۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۵، ۱۷:۰۲

/ گزارش مهر از جلسه پرسش و پاسخ با حسين شريعتمداري /

معاهده "NPT" وجود خارجي ندارد

معاهده "NPT" وجود خارجي ندارد

روز گذشته در محل نشست هاي جنبي سالن 35 نمايشگاه مطبوعات و خبرگزاري هاي داخلي، جلسه پرسش و پاسخ حسين شريعتمداري مدير مسئول روزنامه كيهان برگزار شد .

به گزارش خبرنگار سياسي "مهر"، در اين جلسه مدير مسئول روزنامه كيهان به پرسش هاي حاضران در خصوص موضع روزنامه كيهان مهمترين مسائل سياسي كشور، مفاسد اقتصادي، رابطه با آمريكا و برخي اتهاماتي كه در مورد مشي اين روزنامه ازسوي برخي رسانه هاي داخلي و خارجي مطرح مي شود، پاسخ گفت.

موضع كيهان در مورد مذاكره با آمريكا

وي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه چرا روزنامه كيهان و شخص حسين شريعتمداري در سرمقاله هاي خود در مورد مذاكره با امريكا موضع منفي گرفته است ، با اشاره به سرمقاله كيهان با عنوان " بازي باخت باخت " گفت : اين سوال را مطرح مي كنند كه چرا علي رغم سخنان آقا (رهبر انقلاب) در ابتداي سال 1385 در شهر مشهد همچنان با مذاكره با آمريكا مخالفت مي كنم پاسخ من اين است كه آمريكا از ما مذاكره مي خواهد ولي مذاكره فقط براي مذاكره و قاعده مذاكره در اينجا مورد نظر نيست اين مذاكره اي براي حل مشكلات فيمابين نيست و براي آمريكا كاركرد ديگري دارد.

آمريكايي ها دنبال حل وفصل مشكلاتشان با ما نيستند و فقط از ما مذاكره مي خواهند براي اينكه 27 سال است كه نظام اسلامي ايران در مقابل زورگويي هاي آمريكايي ها ايستاده است . وقتي كه ما ايستادگي كرده ايم تبديل به الگو شده ايم و تحولات منطقه برخواسته از مقاومت و ايستادگي ايران اسلامي است و ما معتقديم كه آمريكا از ما مذاكره مي خواهد كه به حماس، حزب الله، جنبش هاي بحرين، به حركت هايي كه در الجزاير ، تركيه ، عراق ، اردن ، فلسطين و مناطق مختلف جهان است بگويد كه اگر الگوي شما ايران است آنها هم ناچار به مذاكره با ما شده اند.

يكسال قبل رهبر انقلاب فرمودند كه : "آمريكايي ها از ما رابطه نمي خواهند و مذاكره را براي مذاكره مي خواهند" ما هم در يادداشت كيهان اين هشدار را تاكيد كرده بوديم . اما آنچه منتقدان مطرح مي كنند اين است كه كيهان برخلاف فرمايشات رهبر انقلاب در شهر مشهد در مورد مذاكره با آمريكا چرا موضع منفي گرفته است. ما از منتقدان مي خواهيم كه يكبار ديگر فرمايشات آقا را بخوانند، ايشان گفت : " ما در مورد مسائل خودمان با آمريكايي ها هيچ مذاكره اي نداريم آمريكايي ها اصرار داشتند كه در مورد برخي موارد در عراق با هم مذاكره كنيم كه ما نپذيرفتيم و نهايتا برخي از مسئولين كنوني عراق چنين درخواستي را از ما كردند و مسئولين ما تصميم گرفتند نظرات جمهوري اسلامي ايران را در اين زمينه به آمريكايي ها تفهيم كنند"؛ به اعتقاد من اين تعبير از مذاكره يعني مذاكره منتفي است.

در مذاكره دوطرف بايد كف مشتركي داشته باشند و اولين قدم در مذاكره اين است كه دو كشور در ابتدايي ترين مسائل، اشتراك نظر داشته باشند و بعد از اين كه در كف اشتراك نظر داشتند آن وقت است كه مي توانند در مورد مسائل بعدي چانه زني كنند. ما اصلا در مورد امنيت عراق با آمريكايي ها كف مشترك نداريم، زيرا رهبر انقلاب در همان سخنانشان تاكيد مي كنند كه :"مشكل امنيت عراق اشغال عراق توسط آمريكا و اشغالگران است" بنابراين اگر ما با آمريكايي ها مذاكره كنيم به آمريكايي ها مي گوييم كه مشكل امنيت عراق حضور آمريكايي در اين كشور است.

خروج از "ان.پي.تي"

به گزارش "مهر" شريعتمداري در پاسخ به سوالي در مورد اينكه چرا كيهان مدام در مورد خروج از ان پي تي سخن مي گويد گفت : اقداماتي كه ايران در مورد معاهده ان پي تي انجام داده، فراتر از قانون است ولي اروپايي ها هيچ وقت به قانون تن نداده اند هم اكنون ارجاع پرونده ايران به شوراي امينت سازمان ملل بر اساس ماده c12 اساسنامه آژانس صورت گرفته است در صورتي كه اين ماده صريحا اين ارجاع را غير قانوني مي داند . بر اساس اين ماده، پرونده كشورها در دو صورت به شوراي امنيت ارجاع مي شود در حالت اول اگر انحرافي در برنامه هاي صلح آميز كشورها مشاهده شود و در حالت دوم اگر كشوري به توصيه ها توجه نداشته باشند مي توانند پرونده كشورها را به شوراي امنيت ارجاع دهند در صورتي كه قطعنامه ماه نوامبر آژانس تاكيد مي كند كه ايران انحرافي از معاهده ان پي تي نداشته است.

سوال ما اين است كه پرونده ايران براي چه به شوراي امنيت ارجاع شده است؟ خود آژانس و شوراي حكام، ان پي تي را لغو كرده اند و در شرايط كنوني، ما نمي گوييم كه از اين معاهده خارج مي شوم بلكه مي گوييم معاهده ان پي تي وجود خارجي ندارد بنابراين ما نبايد خودمان را معطل اين معاهده كنيم و بايد روزي از اين شتر مجنون پياده شويم.

نامه احمدي نژاد به بوش

وي درباره سوال ديگري در مورد تحليل شرايط جهان پس از ارسال نامه رئيس جمهوري ايران به جرج بوش* گفت : وقتي كه اين نامه ارسال شد و فقط تا همين اندازه رسانه ها اخباري منتشر كردند كه نامه اي براي بوش ارسال شده و متن نامه بعد از رسيدن به دست مخاطب اصلي منتشر خواهد شد. هم اكنون نامه به دست بوش رسيده است و خبرگزاري رويترز گزارش داده بوش وقتي در پروازي به مقصد فلادلفيا بود، نامه را ديده اما از متن نامه هيچ گزارشي ارسال نشده است. جان بولتون هم گفت كه اگرچه از متن نامه اطلاعي ندارد اما بر اساس بخشي از شواهد بخش هايي فلسفي و بخش هايي از نامه مذهبي و بخش هايي تاريخي است. بعضي ها در مورد نوع نامه و پيامدهاي آن تحليل هايي داشته اند و برخي آن را نشانه نرمش دانسته و برخي آن را نشانه اي از برقراري رابطه با آمريكا دانسته اند.

اما اينكه آيا اين نامه در روابط ما با آمريكا تاثيري خواهد كرد و در شرايط كنوني چه تغييري مي گذارد هنوز مشخص نيست، آمريكايي ها هم اكنون در شرايط قدرت نيستند و وقايع موجود اين را نشان مي دهد الان هيات حاكمه آمريكا دچار بحران شده است بسياري از دولتمردان اصرار دارند كه رامسفلد و ديك چني بايد كنار گذاشته شوند، رئيس سازمان سيا استعفاء داده است. در انگلستان هم اين وضعيت حاكم است؛ وزير خارجه اين كشور كنار گذاشته مي شود. متحدان آمريكا در ايتاليا و اسپانيا قدرت را از دست مي دهند و وضعيت آمريكا در جهان چندان مناسب نيست.

