پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۶ بهمن ۱۳۹۴، ۱۳:۳۴

معرفی کتاب؛

بیان داستانی از یک پاپوش در کتاب «در چشم من طلوع کن»

بیان داستانی از یک پاپوش در کتاب «در چشم من طلوع کن»

مشهد- «در چشم من طلوع کن» عنوان کتابی است که داستان زنی را حکایت می کند که گرفتار پاپوش شده و سر از زندان در می آورد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «در چشم من طلوع کن» به نویسندگی اعظم طیاری در موضوع ادبیات و داستان ایرانی توسط انتشارات شادان در اختیار علاقه مندان به کتاب و کتاب خوانی قرار گرفته است.

این کتاب داستان زندگی پر فراز و نشیب زنی به نام غزاله است. غزاله با پسرش راهی سفر می شوند و این آغاز ماجراهایی است که سلسله وار و پشت سر هم برای او اتفاق می افتد.

ابتدا طی یک پاپوشی بی دلیل به جرم قاچاق مواد مخدر راهی زندان می شود. زندان برای او سرفصل ارتباط های تازه ای می شود که در آینده او تاثیر دارد. غزاله خود را یکه و تنها می بیند و با کسانی رابطه دوستی برقرار می کند که چندان به صلاح او نیست.

اعتراف کسی که پاپوش برای غزاله درست کرده بود باعث می شود او آزاد شود. ولی این شروع ماجراهای دیگری است که گروگان گیری او و فرار از دست گروگان گیرها و نهایتا سر درآوردن از افغانستان را به همراه دارد.

داستان «در چشم من طلوع کن» با ضرب آهنگی سریع مبارزه ی دائمی با سختی های زندگی و محیطی است که همیشه یار و همراه نیست و باید قدر و قیمت آرامش را دانست و برای به دست آوردنش تلاش کرد.

کد خبر 3034197

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha