بیست و هفتم آذرماه ۱۳۵۸ بود که خبر رسید آیت الله دکتر مفتح، در حین ورود به دانشکده الهیات دانشگاه تهران توسط گروه فرقان ترور شده است؛ حادثه ای که باعث شد تا مردم، مروری بر نقش تاثیرگذار آن استاد بزرگ در شکل گیری و تداوم انقلاب اسلامی داشته باشند، استادی که هم حوزه و هم دانشگاه را تجربه کرده بود و از همان روزهای آغازین نهضت حضرت روح الله در دهه چهل، نوشته ها و مقاله های روشنگر او در موضوعات مختلف و از جمله با عنوان "وحدت مسجد و دانشگاه" دست به دست می شد.
شهادت مفتح، خاطرات مردم را از نماز باشکوه عید سال ۵۷ آن استاد شهید در تپه های قیطریه تهران زنده کرد، نماز باشکوهی که به دستگیری او در شهریور همان سال انجامید اما، رژیم پهلوی چند روز بعد، غزل خداحافظی سر داد و انقلاب اسلامی ایران متولد شد.
نهال انقلاب از همان روزهای نخست و تحت مراقبت های داهیانه و پدرانه معمار خود، خمینی کبیر، آرام آرام بارور شد و در همین راستا بود که خامنه ای ها، مطهری ها، بهشتی ها و مفتح ها به عنوان شاگردان برجسته حضرت روح الله، سر برآوردند و با حضور فعال در عرصه های اجتماعی، نهال نوپای انقلاب را یاری رساندند.
در این بین، محمد مفتح که همواره به تقویت پیوند دانشجویان و روحانیون می اندیشید و آن را، عاملی مهم برای بقای انقلاب می دانست، در هر دو جبهه حوزه و دانشگاه، به روشنگری می پرداخت و تشنه کامان را سیراب می کرد؛ اما دشمنان که شاهرگ های حیاتی انقلاب اسلامی را به خوبی شناسایی کرده بودند، او را هدف قرار دادند و البته از این نکته غافل شدند که خون شهید هم، روشنگر است و به سیرابی تشنه کامان می انجامد.
حضرت روح الله البته سردمدار این روشنگری بود؛ ایشان در پیام خود به مناسبت شهادت آن استاد برجسته، فرمودند:
«امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و قلم او بهره ها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود و امید است از شهادت امثال ایشان بهره ها برداریم ... »
پیام امام به صراحت نشان داد که ایشان از شهادت یاران خود و امثال مفتح، باکی ندارد و حتی آن را، واجد بهره های مختلفی می داند، بهره هایی که یکی از آن ها نامگذاری روز شهادت استاد به «روز وحدت حوزه و دانشگاه» بود، وحدتی که همواره مورد نیاز است تا این دو جبهه به عنوان دو بال معنوی و علمی کشور بتوانند نقش تمام و کمال خود را برای پیشرفت و توسعه همه جانبه ایران سربلند اسلامی ایفا کنند.
اکنون و در سالروز آن اتفاق سرنوشت ساز، بر آنیم تا با بازخوانی برگزیده آراء و اندیشه های رهبر حکیم انقلاب در موضوع «وحدت حوزه و دانشگاه»، نقش بسیار مهم این دو نهاد را در توسعه و پیشرفت همه جانبه کشور مرور کنیم.
در این راستا باید گفت که «وحدت» در پیام ها و بیانات راهگشا و ارزشمند حضرت آقا، کلید موفقیت و رمز پیروزی است. ایشان همچنین از «وحدت» به عنوان یک ارزش اجتماعی و البته یک ضرورت و نیاز اجتماعی یاد می کنند و حتی، بقای توحید را در وحدت می دانند.
در حقیقت وحدت در بیان، قلم و کردار و رفتار حضرت آقا به اندازه ای مهم است که خود، حدیث مفصلی می طلبد و می توان گفت اگر این واژه، مهم ترین کلیدواژه انقلاب اسلامی نباشد، قطعا به عنوان یکی از برجسته ترین کلیدواژه ها در پیروزی و بقای انقلاب مطرح بوده، هست و خواهد بود.
معظم له همچنین با اشاره به شعار سالیان دور در کشور با عنوان «روحانی، دانشجو، پیوندتان مبارک»، نقش ارزنده و والای این دو قشر را در روند تحول فرهنگی و فکری جامعه یادآور می شوند و بر ضرورت کار چشمگیر در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه تاکید می کنند.
و اما ممکن است این پرسش مطرح شود که اصولا منظور از وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ پاسخ این پرسش نیز در سیره علمی و عملی حضرت آقا قابل دسترسی است؛ ایشان درباره این وحدت می فرمایند:
«مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که این دو را در عالم واقعیت به یک چیز تبدیل کنیم. وحدت این دو یعنی این دو کانون علمی از لحاظ سیستم و محتوا به هم نزدیک شوند. وحدت حوزه و دانشگاه یعنی این که در نظام اسلامی، علم و دین باید پا به پا حرکت کنند . وحدت حوزه و دانشگاه یعنی وحدت در هدف، هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه اسلامی پیشرفته مستقل، جامعه امام، جامعه پیشاهنگ و جامعه الگو حرکت نمایند.»
رهبر کبیر انقلاب همچنین ضمن توجه دادن به ضرورت پیگیری روش های متنوع در تحقق وحدت حوزه و دانشگاه، درباره راهکارهای تحقق این وحدت، مواردی را بر می شمرند که از جمله آنها می توان به این نکات اشاره کرد:
فراهم شدن امکان تبادل امتیازات حوزه و دانشگاه
ایشان در تشریح این نکته، به برخی امتیازات حوزه مانند «سخت کوشی در آموختن» یا «هماهنگی و اختلاط سازنده با مردم جامعه» و برخی امتیازات دانشگاه مانند «آینده نگری همراه با طرح و برنامه» اشاره می فرمایند و شناخت محیط طلبگی برای دانشجویان و شناخت محیط دانشجویی برای روحانیون را توصیه می نمایند.
حضور روحانیون در دانشگاه ها
حضرت آقا در این باره می فرمایند:
«از راه های جذب، حضور آقایان روحانیون در دانشگاه ها و برگزاری جلسات همفکری مشترک با دانشجویان، برای کارهای گوناگون است ... حضور روحانیون در دانشگاه ها، ضرورت ثمربخشی دانشگاه هاست و البته به معنی دخالت روحانیت در دانشگاه ها نیست ... مکرر گفته ایم که باید حوزه علمیه در کار اسلامی کردن دانشگاه ها کمک کند و سهمی به دوش بگیرد؛ چراکه دانشگاه باید یک محیط دینی باشد.»
بنابراین می توان نتیجه گرفت که وحدت حوزه و دانشگاه در کلام و قلم رهبری مدبر انقلاب، یک ضرورت مسلم و خدشه ناپذیر است، وحدتی که می توان اذعان کرد اکنون و بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی، نضج گرفته و تا حدودی محقق شده است، اما همچنان باید در یک برنامه ریزی مستمر و همیشگی، از سوی مسئولان، اعضا و علاقه مندان هر دو نهاد حوزوی و دانشگاهی پیگیری شود تا این وحدت روز به روز و سال به سال، مستحکم تر از گذشته، درخت تنومند انقلاب را از خطرات و آسیب های احتمالی مصون دارد.
البته در این میان از فعالیت های برخی از فرهیختگان در اوایل انقلاب و در تاسیس نهاد ها و موسسات مختلف علمی پژوهشی مانند دانشگاه امام صادق علیه السلام هم نمی توان گذشت که تلاش کردند تا از زاویه ای دیگر، گامی برای وحدت بهتر حوزه و دانشگاه بردارند، گام هایی که در جای خود نیاز به آسیب شناسی و یافتن نقاط ضعف و قوت دارد.
همچنین نباید فراموش کرد که در سیره حضرت آقا، هدف مشترک حوزه و دانشگاه باید «تکمیل زندگی مردم» باشد، به بیان دیگر، امروزه حوزه و دانشگاه باید از این جهت برای تقویت وحدت بین خود بکوشند تا همگان بتوانند با تمسک به آن، شرایط را برای آرامش و آسایش بیش از پیش مردم و جامعه فراهم کنند.
حسن شیخ حائر. کارشناس ارشد فرهنگ و رسانه
نظر شما