سعدي در سفرهاي طولاني به حجاز، شام و لبنان رفت و بعدها در آثار خود به تجربه هاي حاصل از اين سفرهاي دور و دراز اشاره كرد. در همين نوشته ها از شهرها و ممالك دور دست شرق مانند كاشغروهند نيز ياد كرده است اما يقين نيست كه خود به همه اين سرزمين ها رفته باشد. اين سفر طولاني كه در آغاز جواني از شيراز به بغداد آغاز شد پس از حدود سي و پنج سال با بازگشت به ايران پايان يافت.
مقارن همان سال هلاكو خان مغول سراسر خاك ايران را درنورديد و در بغداد با كشتن خليفه و شماري ا ز وابستگان و نزديكان او دستگاه خلافت عباسي را برانداخت. اما در اوان حمله مغول، شيراز از كشتار و ويراني در امان ماند زيرا اتابكان فارس از در اطاعت درآمده بودند. سعدي نهايتا به شيراز بازگشت و در شمار نزديكان سعدبن ابوبكر زنگي درآمد ، اما نه به عنوان شاعر درباري بلكه پيري محترم و دانشمند و جهان ديده و قطب صوفيان كه با وعظ و ارشاد مردم و سرودن اشعار و تاليف كتاب ها و رسالات روزگار مي گذراند .
***
ماه ، فرو ماند از جمال محمد ( ص )
سرو نرويد به اعتدال محمد
سعدي اگر عاشقي كني و جواني ؛
عشق محمد بس است و آل محمد ...
سعدي در زمان زندگي خود شهرت بسيار يافت . شاعران از دوردست هاي هند تا تركيه امروز از او تقليد مي كردند. پس از او نيز آثارش سرمشق شاعران و نويسندگان بوده است. اما هرگز هيچ نوشته ديگري از اين نوع نتوانسته در زيبائي ، رواني و تسلط بر روح زبان به اوج هنري استاد سخن سعدي نزديك شود. همه گويند ولي گفتن سعدي دگر است .
سعدي با ذهني حساس و نكته ياب به آميختن تجربه هاي تلخ و شيرين و بازنمودن زواياي روح و دل آدمي هنرمندي توانا بود. آثارش تركيبي از نظم و نثر است و غزليات بزرگ ترين بخش سروده هاي اوست، اشعاري كه در آن ظريف ترين عواطف عاشقانه و لحظه هاي شوق و هجران همراه با وصف زيبايي هاي طبيعت بازگو شده است.
خالق گلستان و بوستان ، در قصايد خود به تحسين مردان بزرگ و دانشمند و رجال نيك سيرت روزگار خود پرداخته است. مظفرالدين ابوبكر پسر سعدبن زنگي و شمس الدين صاحب ديوان جويني و برادر او عطا ملك جويني، بيش از ديگران مورد توجه سعدي بوده اند. مرثيه هاي بسيار در اندوه مرگ بزرگان نيز از ديگر اشعار سعدي است كه در نوع خود ممتاز است.
اما برترين مجموعه شعر او بوستان است كه شاعر در آن ضمن حكايت هاي شيرين كوتاه به تجزيه و تحليل عميق روابط انساني پرداخته. در آثار منثور وي گلستان چنين مقامي را دارد. اين كتاب كوچك كه با نثري بسيار روان و آميخته با شعر نوشته شده همچون بوستان مجموعه اي است از داستان ها كه هريك به نوعي چشم خواننده را بر زشتي ها و زيبائي هاي زندگي اجتماعي مي گشايد.
بخش ديگر آثار شعر و نثر سعدي مجموعه هايي است از هزل و شوخي و انتقاد . مجموعه آثار شيخ سعدي را به مناسبت تنوع مطالب آن " نمكدان شعر" گفته اند . از حكايت هاي گلستان سعدي است : كسي مژده پيش انوشيروان عادل آورد و گفت : " شنيدم كه فلان دشمن تو را خداي عزوجل برداشت ." گفت : " هيچ شنيدي كه مرا بگذاشت ؟ " اگر بمرد عدو جاي شادماني نيست ، كه زندگاني ما نيز جاوداني نيست ... "
هرگزاز دور زمان نناليده بودم و روي از گردش آسمان درهم نكشيده ، مگر وقتي كه پايم برهنه مانده بود و استطاعت پاي پوشي نداشتم . به جامع كوفه درآمدم دلتنگ . يكي را ديدم كه پاي نداشت ... سپاس نعمت حق به جاي آوردم و بر بي كفشي صبر كردم .
***
مرغ بريان به چشم مردم سير
كمتر از برگ تره برخوان است
وان كه را دستگاه و قوت نيست
شلغم پخته مرغ بريان است
نظر شما