به گزارش خبرنگار مهر،" آواز ستاره ها " از ايدز مي گويد اما شعار نمي دهد ، داستان دو خواهر است كه خانواده خود را به خاطر مشكلات خانوادگي در شمال ترك كرده و به تهر ان آمده اند تا زندگي را تجربه كنند، اما تجربه تلخي را زندگي مي كنند.
ايدز و دختران فراري سوژه تكراري و دستمالي شده برنامه هاي تلويزيوني، سينما و حتي تئاترهاي دانشجويي است، اما در اثر مهرداد خرمن بيز، اين سوژه به دليل نگاه انساني، از شكل كليشه اي دور شده و در قالبي نو، اين بار خود را نشان مي دهد.
خرمن بيز، كارگردان جوان اين اجرا با استناد به صحبت اكبررادي كه نمايشنامه نويسان جوان را به گياهان گلخانه اي تشبيه مي كند، كه در طبيعت وحشي بزرگ نشده اند و تجارب زندگي در باد و باران را نداشته اند، مي گويد :" من اين گياه گلخانه اي نيستم، من هم از نظر سني از دوستان هم نسل خود بزرگترم و هم ديرتر وارد دانشگاه شدم، بنابراين تجارب زندگي ام نيز بيشتر است و انسان كنجكاوي هستم، اين تجارب و كنجكاوي كه هميشه پيرامون مسايل اجتماعي داشته ام، موجب شده تا با نگاه جديدي به اين موضوع نگاه كنم ."
وي افزود:" براي پرداختن به موضوع ايدز در قالب يك نمايش، تحقيقات ميداني فراواني كردم و با آگاهي به اين موضوع كه هنرمندان ديگري قبل از من از جمله محمد يعقوبي، عليرضا نادري و اكبر رادي به رئاليست اجتماعي در قالب تئاتر اپيزوديك توجه داشته اند و با توجه به فضاي داستان گونه و سكانس بندي تلويزيون و سينما و بازيهاي رئاليستي، ما از اين خصيصه استفاده كرديم تا بازيهاي غيرغلوشده با فاصله بسيار نزديك به تماشاگر و به دور از شعار و كليشه ارائه كنيم."
لوله هاي مفتولي پيچ و مهره شده كه به صورت الماني يك آپارتمان كوچك را در دل يك شهر صنعتي فضا سازي مي كنند، با طراحي و وسايل صحنه اي خلاصه شده كه تنها كاربردي ابزاري براي استفاده مفيد بازيگران در صحنه دارند و دوري از دكور واقع گرايانه از ويژگي طراحي دكور اين نمايش است .
مهرداد خرمن بيز كه خود طراحي صحنه اين نمايش را به عهده داشته است، در اين باره نيز توضيح داد : " در طراحي صحنه از دكور رئاليستي پرهيز كردم تا به ما امكانات تئاتري بدهد و به اين وسيله بتوانيم براي تماشاگران فضا سازي ذهني كنيم و تعليق هاي تئاتري، جايي كه فرق تئاتر و سينما مشخص مي شود را در تخيل مخاطبان خود بسازيم."
سادگي و بي پيرايگي اين اجرا درعين حال فضا سازي منقطع واقع گرايانه اين كار، فضاي نمايش را به آثار محمد يعقوبي نويسنده وكارگرداني كه در آثار خود يك پايبندي به رئاليست اجتماعي دارد، نزديك كرده است.
كارگردان "آواز ستاره ها" نيز خود معترف است كه بسيار تحت تأثير آثار محمد يعقوبي بوده است و مي گويد: " اگر دروغ بگويم هيچ گاه رشد نمي كنم صادقانه مي گويم از محمد يعقوبي تأثير گرفته ام و به ويژه از نمايش " يك دقيقه سكوت" اين كارگردان و اين كه ايتدا يك فضاسازي شاد كنم سپس همه چيز در صحنه هاي بعد خراب شود."
وي همچنين ادامه مي دهد:" به آثار رئاليستي عليرضا نادري، اكبر رادي و محمد چرمشير علاقه فراواني دارم."
در اين اجرا مرز تراژدي و كمدي همانند زندگي و اتفاقات امروز زندگي انسانها معاصر درهم آميخته است ، هر چيزي در نهايت تلخي خود طنز است وهر طنزي مي تواند تلخ باشد.
خرمن بيز مي گويد : " نمايش ما 13صحنه يا اپيزود دارد، صحنه خواب دو خواهر در وسط قرار گرفته، 6 صحنه اول نمايش زمان ، مكان، شخصيتهاي نمايش را با روابط خاصشان معرفي مي كند و شوخي هاي سطحي و تينيجري جوانان و روابط آنها با هم نشان داده مي شود و در6 صحنه پاياني است كه اتفاقات نمايش شروع مي شود و با جدايي شهاب و ستاره اين اتفاقات خود را نشان مي دهند."
جلب تماشاگران متخصص و حرفه اي به همراه تماشاگران و مخاطبان عام تئاتر گريز نيز از ديگر ويژگي هاي " آواز ستاره ها" است. سادگي ، ساختار قصه دار و سوژه تابو شده ايدز به راحتي مي تواند توجه مخاطبان عام جامعه از هر قشري را به خود جلب كند ، در عين حال قرارداد هاي خلاقانه خرمن بيز كه با نگاهي اومانيستي ( انسان گرايانه ) نه نگاهي اخلاق گرايانه آميخته است و موجب شده تا اين نمايش به يك رئاليست مدرن تبديل شود و توجه هنرمندان حرفه اي و متخصصان تئاتر را نيز به خود جلب كند .
كارگردان اين اجرا مي گويد:" ما پس ازهر اجرا از تماشاگران وميهمانان خود نظر خواهي مي كنيم و فيلم مي گيريم و براساس اين نظرات ايرادهاي كار خود را در اجراي بعدي رتوش مي كنيم ، بيشتر تماشاگران نظرات مثبتي در باره اين اجرا ارائه كرده اند."
بازي در يك نمايش رئاليستي شايد بسيار سخت تر از يك نمايش پيچيده باشد و راه رفتن بازيگر روي لبه يك پرتگاه است ،هر لحظه احتمال سقوط او در دره غلو وجود دارد در اين نمايش نيز برخي بازيگران در حال سقوط در اين دره هستند هرچند كه بازي فاطمه عسگري ( ستاره ) يك استثناء است.
نظر شما