به گزارش خبرگزاري "مهر"، نمايش ها ي اجرا شده در سال 84 ازفراز و نشيب زيادي برخوردار بود. نكته جالب توجه اينكه هنوز برنامه مدون و تنظيم شده اي وجود ندارد تا معلوم شود، معيار اداره كل هنرهاي نمايشي از اجراي نمايش ها چيست؟ هنوز نمي دانيم چرا نمايشي كه خوب مي فروشد، اجرايش تمديد نمي شود و حتي به اجراي 25 يا 30 روز خود هم نمي رسد. درمقابل نمايشي كه هيچ تماشاگر ندارد، 30 روز اجرا مي شود. مثلا نمايش "درميان ابرها (امير رضا كوهستاني)"، در سالن قشقايي با 16 اجرا به فروشي معادل 3،412،500 هزار تومان مي رسد. ولي نمايش "آنوا( داود دانشور)" در همان سالن با 24 اجرا به مرز يك ميليون هم نمي رسد و932،500 تومان فروش مي كند.
براي روشن شدن بيشتر مطلب توجه شما را به آمار فروش نمايش هاي اجرا شده در سال 84 جلب مي كنم :
سالن اصلي تئاتر شهر: اين سالن با دارا بودن 579 صندلي، در واقع قلب تنها مجموعه تئاتري كشور به حساب مي آيد. امسال 6 نمايش در اين سالن اجرا شد كه پرفروشترين آنها اختصاص داشت به نمايش "پنجره ها ( فرهاد آئيش )"با فروشي معادل 58،356،000 تومان، با 42 اجرا، كه اگر نمايش "مجلس شبيه در ذكر... (بهرام بيضايي)" به 42 اجرا مي رسيد، شايد پرفروشترين نمايش 84 به حساب مي آمد. ولي اين نمايش تنها با 24 اجرا به فروشي معادل 47،840،000 تومان رسيد.
نمايش هاي ديگر اين سالن به ترتيب فروش عبارت بودند از : "يك زن، يك مرد ( آزيتا حاجيان)" با سي روز اجرا، 36،612،000 تومان، نمايش "ملودي شهر باراني ( هادي مرزبان) با سي و پنج روز اجرا، 33،284،000 تومان و نمايش "چشم اندازي از پل ( منيژه محامدي)" با چهل و سه اجرا، 11،019،000 تومان.
سالن چهارسو : اين سالن از ساليان دور به نمايش هايي اختصاص داشت كه كارگردان هاي حرفه اي ها با مضمون خاص و كمتر گيشه اي در آن اجرا مي رفتند. ولي از آنجايي كه همه چيز دستخوش تغيير است، رنگ و محتواي سالن ها هم تغيير مي كند. اين سالن ميزبان هشت نمايش بود كه پرفروش ترين آنها به نمايش "فنز(محمد رحمانيان)" تعلق داشت. اين نمايش با 41 اجرا به فروشي معادل 23،572،000 تومان رسيد. نمايش "فنز" حرف و حديث هاي بسياري در زمان اجرا با خود به همراه داشت.
بعضي ها معتقد بودند نمايش عامه پسند است و نبايد در اين سالن به اجرا برود و بيشتر به تئاتر گلريز مي خورد. بعضي هم كه از اسم كارگردان و بازيگران نمايش مي ترسيدند، لب گزيدند و چيزي نگفتند. بعضي ها هم "فنز" را نمايشي در خور تئاتر ايران و اساسا نمايشي با تكنيك و قلم بالا مي دانستند، آن را ستودند. ولي در پايان محمد رحمانيان توانست پرويز پرستويي را بار ديگر به صحنه تئاتر بكشاند و با چند چهره برتر سينمايي اتفاق خوبي را براي تئاتر ما رقم بزند.
ديگرنمايش هاي اين سالن به ترتيب فروش عبارت بودند از : "تئاتر بي حيوان( محمود عزيزي)"، 25 اجرا5،745،000 تومان، "سانتاكروز( هماروستا)"، 30 اجرا5،710،000 تومان، "دن كاميلو (كوروش نريماني)"، 23 اجرا 3،122،500 تومان، "ژوليوس سزاربه روايت كابوس (كيومرث مرادي)"، 26 اجرا، 2،252،500 تومان، "ايكارو (بهروز غريب پور)"، 20 اجرا، 2،242،500 تومان، "شهرزاد و هفت قصه اش (محسن حسيني)"، 20 اجرا 1،742،500 تومان، "تهران زير بال فرشتگان (نادر برهاني مرند)"، 26 اجرا، 1،690،000 تومان.
در اين بين به نظر مي رسد نمايش "دن كاميلو" اگر در موقع مناسب و با تعداد اجراي بيشتربه نمايش در مي آمد، به طور حتم ركورد خوبي را براي تئاتري كه صرفا از بازيگران تئاتر و كارگرداني مطلوب استفاده مي كند، برجا مي گذاشت.
سالن قشقايي : اين سالن با گنجايش 120 نفر چند سالي است كه به مجموعه تئاتري ما اضافه شده. از بين13 نمايش اجرا شده در اين سالن، تنها پنج نمايش شاخص شناخته مي شود كه اگر امكان اجرا بيشتري پيدا مي كردند، طبعا تاثير مطلوبتري برروند كنوني تئاتر ما مي گذاشتند. نمايشهايي چون : "دن كيشوت (علي اصغر دشتي)"، 27 اجرا و فروش 4،297،500 تومان، "درميان ابرها ( اميررضا كوهستاني)"، 16 اجرا و فروشي معادل 3،412،500 هزار تومان، "آواژيك (پانته آبهرام)"، 18 اجرا وفروشي معادل 3،294،000 هزار تومان، "روزي روزگاري آبادان (حميد رضا آذرنگ)"، 23 اجرا و فروشي معادل 2،460،000 هزار تومان و "خانم سرگرد باربارا (مهرداد راياني مخصوص )"، 29 اجرا وفروشي معادل 2،358،000 هزار تومان.
هشت نمايش ديگر كه در اين سالن اجرا شده اند نه در ذهن تماشاگران و نه در ذهن منتقدان مانده است. اين روند اجرايي به ما مي آموزد كه كميت اهميت بيشتري دارد نه كيفيت : "ويتسك (مسعود دلخواه )" با 1،865،000 تومان و 24 اجرا، "حلاج ( سياوش طهمورث)" با 1،432،500 تومان و22 اجرا، "بازگشت به خان نخست (محمد رضايي راد)" با 955000 تومان و20 اجرا، "آنوا ( داود دانشور)" با 932500 تومان و24 اجرا، "حقيقت اينه كه ... (سيامك احصايي) با 710،000 تومان و15 اجرا، "شب مويه ها (كوروش زارعي) با 520000 تومان و 18 اجرا، "پروانه در مشت (مصطفي محمد نژاد)" با 98000 هزار تومان و 6 اجرا، "اژدها چهرك (مجيد واحدي زاده)" با 720،000 تومان و 6 اجرا.
فقط نفهميديم كه "پروانه در مشت" كه نويسنده اي بنام دارد، با چه اجازه و مدركي با نام مصطفي محمد نژاد در اين سالن به اجرا رفته است. ظاهرا اين گروه نه بروشور داشتند و نه كسي كه پاسخ گو باشد. براي همين نمايش را كه تنها شش روز دوام آورد را نديدم تا بپرسم آيا اين اسم ازروي نمايشنامه اصلي برداشته شده يا نمايشنامه اصلي را به نام خودتان اجرا كرديد!
سالن سايه : اين سالن با 100 نفر ظرفيت ميزبان ده نمايش بود. مهمترين نمايشي كه در اين سالن به اجرا در آمد "تنها راه ممكن( محمد يعقوبي)" بود كه با ارايه نمايشي مستند - اجتماعي به فروشي معادل 3،610،000 تومان رسيد. "تنها راه ممكن" تنها 25 روز اجرا رفت و در همه اين روزها سالنش پر شد. از ديگر نمايش هاي پرفروش اين سالن مي توان به "يك شب ديگر بمان سيلويا (چيستا يثربي)" با فروش 3،375،000 تومان و24 اجرا،"خرس و خواستگاري ( حسن معجوني)" با فروش 3،322،500 تومان و 25 اجرا، "شما خانمي با مانتوي آبي نديديد ( رحيم نوروزي)" با فروش 2898000 تومان و 30 اجرا، "تكيه ملت (حسين كياني)" با فروش 2،370،000 تومان و 18 اجرا، "خرده جنايتهاي زن و شوهري (سهراب سليمي)" با فروش 2،282،500 تومان و 22 اجرا اشاره كرد.
در اين گروه از آثار نمايشي، بودند نمايش هايي كه در صورت اجراي بيشتر، چهره واقعي خويش را مي يافتند و فروش قابل ملا حظه اي مي كردند. ولي از آنجا كه كميت مهم تر است - چون بحث آماري بيشتر مورد توجه مسئولان قرار مي گيرد تا كيفيت آثار- اين نمايش ها هم دستخوش اجراي نمايش هاي ديگر شدند و به حق خود نرسيدند.
سالن هاي نمايشي نو، كوچك و كارگاه نمايش چون اساسا با ظرفيت هاي 80 و 50 نفري ترميم و بازسازي شده اند، نمي توان انتظار فروش گيشه اي از آنها داشت و بيشتر به نمايش هايي اختصاص مي يابد كه تجربي، آماتور و كم دكور هستند. البته بگذريم از نمايش هايي كه در اين سالنها از افراد حرفه اي اجرا شد و نگاه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب كرد. نمايش هايي چون :
"روياي يك عكس" ( نوشته و كار: مسعود رايگان) اجرا در سالن كوچك، "كبوتري ناگهان"( عباس غفاري) اجرا شده در سالن كوچك - اين نمايش با استقبال خوبي روبرو شد وروز آخر را با سه اجراي ويژه به پايان رساند. هنوز نمي دانيم چرا اجراي نمايشي كه خوب مي فروشد را تمديد نمي كنند!؟ - "كبوتري ناگهان" با 18 اجرا در سالن 50 نفره نو، 884000 تومان فروخت.
از آنجا كه اين سالنها توانايي فروش ندارند، از بحث ما خارج هستند. صحبت ما بر روي نمايش هايي است كه در سالنهاي ياد شده مي توانند با برنامه ريزي درست و توجه به كيفيت آثار، فروش خوبي داشته باشند. تا هم به روند تئاتري ما كمك كند و هم به سمت حرفه اي شدن پيش برود. البته ما توجه كامل به اين مساله داريم كه تنها مجموعه تئاتر در حال حاضركشور ما تئاتر شهر است و صف طولاني كارگردانان و علاقمندان حرفه اي تئاتر كه منتظر هستند تا حداكثر 25 روز در سال در آن اجرا داشته باشند، هستيم.
ولي اين پرسش را مي كنيم كه تئاتر ما بايد تا چه وقتي به سمت آمارگرايي پيش برود؟ چرا نمايش هايي كه خوب مي فروشند را جايگزين نمايش هاي بي تماشاگر، تكراري، بي محتوي، سفارشي و دور از ويژگي هاي تئاتري نمي كنيد؟ چرا كارگرداني كه بارها نمايش هاي خوبي اجرا كرده، بايد دو يا سه سال صبر كند تا فرصت دوباره تمرين و تجربه به دست آورد؟ چرا بعضي از كارگردانها در سال دو اجرا به صحنه مي برند ولي آن ديگري دوبار هم فرصت تجربه كردن پيدا نمي كند؟ مي دانيم كه بودجه و سالن در اختيارمان نيست، ولي دليل نمي شود كه تئاترهاي بي محتوي و علي السويه ببينيم وتحمل كنيم؟ بايد از مسئولين و مديران تئاتري كشور پرسيد، بي توجهي به تئاتر تا كي؟؟؟
در پايان آرزو مي كنيم كه تئاتر در سال 85 با هدف و معيار جلب مخاطب، ضابطه مندي، سواد، شعور، حرفه اي و با توجه به نيازهاي جامعه اش پيش برود. با اينكه بارها آرزو كرده ايم و نتيجه اي نگرفته ايم، ولي همچنان اميدواريم، چون هنوز درجعبه پاندورا باز نشده است، پس اميد را از دست نداده ايم. به اميد سالن تئاتري ديگر و تعريفي درست از تئاتر!
نظر شما