روزنامه حمایت نوشت: انتشار فیلمی از تنبیه دانشآموز الیگودرزی توسط یک معلم مدرسه، بار دیگر توجه به موضوع «تنبیه دانشآموزان» را به خبر اول رسانهها تبدیل کرد، تا جایی که وزیر آموزش و پرورش هم به خاطر رفتار نادرست این معلم عذرخواهی کرده و البته مراجع نظارتی آموزش و پرورش هم از برخورد با این معلم خبر دادند، اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا معلم حق تنبه دانشآموز را دارد یا نه؟
تا پیش از تاسیس مدارس نوین در ایران، مسئولیت آموزش کودکان با مکتبخانهها بود که قواعد رسمی آموزش بر آنها مترتب نبود. این مکتبخانهها از برنامه درسی منظمی پیروی نمیکردند و بیشتر به آموزش حساب، ادبیات و قرآن به کودکان میپرداختند. اما شیوه تربیتی هم در این مکتبخانهها متفاوت از شیوه امروزی بود و «تنبیه» به خصوص از نوع «تنبیه بدنی» به عنوان یکی از شیوههای اصولی و ثابت در این مکتبخانهها پذیرفته شده بود. با تاسیس دارالفنون، آموزش دانشآموزان ایرانی در اروپا، بازشدن پای خارجیها به سیستم آموزشی ایران و در نهایت تشکیل مدارس نوین در ایران، تنبیه بدنی هم کمکم از سیستم تربیتی رخ بربست، هرچند که هیچ وقت حذف نشد و همچنان یکی از شیوههای تربیتی در مدارس است. اما مقررات مدرسه در خصوص تنبیه دانشآموزان چه میگوید؟
آیین نامه انضباطی مدارس
اگرچه امروزه با تغییر سبک آموزشی مدارس و نیز توجه بیشتر اولیا به فرزندانشان موضوع تنبیه بدنی مانند سابق در مدارس رواج ندارد اما تنبیههای روحی و ارائه مشق شب به عنوان تنبیه نرم همچنان در برخی از مدارس رایج است. البته همه بر این نکته اتفاق نظر دارند که دانشآموز متخلف باید متوجه تخلف خود شده و در رفتارش تجدید نظر کند و بر این اساس است که ترتیبات مختلفی در آیین نامه اجرایی مدارس پیشبینی شده است.
مطابق ماده ۷۷ آئيننامه انضباطي مدارس، «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است» اما براي برخورد با تخلفات احتمالي دانشآموزان، قانون سلسله مراتبي را بر اساس اصول تربيتي تعيين كرده است كه براي تنبيه دانشآموزان بايد به آن توجه شود.
بر اساس ماده ۷۴ اين آئيننامه، «قصور و سهلانگاری دانش آموزان نسبت به انجام وظایف خود تخلف محسوب میشود. مدیر، شورای مدرسه، معاونان و مربیان موظفاند قبل از اعمال هر گونه تنبیه از وضع و موقعیت محصل آگاهی یابند و در جستجوی انگیزه و علت تخلف برآیند و نسبت به رفع آن اقدام کنند.» همچنين تنبیه باید به گونهاي باشد كه داراي اثر اصلاحي بوده و توجه دانش آموز را به اشتباه خود جلب و زمینه مناسب را برای ایجاد رفتار مطلوب در وی فراهم كند. تنبيه باید متکی به یافتههای علمی و استفاده از الگوهای مناسب تغییر رفتار باشد تا موجب تجری دانش آموز و اصرار وی بر تکرار اشتباه نشود.
پس از طي اين مراحل در صورتي كه روشهاي تربيتي در دانشآموز موثر نباشد، در اين صورت ماده ۷۶ آئيننامه انضباطي انواع تنبيه براي دانشآموزان را تعيين كرده است. بر اساس اين ماده «دانش آموزان متخلفی که راهنماییها و چارهجوییهای تربیتی، در آنها مفید و مؤثر نمیافتد، با رعایت تناسب به یکی از روشهای زیر مورد تنبیه قرار میگیرند: ۱. تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی. ۲. تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوط. ۳. تغییر کلاس، در صورت وجود کلاسهای متعدد در یک پایه با اطلاع ولی دانشآموز. ۴. اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانشآموز. ۵. اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز، حداکثر برای مدت سه روز. ۶. انتقال به مدرسه دیگر. » همانطور كه به صراحت در اين ماده و ماده ۷۷ اشاره شده است، تنبيه بدني و يا هرگونه توهين و تحقير دانشآموز جايگاهي در اصول تربيتي و آموزشي مدارس نداشته و هيچ كس حق ندارد به استناد تخلف دانشآموزان، اقدام به تنبيه آنها كند.
رسیدگی به تخلف معلمان
يكي از وظايف مدير مدرسه كه در آئيننامه انضباطي مدارس نيز به آن اشاره شده است، توجيه همكاران مدرسه در خصوص شرايط تنبيه دانشآموزان است. بر اساس ماده ۸۲ آئيننامه، مدیر مدرسه موظف است ممنوعیت تنبیه بدنی را تذکر دهد و در صورت مشاهدهی تخلف، مراتب را جهت اطلاع و اقدام لازم به اداره آموزش و پرورش منطقه گزارش دهد. در صورتي كه يكي از معلمان، مربيان يا يكي از اولياي مدرسه اقدام به تنبيه بدني يا تحقير و توهين دانشآموزان كند، مدير مدرسه موظف است گزارش اين اقدام را به آموزش و پرورش منطقه اطلاع دهد، آموزش و پرورش نيز موظف با احضار فرد خاطي به تخلف وي رسيدگي و حكم مقتضي در اين خصوص را صادر كند.
جنبههای کیفری تنبیه دانشآموزان
در خصوص تنبیه دانشآموزان همهچیز به بررسی تخلف خاطیان در آموزش و پرورش یا برخوردهای اداری با معلم خاطی محدود نمیشود و در صورتیکه تنبیه بدنی به حدی باشد که موجب جنایت شود، اولیای دانشآموز به عنوان اولیای دم حق دارند تا با مراجعه به دادسرا، مجازات خاطی و حسب مورد قصاص یا دیه جنایت وارد شده را مطالبه کنند.
یکی از مواردی که سبب میشود تنبیه دانش آموزان جنایت عمدی تلقی شود، تعریفی است که در بند پ ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در خصوص جنایات عمدی آورده است. بر اساس این ماده « جنایت عمدی است ... هرگاه مرتکب قصد ارتکاب جنايت واقع شده يا نظير آن را نداشته و كاري را هم كه انجام داده است، نسبت به افراد متعارف نوعاً موجب جنايت واقع شده يا نظير آن، نميشود لكن درخصوص مجنيٌعليه، به علت بيماري، ضعف، پيري يا هر وضعيت ديگر و يا به علت وضعيت خاص مکاني يا زماني نوعاً موجب آن جنايت يا نظير آن ميشود مشروط بر آنكه مرتکب به وضعيت نامتعارف مجنيٌعليه يا وضعيت خاص مکاني يا زماني آگاه و متوجه باشد.»
دانشآموزان به خصوص دانشآموزان ابتدایی یا دوره متوسطه اول به واسطه جثه بدنی ضعیف و کوچکی که دارند، تاب و تحمل کمتری نسبت به یک تنبیهی که ممکن است خیلی هم شدید نباشد، داشته باشند. از سوی دیگر، در شرایطی که معلم یا فرد تنبیه کننده به وضعیت و ضعف دانشآموز آگاه است، اما اقدام به تنبیه بدنی وی میکند، در این صورت مرتکب جنایت عمدی شده است.
کما اینکه یکی از شدیدترین موارد تنبیه بدنی دانشآموزان در سالهاي اخير مربوط به مرگ مغزي دانشآموزي در دي ماه سال ۹۱ بود. معلم وقتي متوجه ميشود، دانشآموزي كتابهاي خود را در منزل جا گذاشته بود، با عصبانيت كتاب سنگيني را به سر دانشآموز ميكوبد، دانشآموز كه طاقت ضربه را ندارد به كما ميرود و بعد از يك هفته فوت ميكند. بر اساس قانون مجازات اسلامی، در صورتی که جنایت عمدی منجر به قتل شود، مجازات مرتکب قصاص نفس و اگر منجر به جنایت بر اعضا شود، حسب مورد قصاص عضو یا دیه عضو خواهد بود.
نظر شما