پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۹:۵۳

عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه اصفهان:

رهيافت هرمنوتيكي گزينه اي مناسب در برقراري مناسبات عادلانه ميان فرهنگها است

عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه اصفهان اعتقاد دارد كه رهيافت هرمنوتيكي با رعايت شرايط خاصي مي تواند در جهت فلسفه ‌اي بين فرهنگي كوشا باشد، فلسفه ‌اي كه در عين دوري از قوم مداري به ريشه‌ ها توجه مي ‌كند و در عين تأكيد بر نقاط اشتراك، تفاوت ‌ها را مورد نظر قرار مي ‌دهد، چنين رهيافتي مي‌تواند به برقراري مناسبات عادلانه ميان فرهنگها ياري و مدد رساند.

به گزارش خبرنگار مهر، عصر ديروز در نخستين نشست تخصصي سمينار فلسفه ميان فرهنگي و عالم معاصر دكتر محمد جواد صافيان، عضو هيئت علمي گروه فلسفه دانشگاه اصفهان، به بحث درباره رهيافت هرمنوتيكي شرط امكان فلسفه ميان فرهنگي و برقراري مناسبات عادلانه ميان فرهنگها پرداخت.

صافيان در ابتدا پرسيد: آيا فلسفه ميان فرهنگي امكان دارد؟ در صورت امكان، شرط امكان آن چيست؟ پاسخ به اين دو پرسش مستلزم طرح پرسش از نسبت ميان فلسفه و فرهنگ است كه گرچه واجد اهميت به سزايي است از آن مي ‌گذريم و ضمن فرض امكان فلسفه ميان فرهنگي تنها به يكي از شرايط اساسي امكان آن يعني رهيافت هرمنوتيكي مي‌پردازيم.

صافيان در تعريف رهيافت هرمنوتيكي اظهار داشت: منظور از رهيافت هرمنوتيكي نوع خاصي از تقرب به پديده ‌ها و طرح و بررسي پرسشها و مسائل اساسي است با ديدي باز و مشربي وسيع. البته هرگونه نگرش يا رهيافت هرمنوتيكي لزوماً مفيد بينش مشربي وسيع نخواهد بود. بنابراين رهيافت هرمنوتيكي خاصي مي‌تواند موجب ظهور فلسفه ميان فرهنگي و از آنجا گفتگو تعامل و تعاطي ميان فرهنگ ‌ها شود.

عضو هيئت علمي دانشگاه اصفهان تصريح كرد: براي بررسي دقيق‌تر موضوع بايد معلوم شود كه وضعيت رهيافت غير هرمنوتيكي چگونه است و چرا كمكي به ايجاد فلسفه ميان فرهنگي نمي‌كند. رهيافت غير هرمنوتيكي نگاهي تك‌ ساختي، جزمي و مطلق‌ انگار به موضوع دارد و به همين جهت خود را برحق، كامل و مطلق و ديگري را باطل و ناقص مي‌ انگارد و لذا آن را يا اساساً به چيزي نمي‌ گيرد يا ناقص و رشد نيافته مي ‌داند. نمونه بارز چنين رهيافتي را مي‌توان در فلسفه‌هاي مدرن غربي و افكار و انديشه‌ها و فرهنگ و خرده فرهنگهاي ناشي از آن ديد.

صافيان افزود: فلسفه و فرهنگ مدرن غربي كه در قرن نوزدهم در اوج قدرت بود به همه فرهنگها و تمدنهاي ديگر به چشم حقارت مي‌ نگريست و آنها را مشحون از خرافه ‌ها، ياوه ‌ها، افسانه ‌ها و يا حداكثر رشد نيافته و كودكانه مي ‌انگاشت. به نظر مي‌رسد شرط خروج از اين وضعيت اتخاذ رهيافتي هرمنوتيكي است.

صافيان در پايان گفت : به نظر مي‌رسد در صورتي كه رهيافت به مسائل به اين معنا و با اين شرايط، هرمنوتيكي باشد مي توان فلسفه ‌اي بين فرهنگي داشت، فلسفه ‌اي كه در عين دوري از قوم مداري به ريشه‌ ها توجه مي ‌كند و در عين تأكيد بر نقاط اشتراك، تفاوت‌ها را مورد نظر قرار مي ‌دهد. چنين رهيافتي مي‌تواند به برقراري مناسبات عادلانه ميان فرهنگها ياري و مدد رساند.

کد خبر 322860

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha