پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۷ مهر ۱۳۸۲، ۱۴:۲۴

پديده كمبود نوازنده در ايران(6)

"حسام الدين سراج" : جاودان كس نشنيدم كه در اين كار بماند!

"حسام الدين سراج" :   جاودان كس نشنيدم كه در اين كار بماند!

اساتيد در همه رشته ها كم هستند چون قله ها در آسمانند، بنابراين هميشه نوازندگان متبحر به نسبت كل نوازندگان در اقليت اند.

" حسام الدين سراج" ، خواننده در گفت و گو با خبرنگار هنري " مهر" ضمن بيان اين مطلب افزود:  در صورتي كه نوازنده اي  واقعا دنبال موسيقي باشد، فقط با همت خودش به نتيجه مي رسد، حال  چه با كمك استاد چه با كمك كتاب و نوارهاي آموزشي.  شما اگربه تاريخ موسيقي ايران به طور دقيق نگاه كنيد در مي يابيد كه كمتر استادي ازاساتيد ايران به صورت آكادميك به تحصيل موسيقي پرداخته است . چون لزوما دانشجوي موسيقي بهترين نوازنده نخواهد بود و فارغ التحصيل  هنر الزاما هنرمندان بزرگي نيستند. آب كم جو تشنگي آور به دست    تا بجوشد آبت از بالا و پست.

وي افزود: اين موضوع معطوف به موسيقي نمي شود، بلكه در اغلب هنرها اتفاق مي افتد. مثلا در سينما ما " محسن مخلباف" را داريم كه تحصيلات آكادميكي نداشته است، ولي در صدر فيلمسازان ما قرار دارد. مهم آن علاقه و پشتكاري است كه هنرمند بايد درهنر و هنر آموزي داشته است.

" حسام الدين سراج" كه دليل  اين مشكل را عدم سنجش صحيح مي داند با ذكر  مثالي گفت: چندين سال پيش " اردشير كامكار " و آقاي فرج پوري كه هردو از نوازندگان خوب ايراني هستند در آزمون موسيقي دانشگاه ها رد شدند ، به اين دليل كه تكيه اصلي اين آزمون بر دروس رياضي و فيزيك بود. خوب اين مسئله از دلايل پايين آوردن انگيزه واز بين بردن احساس امنيت حرفه اي است. البته خانواده ها هم در اين زمينه نقشي اساسي دارند. خانواده اي كه استعداد نوازندگي بچه اش را در سن 20 سالگي دريابد ، با خانواده اي كه همين استعداد را در سن 5 سالگي بيابد، بسيار متفاوت است.

وي درمورد اينكه گفته مي شود كه برخي از اساتيد صرفا  بر اساس ماديات تدريس مي كنند وتمام  آنچه را كه مي دانند از ترس از دست دادن جايگاه خود به هنرجويانشان  نمي گويند، گفت: به نظر من اصلا اين قضيه وجود ندارد،  پشتكار و موفقيت  هنرجو بالاترين انگيزه تدريس براي هر استادي است.

 وي ادامه داد:  ما نبايد رسانه ها را ملاك قرار دهيم، چون در اين صورت بسياري از اساتيد ما حذف مي شوند. متاسفانه عدالت در توزيع موسيقي  در رسانه هاي ملي كم است. در ايران وقتي كسي از دنيا مي رود به يادشان مي افتد و متوجه مي شوند كه چنين شخصيتي وجود داشته است و تازه آن موقع شروع مي كنند به نوشتن راجع به آثاري كه او نوشته است و اجرا كرده است. در ايران اين شناخت وجود ندارد كه فردي كه كنار شماست يك استاد است و بايد قدرش را دانست.

" حسام الدين سراج" در مورد اهميت دادن به مخاطب و سليقه او گفت:  من در اين مرحله هم نقش رسانه ها را پررنگ مي بينم. رسانه ها در ايران ذوق عوام الناس را تغيير دادند. هم خودشان را گيج كردند و هم مردم را. البته بايد اين را هم در نظر داشت كه برخوردها  دو گونه اند. برخورد عميق و برخورد سطحي. مثل فردي كه به طور سطحي شعر حافظ را مي خواند  و فردي كه باشناخت ، عميق و مفسرانه اين نوع شعر را مطالعه مي كند. متاسفانه  امروزه بيشتر به موسيقي به صورت يك تفريح  و تفنن نگريسته مي شود و طرفداران موسيقي ارزشمند كم شده اند .

وي افزود: انديشيدن به مخاطب هم از دو منظر قابل بررسي است. يكي اينكه هنرمند مخاطب را براي منافع مادي خود در نظر بگيرد و ديگر اينكه به ارزش هاي وجودي انسان توجه شود. اينكه به چه شيوه اي روح انسان  با هنر تعالي پيدا كند وبه حقيقت وجودي خويش نزديك شود و اين وظيفه هنرمند است.

وي افزود: اما مشكلات عمده موسيقي ايران به مشخص نبودن جايگاه و نداشتن تعريف ازموسيقي بر مي گردد. ما در جامعه اي زندگي مي كنيم كه موسيقي در صدا و سيماي آن به جز در اعياد هويت خودش را نمي يابد و در روزهاي عادي اجازه ندارد تا به صورت حقيقي ، ماهيت خودش را نشان دهد و هميشه سازها بايد پشت گل و بلبل بمانند. اگر بگوييم چرا ساز و ونوازنده  آن را نشان نمي دهيد ، مي گويند كه از ستاره سازي پرهيز مي كنيم، اگر اين قضيه واقعيت دارد، چرا جوانان ما بايد فرم مو و لباس و هزار و يك مسئله ديگر را از هنرپيشه ها بياموزند اما نبايد با چهره استاد كسايي و جليل شهناز آشنا باشند؟ افرادي كه از ميراث هاي فرهنگي ما محسوب مي شوند.

وي در پايان مشكلات اقتصادي هنرمندان را يكي  از اصلي ترين دلايل كم كردن انگيزه در بين هنرمندان و نوازندگان دانست و افزود: اگر در سال هاي گذشته آثاري تا به امروز اينقدر جاودانه مانده اند به دليل اين بوده است كه مادي فكر نمي كرده اند  و به رسالت حقيقي شان عمل مي كردند. اما هنرمند امروز ما مجبور است كه به اين مسائل براي امرار معاش  فكر كند . سنت در هنر حقيقي ازلي و ابدي است . به قول حافظ:  جز دلم كو ز ازل تا به ابد عاشق رفت     جاودان كس نشنيدم كه در اين كار بماند .

کد خبر 31667

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha