پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

یادداشت؛

هایدگر و پایان فلسفه

هایدگر و پایان فلسفه

هایدگر دوران فلسفه و اندیشۀ فلسفی را پایان‌یافته می‌داند. از نظر هایدگر، قوۀ فلسفه با هگل تمام می­‌شود.

به گزارش خبرگزاری مهر، متن پیش رو بخشی از جزوۀ «گذری بر اندیشه های مارتین هایدگر» که درس‌گفتارى از «امیرحسن خواجوی» در باب افکار مارتین هایدگر است؛ این درس‌گفتار حاصل سلسله جلسات سطح دو، یازدهمین دورۀ آموزشى تربیتى «والعصر» مى باشد که در تابستان ۱۳۸۹ برگزار شده است؛  و به همت موسسه علمی فرهنگی سدید،  پس از پیاده سازى و ویرایش در اختیار علاقه‌مندان قرار مى گیرد.

مشهور است که هایدگر معتقد است فلسفه به پایان خود رسیده‌ است. پیش از هایدگر نیز، برخی سخن از پایان فلسفه به میان آورده بودند؛ مثلاً «آگوست کنت»، دانشمند معروف فرانسوی در قرن نوزدهم، معتقد بود که عصر فلسفه به پایان رسیده و دوران علم آغاز شده است. او تاریخ فکر بشر را به سه دوره تقسیم کرد: دورۀ ربانی، دورۀ فلسفی و دورۀ علمی یا تجربه‌گرایانه. از نظر او، عصر فلسفی که در آن علل وقوع اشیا را به امور و اسبابی درونی، نظیر ذات، اِسناد می‌دادند، به پایان آمده است. در عصر علمی، هدف، کشف علل درونی اشیا یا کشف ذاتیات اشیا نیست، بلکه در این دوران، تنها روابط میان پدیده‌ها به طور تجربی بررسی می‌شوند.

هایدگر نیز دوران فلسفه و اندیشۀ فلسفی را پایان‌یافته می‌داند. تفکر او به طور بنیادین، «آنتیکولوژیک» یا «وجودانگار» است؛ تفکر او یک نوع نگاه آنتیک[۱] یا وجودانگار است. او معتقد است که فلسفه، دنیای غرب را شکل داده و طرح آن را درانداخته است. فلسفه، ظهور «اومانیسم» [۲] است. اومانیسم غربی، منجر به شکل‌گیری تمدن کنونی غرب شده و تکنولوژی به نوعی محصول آن است. هایدگر بیان می‌کند که تنها «دازاین» یا انسان است که می­تواند از غارنشینی به برج‌نشینی برسد. انسان، «وجودِ آن‌جا» دارد؛ «اگزیستانس» دارد و می‌تواند از خود بیرون بایستند و از حدود و ثغور خود در این لحظه فراتر برود.

از نظر هایدگر، قوۀ فلسفه با هگل تمام می­‌شود؛ هگل در کتاب‌های خود، خصوصاً در کتاب پدیدارشناسی روح، [۳] اظهار می‌کند که خاتم فلاسفه است و در واقع پس از او هیچ فیلسوف بزرگ نظام‌سازی ظهور نمی‌کند. پس از هگل، تدریجاً فلسفه‌های مضافی نظیر پدیدارشناسی، [۴] هرمونوتیک[۵] و … در سنت فلسفۀ قاره‌ای؛ فلسفه‌های مضاف دیگری در سنت فلسفۀ تحلیلی، نظیر معرفت‌شناسی، [۶] فلسفۀ ذهن، [۷] فلسفۀ زبان[۸] و … ظهور می‌کنند. هیچ کدام از این فلسفه‌ها، جهان را به طور کلی تفسیر و تأویل نمی‌کنند.

مارکس نیز چنین اظهار می‌کرد که فلسفه تاکنون به دنبال تفسیر جهان بوده‌است، اما اکنون زمان تغییر جهان فرارسیده است. هایدگر نیز بیان می‌کند که فلسفه دیگر امکان تغییر در جهان را ندارد؛ یعنی توانایی طرح و برنامه‌ریزی برای دنیای جدید را ندارد. هایدگر معتقد است که یکی از اسباب و عوامل وقوع جنگ‌های جهانی اول و دوم، تفلسف فلاسفه‌ای نظیر: لاک، هابز، کانت و وبر بود. تفکرات این اندیشمندان، امکان ظهور این‌گونه جنگ‌ها را به وجود آوردند.

هایدگر خود را فیلسوف نمی‌داند، بلکه خود را یک اندیشمند و متفکر به حساب می‌آورد. او خود را یک بنیان‌گرای وجوداندیش می‌داند و معتقد است که فلسفه چیزی نیست، به جز پرسش‌گری در مورد مسائل و امور بنیادین.


[۱]. Ontic.

[۲]. Humanism.

[۳]. Phenomenology of Mind or Phenomenology of Sprit = Phänomenologie des Geistes.

[۴]. Phenomenology.

[۵]. Hermeneutics.

[۶]. Epistemology.

[۷]. Philosophy of Mind.

[۸]. Philosophy of Language.

کد خبر 3016657

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha