اين محقق فرهنگي در گفتگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب ، افزود : درك نقش ارزنده ميراث فرهنگي در روزگار ما به چنان ارج و مرتبه اي رسيده است كه درابعاد فراملي نيز نسبت به حفظ و حراست از اين آثار حساسيت پديد آمده و سازمان هاي بين المللي خود را موظف به ثبت اين آثار و حمايت از نگهداري و ماندگاري آن مي دانند ، به عبارت ديگر به طور روز افزون ارزش اين آثار در نگاه جهانيان ارتقاء يافته و حتي بسياري از انديشوران جهان اين آثار را تنها متعلق به يك قوم نمي دانند ، بلكه معتقدند اين آثار متعلق به تمام بشريت است و مي بايست اين ميراث گرانبها را به بهترين نحو ممكن نگاهداري و به نسل هاي بعدي منتقل شوند .
كامران شرفشاهي كه كتابي پژوهشي با موضوع " ميراث فرهنگي در ايران " در دست تاليف و تحقيق دارد ، يادآور شد : در خصوص اهميت ميراث فرهنگي ، غالبا جهات متعددي مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار مي گيرد ، اين مهم ازجنبه هاي فرهنگي و تاثير غير قابل انكار آن براي بازشناسايي هويت و پيشينه ملي و تاريخي آغاز شده و تا فوايد اقتصادي و اجتماعي آن پيش مي رود.
به گفته وي ، كشورهايي كه اهميت اين موضوع را نيك دريافته اند ، همواره كوشيده اند تا از طريق اين آثار به معرفي فرهنگ و تاريخ خود بپردازند و از اين طريق احترام عالميان را برانگيزند و از سوي ديگر از راه تبليغ تمدن خويش گردشگران بسياري را جلب كرده و مقادير قابل توجهي را نصيب اقتصاد كشور خويش نمايند. به نحوي كه در حال حاضر از " توريسم " به عنوان يك " صنعت " ياد مي شود و درآمد حاصله از اين راه براي برخي از كشورهاي جهان كه دراين زمينه فعال هستند ، از درآمدي كه ديگر كشورهاي جهان از طريق فروش منابع و معادن خويش به دست مي آورند ، سود سرشارتري كسب مي كنند والبته منفعت پرداختن به چنين صنعتي از جنبه هاي گوناگون بسيار بيشتر و پايدار تر است .
اين شاعر و محقق معاصر خاطرنشان ساخت : معمولا وقتي سخن از" ميراث فرهنگي " به ميان مي آيد ، ذهن ها در درجه نخست ، متوجه ابنيه تاريخي و يا اشياء عتيقه اي مي شود كه زينت آراي غرفه هاي موزه هاست . اشيايي مانند سلاح ها ، ظروف ، جواهرات و زينت آلات ، لباس ها و... ، كه در اين ميان كمتر به مهمترين بخش ميراث فرهنگي كه همانا ميراث مكتوب است، پرداخته مي شود .
كامران شرفشاهي با تاكيد بر اهميت " ميراث مكتوب " تصريح كرد : ميراث مكتوب ، آثاري هستند كه به دست نياكان ما به رشته تحرير در آمده و پس از طي اعصار و قرون ، براي ما به يادگار مانده است . اين آثاركه كارشناسان فرهنگي از آن با عنوان نسخ خطي ياد مي كنند ، ميراث گرانبهاي عالمان وسخن سرايان بلند مرتبه اي است كه پايه هاي پيشرفت هاي امروز بشريت بر انديشه هاي والاي آنان استوار گشته و هر يك نه تنها از خردمندان و نوابغ عصر خويش، بلكه حتي عصر حاضر مي باشند و بدين لحاظ تكريم و تعظيم آنان و آثار گرانقدر شان امري است واجب .
اين شاعر با انتقاد از كم توجهي به ميراث مكتوب و نسخ خطي درسطح موزه هاي كشور اظهار داشت : اين كتابها از آنجا كه يا بر پوست حيوانات و يا بر روي نمونه هايي از كاغذ ، نگارش شده است ، بسيار آسيب پذير بوده و مي توان گفت آسيب پذيرترين آثار ميراث فرهنگي همين نسخ خطي و يا كتابهايي است كه خوشبختانه تا كنون از تاراج زمانه در امان مانده است ، ليكن ضرورت مراقبت از اين كتابها و دقت و وسواس در نگهداري آنان هيچگاه نبايد مورد غفلت قرار گيرد ، ضمن اينكه كوچكترين اشتباه در نگهداري اين كتابهاي نفيس مي تواند موجب ضرر و زيانهاي غير قابل جبراني شود كه متاسفانه اين اتفاق در كشور ما فراوان رخ داده و برخي از نسخ خطي در اثر رطوبت ، حشرات و ديگر افات كتابها ، از ميان رفته است .
وي به مهر افزود : خوشبختانه سرزمين ما همواره مهد بزرگترين دانشمندان ، متفكران و سخنوران بزرگ و نامدار بوده است و به لحاظ كثرت ظهور اين شخصيتهاي فرهنگي كه تاثير آنها بر جريانات علمي ، اجتماعي و ادبي جهان غير قابل نفي است ، با حجم بسيار افزوني از كتابهاي برجاي مانده از اين بزرگان مواجه هستيم ، كه برخي از آنها هنوز ناشناخته باقي مانده است و همتي براي چاپ اين آثار فراهم نشده است ، از سوي ديگر نظر به گسترش زبان فارسي در ديگر سرزمين هاي مجاور، بخش بسيار گسترده اي از اين آثار دركشورهاي اطراف ما در خطر صدمه و يا نابودي قرار گرفته است كه مي بايست هرچه سريعتر نسبت به اين موضوع ، چاره انديشي مناسبي اتخاذ گردد.
شرفشاهي در همين زمينه ادامه داد : يكي از استادان زبان فارسي پس از بازگشت از سفر به يكي از كشورهاي مجاور، با تاسف از حراج نسخه هاي خطي به زبان فارسي در آن ديار سخن مي گفت و خريدار اين آثار را عموما كلكسيونرهاي غربي ذكر مي كرد كه اين آثار را با بهاي اندكي خريداري مي كنند { بهتر است بگوييم به يغما مي برند } ديگر هيچ تضميني نسبت به سرنوشت آن وجود ندارد ، وي با تاثر خاصي از ديوان شاعران پارسي گويي سخن مي گفت كه در ايران نه نامي از آنها بر سر زبانهاست و نه حتي بيتي از اشعار آنان ؛ اما شاعران بلند مرتبه اي هستند و آثارشان جاي تمجيد بسيار دارد.
به گفته شرفشاهي ، هم اينك در كشورما نسخ خطي در كتابخانه هاي متعددي نگاهداري مي شود و بخشي از اين كتابهاي نفيس كه گنجينه گرانبهايي است ، دراختيار كتابخانه هاي شخصي و افراد علاقمند به كتاب است - كه گاه - پس از مرگ اين اشخاص ، كتابخانه آنان نيز به حراج گذاشته مي شود و اين كتابها سر از بازار دلالان سودجويي در مي آورد كه گاهي ديده شده براي كسب سود بيشتر يك كتاب نفيس خطي را ورق ورق كرده اند و هر ورق آن سر از يك گوشه اين كره خاكي درآورده است !
وي يادآور شد : نظر به اهميت اين آثار كه ميراث فرهنگي اين سامان است ، جا دارد كه قوانين و مقررات ويژه اي براي نگهداري آنان وضع شود و تا آنجا كه امكان دارد دست قاچاقچيان سودجو كه به هيچ چيز منفعت شخصي خود نمي انديشند از تاراج اين اثار ارزنده كوتاه شود ، همچنين در كتابخانه هايي كه محل نگهداري اين نسخ خطي گرانبهاست ، تدابير لازم جهت جلوگيري از سرقت و به يغما رفتن اين آثار فراهم گردد و در كنار اين مهم، امكان دسترسي محققان جهت پژوهش و چاپ و انتشار اين آثار ميسر گردد.
شرفشاهي با بيان اينكه اطلاع رساني به جامعه و ترغيب و تشويق مردم براي اهداي اين آثار به كتابخانه ها و يا وقف به مراكزي همچون آستان قدس رضوي از اقدامات شايسته اي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد ، به مهر گفت : پس از پيروزي انقلاب نسبت به بازگرداندن برخي از اين آثار ارزشمند به كشور- همانند بازگرداندن بخشي از شاهنامه طهماسبي - اقدامات ارزنده صورت پذيرفت كه اميد است اين تلاش ارجمند همچنان تداوم يابد ، نكته ديگري كه شايان تامل است تربيت كتابداران آشنا با فن نگاهداري و ترميم نسخ خطي است و سپردن چنين كتابخانه هايي به مديراني كه متعهد و متخصص مي باشد.
نظر شما