به گزارش مهر ، ميراحسان با بيان اينكه نمادهاي بديعي دراشعار گرمارودي ديده مي شود گفت: شعر مدرن ما در قبل از انقلاب به خاطر وجود حكومتي كه مانع ورود افكار نو و جديد بود ، تحت محاصره و سلطه شعر حزبي روشنفكري قرار داشت ولي با اين حال افرادي مانند موسوي گرمارودي و صفار زاده توانستند خود را به عنوان يك شاعر مسلمان به همگان معرفي كنند .
وي " اتكا به فرهنگ شيعي " و" حضورمستمر درعرصه شعر مدرن مذهبي " را از ويژگيهاي شعرگرمارودي بر شمرد و گفت : تجربه موسوي گرمارودي درشعرسپيد يا بدون وزن به حد اعلاي خود مي رسد .
ميراحسان افزود : نكته ديگري كه درباره گرمارودي جلب توجه مي كند ، اين است كه او دراشعارخود ازكلماتي استفاده مي كند كه داراي بارحماسي است ونشان مي دهد او با آراء و انديشه هاي امام خميني (ره) گره خورده است .
ميراحمد ميراحسان سپس به تقسيم بندي شعر گرمارودي پرداخت و اظهار داشت : دسته اول شعرهايي است كه معطوف بر زمان شعر است كه در اين بخش، اشعار گرمارودي از ملكوت حس يا پنهان ترين بخش احساس نشأت مي گيرد. دسته دوم هم شعرهايي است كه از زمان به فرا زمان مي رود و گرمارودي در آن از يك تجربه عشق زميني جهت عروج بهره مي برد.
وي افزود : سومين دسته شعر او، فرازمان در زمان است كه شاعر، عنصر سرايش معصومانه را در تجربه اي زميني جلوه مي دهد و چهارمين دسته هم اشعاري است كه شاعر شخصيت هايي مانند حافظ، ميرزاكوچك خان يا چمران را به پديده هاي جاري در تمام فصول تشبيه كرده است كه البته در اين نوع هم شاعر از زمان به فرا زمان مي رود.
منتقد و تحليلگر عرصه فرهنگ كشور همچنين پنجمين دسته شعر گرمارودي را اشعاري دانست كه در آن شاعر ما را با خود به اعماق وجود ذهن وانديشه خود مي برد كه نوعي شعر واگويه است، يعني شاعر احساس مي كند كه زمان او را با خود برده است و سعي دارد به زمان دروني خود برگردد.
ميراحمد ميراحسان در پايان ، تاكيد كرد : فراموش نكنيم كه متاسفانه بعد از انقلاب شعرهاي ما به قدرت و استحكام شاعران قبل از انقلاب كه البته در اختناق هم به سر مي بردند، ادامه نيافت.
نظر شما