* "اين اظهارنظر شريعتمداري پيش از انتشار محتواي نامه احمدي نژاد به بوش صورت گرفته است"

حمله آمريكا به ايران

هم اكنون شرايط جهاني با زمان پيش از حمله آمريكا به عراق قابل مقايسه نيست ؛ آمريكا از يكسال قبل اعلام مي كرد كه مي خواهد به عراق حمله كند در آن شرايط همه كشورها با آمريكا مخالف بودند و انگلستان متحد آمريكا در حمله به عراق بود اما وضعيت كنوني به گونه ديگري است.

گاردين در يكي از مقالات خود نوشت : " بعد از انقلاب اسلامي ايران منطقه آبستن حوادث است و اگر آقاي بوش مي خواهد دموكراسي را به عراق ببرد ابتدايي ترين  راه براي دموكراسي، مراجعه به راي مردم است، چون منطقه برانگيخته است در هر جاي خاورميانه به آراي مردم مراجعه شود آنها خميني هاي ديگري را انتخاب خواهند كرد". اين پيش بيني گاردين البته درست است اما من نمي گويم كه ما بايد دارها را برچينيم و خون ها را بشوييم.

البته من نمي گويم كه ما بايد بشينيم كه هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. ايران بايد آماده باشد و اين آمادگي را داشته باشد كه احيانا ممكن است اتفاقي هم بيافتد و اين اتفاق با شواهد و قرائن موجود به نفع آمريكا نخواهد بود، باز هم اين حرف من به اين معني نيست كه ما در يك درگيري احتمالي هيچ آسيبي نخواهيم ديد بلكه قطعا آسيب مي بينيم اما آسيبي كه آمريكا مي بيند آسيب سنگيني خواهد بود.

رابطه كيهان با بازداشت جهانبگلو

شريعتمداري در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه چرا هر بار پيش از برخورد با روشنفكران كيهان مقالاتي در مورد آنها به چاپ مي رساند، گفت: اگر اكبر گنجي از من به عنوان "حسين بازجو" ياد كرده به اين عنوان كه من از او بازجويي كرده باشم اين صحت ندارد، ايشان در سطحي نيست كه اگر من بازجو باشم از وي بازجويي كنم و افراد دم دستي براي ايشان كافي است و ايشان شخص برجسته اي نيست و در سطح من نيست.

من بسيار متاسفم كه ثواب بازجويي در كشور جمهوري اسلامي ايران كه كشور امام زمان (عج) است در نامه اعمال من ثبت نشده است . اين مسئله كه من در برخي از زندان ها با برخي از افراد صحبت مي كرده ام، چيزي عادي است و اتفاقا كساني من را به زندان دعوت مي كردند كه بعدا جزو اصلاح طلبان شده و خودشان هم بعدا اعتراف كردند كه از من دعوت كرده اند.

من با احسان طبري مدتها نشستم و صحبت كردم و بحث ما اصلا بازجويي نبود اما من اصلا در جريان قتل هاي زنجيره اي از اصلاح طلبان بازجويي نكردم و آنها دم دستي تر از اين هستند كه من از آنها بازجويي كنم و اگر قرار باشد من از آنها بازجويي كنم آنها بايد من را بشناسند، چه كسي تا كنون پيدا شده كه بگويد من از او بازجويي كرده ام؟

در مورد رامين جهانبگلو، "فرج سركوهي" پانزده سال قبل در هفته نامه "آدينه" مي نويسد: رامين جهانبگلو رابط سفارتخانه هاي خارجي در ايران است. اين را كه من نمي گويم فرج سركوهي مي گويد آنها كه جرات گفتنش را ندارند آلوده اند.

کد خبر 324157

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha