حسن سيد عرب، پژوهشگر فلسفه اسلامي، در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در پاسخ به اين پرسش كه آيا فلسفه اسلامي قابليت اين را كه به پرسشهاي جدي جامعه ما پاسخ گويد دارد يا خير، گفت : فلسفه امروز، تابع تمدن امروز است. امروزه فلسفه اسلامي از تعالي خود خارج شده و تنها به تقليد بر زبانها تكرار مي شود .
وي افزود: وقتي حقيقت فلسفه كه غايت آن ادراك حقيقت است به روزمره گي در روزنامه ها تنزل يابد به گونه اي كه فيلسوفان و روزنامه نگاران، فيلسوف شوند، به تبع آن و به طور طبيعي برهان و استدلال نيز به جدل و مغالطه تبديل مي شود و مسائل فلسفه نيز به مسلمات و مشهورات نزول مي يابند. آيا تصور اين است كه در چنين فضايي فلسفه اسلامي مي تواند پاسخ جدي به مسائل جامعه ما بدهد.
سيد عرب فلسفه امروز را دنيوي و ملتهب و بحراني توصيف كرد و گفت : فقدان ربط ميان محسوس و معقول موجب انكار آن شده است. آدمي از بصيرت به بصر و از پديدار به شيء نزول كرده و بي آن كه از عقل سخن بگويد، عقل گريز شده و ميان نظر و عمل او انفصال واقع شده و بنابراين در هيچ عرصه اي از تاريخ تا به اين حد در قحط معنا و خلاء اشراقي و بيگانگي با هستي به سر نبرده است.
وي بحث ابداع و نوآوري در فلسفه اسلامي را بحثي جدي تلقي كرد و گفت : ابداع فلسفي همانطور كه از ظاهر اين عبارت و تركيب پيداست مسبوق به نوعي سير و سلوك در انديشه هاي فلسفي است. به طور قطع كسي كه اهل ابداع در فلسفه است فيلسوف است و شرط تفلسف نيز جداي از احراز جنبه هاي برهاني آن عبارت از غور و تأمل در آراء فيلسوفان پيش از خود است.
وي افزود: همواره فلسفه و ابداع فلسفي در سنت فكري فلسفي صورت مي گيرد. ابداع فلسفي نيز در واقع در بستر سنت انديشه 2500 ساله فلسفي صورت مي گيرد و كسي كه غور در اين حوزه كند در واقع مي تواند به ابداع فلسفي برسد. اصولاً وجه تمايز ابداع و طرح مسائل تكراري در فلسفه در همين است كه كسي عنوان فيلسوف و متفكر دارد بعد از بررسي همه آراء فيلسوفان براهين آنها در مسائل فلسفي به ابتكار و ابداعي نائل مي شود و اين ابداع در واقع به معناي تأسيس يك حوزه جديد در تفكر است و معدود فيلسوفاني هستند كه به اين مرتبه معنوي در طول تاريخ فلسفه نائل شوند و اگر نائل شدند در واقع كساني هستند كه يك حوزه جديدي در تفكر را ايجاد كردند.
نظر شما