پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۲ فروردین ۱۳۸۵، ۱۲:۴۷

هسته هاي دگرديسي نظامهاي اجتماعي (5)

پيدايش اقتصاد دستوري در عصر متكي به طبيعت

پيدايش اقتصاد دستوري در عصر متكي به طبيعت

خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه : رشد جمعيت ، تكنولوژيهاي معيشتي وابسته به طبيعت و پيدايش نظام طبقاتي سر منشا پيدايش اقتصاد دستوري در نظام اقتصادي بشر بوده است. در اين مقاله اين عوامل و جايگاه آنها در نظام اقتصادي مورد توجه قرار مي گيرند.

به گزارش خبرگزاري "مهر"، از يازده تا هشت هزار سال پيش از ميلاد كشاورزي با توجه به توسعه احتياجات انساني مورد شناسايي و توجه بشر قرار گرفت و نياز به يكجانشيني و استفاده از دشتهاي حاصلخيز جهت كشاورزي احساس شد . به طبع اين فرآيند اهميت زمين جهت سوق دادن ارضاعات معيشتي از شكار و گردآوري خوراك به كشاورزي داراي ارزش خاصي گرديد كه به انقلاب ارضي منتهي گرديد .

اگر چه يكجانشيني و پيدايش اولين آثار تمدن معلول انقلاب كشاورزي است اما انقلاب كشاورزي نيز خود معلول نيروي مهم و حياتي به نام طبيعت است كه اين معلول نيز در اثر بازتاب ذهني افـراد با طبيعت پيراموني خود و در اثر تشخيص شرايط مناسب اقليمي صورت گـرفت .

طبيعت در دو حالت متصور يعني با ارائه علايم اطلاعاتي و يا به واسطه كشف اطلاعات توسط استعدادهاي انساني ، تحول جدي در وضع معيشتي پديد آورد . بدين نحو كه كاربست اين اطلاعات در عرصه زندگي منتهي به فرآيندي خاص در زندگي اقتصادي انسانها گرديد . اين فرآيند كه همان ايجاد توليد و ابزار توليدي بود ضمن آنكه به بهبود و دگرگوني وضع معيشتي انسانها در يك مقطع خاص كمك كرد  پايه‌گذار روندي جاويدان در جريان عادي زندگي انسانها شد كه اين روند تا به امروز شالوده تحولات اجتماعي انسانها گرديده و زندگي بدون آن ديگر متصور نيست.

به تحليل "مهر"، انكشاف توليد آن هم از نوع كشاورزي آن ابتدا كار را به معناي يك فعاليت مولد، بندگي را به معناي نيروي خلاق متفاوت با ساير موجودات ، امنيت را به معناي تامين بقاي زيست ، زمين را به عنوان منبع رزق همگاني ، و ثروت را به معناي ارزش همگاني آن ، پديد آورد .

همه اين فرآيندهاي توليدي با بار معنايي خود در محدوده زماني كه محيط اجتماعي آن خانوادگي و قبيله‌اي بود ، يك جامعه آرماني محسوب مي‌شد . بار تشكل‌يابي تمامي اين ارزشها و پيدايش جامعه‌اي كه در آن مالكيت حقيقي كم‌رنگ و مالكيت جمعي مقدس شمرده مي‌شد ، همگي از گشاده‌دستي طبيعت بود .

كشف توليد موجب شد ميزان بهره‌وري با مساعدت طبيعت بكر آنزمان افزايش يابد و با تعقل به ارث رسيده از دوره شكار كه در آن همكاري و بخشش را به يكديگر در شرايط سخت زيستي توصيه مي‌كرد ، امتزاج يابد و توليد و مالكيت عوامل توليدي از شخص به نفع جمع و استفاده گروهي چرخش يابد و ارزشهاي خاص مربوط به آن دوره زماني به وجود آيد. اما حفظ و پيشبرد اين ارزشها به كمك مؤلفينش تنها با معيارهاي جمعيتي جامعه خانوادگي و قبيله‌اي آن زمان سازگار بود.

به مرور زمان ، با پيشي‌گرفتن رشد جمعيت بر نرخ بهره‌وري ، در اين جوامع احساس كمبود منابع طبيعي و توليدات وابسته به منابع طبيعي ، انسانها را در زير پا گذاشتن اين ارزشها ، تهييج كرد . لذا تعقل انساني براي جلوگيري از هرج و مرج ، عده‌اي را به عنوان ناظم و حافظ اين ارزشها گمارد كه اين عملكرد تعقل انساني كم‌كم عنوان و منصبي را در بين افراد جامعه رايج كرد كه نقش عمومي اين عناوين و مناصب ، پايه‌گذار طبقه در اجتماعات انساني شد .

از آنجا كه اقتصاد و سياست در جامعه‌هاي كشاورز همواره وابستگي متقابل داشته‌اند ، كساني كه بر نظام سياسي مسلط بودند، نظام اقتصادي را هم در سلطه خود داشتند. مقامات ارشد دولتي معمولاً زمينداران بزرگ بودند و در اينگونه جامعه‌ها زمين و افرادي كه روي آن كار مي‌كردند ، مهمترين منبع اقتصادي محسوب مي‌شد .

در اينگونه جامعه‌ها چون پاسخگويي به مسائل اساسي اقتصادي همانند ـ منابع را چگونه بايد به كار گرفت ، چه بايد توليد كرد و به چه مقدار ، و اين فراورده‌ها را چگونه بايد توزيع كرد ـ عملاً بر عهده گروه سياسي حاكم و تصميم‌گيريهاي آمرانه آنها بود ، نه بر عهده نيروهاي عرضه و تقاضا . به واقع چون درآمد مالياتي نيروهاي حاكمه در ادوار زماني اين مرحله اقتصادي بيشتر از كشاورزي به دست مي‌آمد و سهم صنعت و بازرگاني قابل توجه نبود لذا طبقه حاكمه ترجيح مي‌دادند همچنان قطب كشاورزي محور اصلي فعاليتهاي اقتصادي باشد . با تبلور چنين وضعيتي آمرانگي اقتصاد در دوران متكي بر طبيعت در جامعه بشري پديدار شد. 

کد خبر 309121

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha