انجام بدهند! با يك ملت زنده كه نمى‏توانند هركارى كه بخواهند، انجام دهند. يك جسم بيهوش مدهوش بى‏حسى كه آن‏جا افتاده است، هركس هرچه دلش خواست، مى‏ تواند به او تزريق كند. با او هركارى مى ‏تواند بكند; اما با يك موجود سرحال زنده باهوش متحرك و فعال كه نمى ‏توانند هر كارى را انجام بدهند!
...امروز هر نفسى، هر حنجره‏ اى كه براى نااميد كردن مردم بدمد، بدانيد كه اين حنجره در اختيار دشمن است; چه خودش بداند، چه خودش نداند! هر قلمى كه كلمه‏ اى را در جهت نا اميد و مايوس كردن مردم روى كاغذ بياورد، اين قلم متعلق به دشمن است; چه صاحب اين قلم بداند، چه نداند! دشمن از او استفاده مى‏ كند.
... البته وقتى نتوانستند اين عقيده را از مردم بگيرند; سعى مى ‏كنند آن ‏را در ذهن‏ هاى مردم خراب كنند. خراب كردن اين عقيده چگونه است؟ به اين صورت است كه بگويند: خب آقا مى‏ آيد، همه كارها را درست مى‏ كند! اين خراب كردن عقيده است. اين تبديل كردن يك داروى مقوى، به يك داروى مخدر و خواب آور است. خود آقا مى ‏آيد، انجام مى‏ دهد; يعنى چه؟ امروز تكليف شما چيست؟ شما امروز بايد چه بكنى؟ شما بايد زمينه را آماده كنى تا آن بزرگوار، بتواند بيايد و در آن زمينه آماده اقدام بكند. (1)
مبناى كار قدرت‏ هاى طاغوتى بر اين است كه فروغ اميد را در دل‏ ها بميرانند و همه اميدها را به يك نقطه مادى; يعنى، پول و زخارف كم ارزش دنيا متمركز كنند كه سر رشته آن نيز در دست‏ خود آنها است.
همه چيز را با حسابهاى كمى و پولى محاسبه مى‏ كنند و معنويات را از حساب خارج مى ‏كنند و به ويژه مى ‏كوشند كه آن آينده موعود را از چشم ملت‏ ها دور نگه‏ دارند; اما ملت ‏ها بايد اميدوار باشند تا اين اراده تكوينى الهى تحقق پيدا كند. (2)
...اعتقاد به مهدى موعود (عج)، شيعه را تا امروز از آن همه پيچ و خم ‏هاى عجيب و غريبى كه در سر راهش قرار داده بودند، عبور داده است و امروز بحمدالله عزت و پرچم سربلندى اسلام و قرآن، در دست ‏شما ملت مسلمان و شيعه ايران است. هرجا كه چنين اعتقادى باشد، همين اميد و مبارزه وجود دارد.
به همين خاطر، يكى از اساسى‏ ترين كارهاى استعمار واستكبار و ايادى آنها، اين بوده است كه عقيده اميد و مبارزه را در دل مردم از بين ببرند. بارها خواسته ‏اند اين چراغ را خاموش كنند; ولى نتوانسته‏ اند.
ما مى‏ دانيم كه استعمار و استكبار، چه تلاشى را در اين جهت ـ نه فقط در ايران بلكه در سطح دنياى اسلام ـ انجام داده است; تا اين چراغ را خاموش كند. در يك گزارش بسيار مهمى كه مربوط به سال‏ ها قبل است و جديد نيست; تلاش گروه ‏هاى تبليغى مسيحيت را كه از اروپا به سمت ‏شمال آفريقا اعزام مى‏ شدند تا جاده استعمار را در آن ‏جا صاف كنند، نشان داده بود. يكى از غصه‏ هاى دين داران دنيا، اين است كه قدرت ‏مندان مسلط بر كشورهاى مسيحى، تبليغ على الظاهر دين مسيح در سطح دنيا را، وسيله ‏اى براى پيش بردن ماشين استعمار قرار دادند و اينها جاده صاف كن استعمار شدند. گروه ‏هاى تبليغى و به اصطلاح تبشيرى را، به عنوان تبليغ مسيحيت ـ كه ظاهرش تبليغ مسيحيت ‏بود; اما باطن قضيه اين بود كه راه را باز كنند تا استعمارگران اروپايى از كشورهاى مختلف اروپاى آن روز، وارد كشورهاى اسلامى بشوند و قدرت سياسى را قبضه كنند ـ به اطراف دنيا فرستادند و متاسفانه در بسيارى از جاها هم موفق شدند.
اين گزارش، مربوط به گروه‏ هاى تبليغى در شمال آفريقا است. گزارشگر مى‏ نويسد:
«يكى از مشكلات ما در سر راه تبليغ مسيحيت و پيشرفت استعمار در شمال آفريقا و منطقه تونس و مغرب، اين است كه اين مردم اعتقاد دارند كه «مهدى موعود» خواهد آمد و اسلام را سربلند خواهد كرد».
گزارشگر، اين را در گزارش رسمى خود مى‏ نويسد و براى آن هياتى كه مسؤول رسيدگى به اين كارهاست، مى‏ فرستد.
بنابراين، نفس اعتقاد به مهدى موعود (عج)، باعث ايجاد مشكل براى استكبار و استعمار شده بود; در حالى كه اعتقادى كه برادران ما در آن مناطق دنيا دارند، به روشنى و وضوح اعتقادى كه ما امروز در اين‏ جا داريم، نيست; بلكه بيشتر، ابهامات و كلى گويى وجود دارد تا تعيين مصداق و مورد و نام و خصوصيات. در عين حال، استعماگران از اين اميد ترسيدند.
در همين كشور خود ما، يكى از بزرگان علما وروحانيون محترمى كه امروز بحمدالله در ميان ما هستند و بركات وجود ايشان باز هم شامل حال مردم مى‏ شود; براى من نقل مى‏ كردند كه در اوايل روى كار آمدن رژيم منحوس و فاسد و وابسته پهلوى، آن كودتاگر بى سواد فاقد هرگونه معرفت و معنويت، يكى از آخوندهاى وابسته به دربار را صدا كرد و از او پرسيد: اين قضيه امام زمان چيست كه اين گونه مشكلاتى براى ما درست كرده است؟ اين آخوند هم بر طبق دل و ميل او، جوابى مى ‏گويد و آن قلدر هم ماموريت مى‏ دهد كه برويد، مساله را حل و تمام كنيد واين اعتقاد را از دل مردم بيرون بياوريد!! او مى‏ گويد: اين كار آسان نيست و خيلى مشكلات دارد و بايد كم كم و با مقدمات شروع كنيم. البته آن مقدمات به فضل پروردگار و با هوشيارى علماى ربانى و آگاهان اين كشور، در آن دوران ناكام ماند و نتوانستند آن نقشه شوم را عملى كنند. در كشور ما، يك كودتاچى غاصب، از طرف دستگاه ‏هاى قدرت استعمارى، ماموريت داشت كه بيايد ايران را قبضه كند و كشور را دو دستى تحويل دشمن بدهد و براى آن كه بتواند بر اين مردم مسلط بشود، يكى از مقدمات لازمش اين بود كه عقيده به مهدى موعود (عج) را از ذهن مردم پاك كند. (3)
دشمنان تفكر و اعتقاد به مهدويت ـ كه اين انديشه را به زيان خود مى‏دانند ـ همواره تلاش كرده‏ اند تا آن‏ را از اذهان مردم بزدايند و يا مفاهيم اعتقاد به مهدويت را تحريف كنند; لذا امروز در نقطه مقابل اين تلاش دشمنان، بايد در جهت اعتقاد و عمل و تبليغ و تبيين حقيقت «مهدويت‏» حركت كنيم. (4)
استكبار جهانى و صهيونيزم در تلاش هستند تا ملت هاى تحت ‏سيطره آنان، به وضع تحميل شده عادت كنند و آن را رنگى ثابت، ابدى و تغييرناپذير بپندارند. قدرت‏ هاى استكبارى خواهان غفلت، خواب آلوده بودن، نداشتن آرمان و نيز عدم تحرك ملت‏ ها هستند و چنين وضعى را بهشت‏ خود مى ‏دانند; اما انتظار فرج موجب مى‏ شود كه انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد به وضعى بهتر و برتر دست پيدا كند. (5)
اگر فطرت انسانى، تحت فشار قدرت ‏هاى استكبارى، مسخ و لگدمال نشود; دل ‏ها به طور فطرى و طبيعى منتظر چنان آينده‏ اى (محيطى آكنده از عدل واقعى) است و بدون ترديد آن قدرت متكى بر عدل مطلق الهى، پرچم خواهد برافراشت.
...قدرت جهنمى استكبار و صهيونيزم، امروز با تكيه بر پول و تبليغات و استفاده از شعارهاى ظاهر فريب (مانند حقوق بشر، حقوق زن و حقوق اساسى ملت‏ ها) براى تحميل ظلم بر ملت‏ ها و ترويج فساد، دورويى، تزوير و رياكارى و نفاق در جوامع بشرى تلاش مى ‏كند و در طول تاريخ، چنين شرايطى وجود نداشته است; اما براى تحقق ظهور امام زمان (عج)، وجود ظلم و جور، شرط كافى نيست و وجود انسان‏ هاى صالح، انگيزه ‏هاى قوى، ايمان ‏هاى راسخ، گام ‏هاى استوار و دل ‏هاى روشن نيز لازم و ضرورى‏ است. (6)
دشمن‏ ترين اشخاص با اين عقيده و با شخص آن بزرگوار ، ستمگران عالم ‏اند از روز غيبت آن حضرت ـ بلكه از روز ولادت آن حضرت ـ تا امروز; آن كسانى كه وجودشان با ستم و با زورگويى همراه بوده، به دشمنى با اين بزرگوار، با اين پديده الهى، با اين نور و با اين شمشير الهى مشغول شدند. امروز هم مستكبرين و ستمگران عالم، با اين فكر و اين عقيده، مخالف و دشمن‏ اند. مى‏ دانند كه اين عقيده و اين عشق ـ كه در دل‏ هاى مسلمين، به خصوص در دل هاى شيعه است ـ براى هدف‏ هاى ستمگرانه آنها مزاحم است. (7)

*توضيح : پي نوشتها در دفترخبرگزاري موجوداست.

کد خبر 29890

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha