محمد سعيد شريفيان - آهنگساز - در گفتگو با خبرنگار موسيقي مهرگفت : وقتي در واقعه عاشورا متمركز مي شويم در مي يابيم كه اغلب به مقطع زماني شام غريبان تا اربعين بي توجه بوده ايم . بايد اذعان داشت كه نهضت حضرت زينب (س) بسيار تاثير گذاربوده و درحقيقت اگراهميت تاريخي آن بالاترازواقعه ظهرعاشورانباشد، دست كم همطرازبا آن است ؛ چون پيام اين واقعه مهم توسط حضرت زينب (س) به گوش ديگران رسيد ودر واقع موجب انتقال پيام مهم عاشورابراي همه طول تاريخ شد. اين موضوع وقتي براي من اهميت صدچندان پيدا كرد كه ديدم يك زن اين نهضت را برپا و رهبري كرده است .نهضتي كه موجب شدتا يك تحول اجتماعي و فكري بين مردم ايجادشود. به همين خاطر احساس كردم اگر ادامه سمفوني خسوف را كه فقط مختص به مقطع واقعه، از ظهرعاشورا تاشام غريبان بود را نسازم ، هم كار خودم نيمه كاره تمام شده و هم اداي دينم به اين واقعه تاريخي به تكامل نرسيده است .
دكتر شريفيان درباره اجراي سمفوني خسوف با اركستر فيلارمونيك روماني، گفت : بعد از اجراي سمفوني خسوف در اربعين سال 82 ، نماينده هايي از كشورهاي مختلف خواستار اجراي اين سمفوني در كشورخود شدند .تا اينكه اوايل تابستان 84 به خاطر همكاري اركستر فيلارمونيك روماني در اجراي سمفوني خسوف درايران ،دعوت آن كشور را پذيرفتم .
وي در ادامه افزود : درروماني ازاين اثراستقبال بسيار شاياني شد و با توجه به صحبت هايي كه من درباره نهضت عاشورا و حق طلبي هاي امام حسين(ع) كردم،مطبوعات شان با اشتياق زياد تمام ابعاد اين برنامه را پوشش دادند . اين سمفوني با همكاري بسيارخوب اركستر فيلارمونيك ، ابتدا دو شب به صورت كنسرت اجرا شد و سپس در دوشب متوالي وبا كيفيت مطلوب ضبط شد كه اميدوارم با همكاري متوليان موسيقي در كشور هر چه زودترمنتشر شود . علاوه بر آن در صدد هستم تا كليپي نيزبراساس اين سمفوني در تلويزيون ساخته و پخش شود .
سازنده سمفوني خسوف در باره ساخت قسمت دوم سمفوني خسوف ،اظهار داشت : اين كار- كه فعلا من نام خسوف شماره 2را برآن نهاده ام- در واقع روايت موسيقايي نهضت حضرت زينب و فاصله زماني شام غريبان تااربعين سال 63 هجري قمري است.بافت اين كار مثل خسوف از كر و اركستر سمفونيك تشكيل شده ودر آن از اشعار شاعراني چون فواد كرماني،صفي عليشاه،عمان ساماني و خطبه هاي حضرت زينب (س)استفاده شده است كه اميد وارم به زودي بتوانيم آن را اجرا كنيم .
وي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا اين اثر را هم با يك اركستر خارجي اجرا مي كنيد يا نه ؟ گفت : حقيقت اين است كه من علاقمندم كه هر اثري را با اركستر ايراني اجرا كنم اما وقتي نواقص اين اجازه را به آهنگساز نمي دهد چه بايد كرد؟ اركسترهاي ما در ايران از كمبودهاي عمده اي برخوردارند. اگر قرار به همكاري باشد بايد تسليم بسياري از شرايط و تبصره ها شد كه اين امر يراي من ميسر نيست . من دوست دارم در ايران كار كنم و براي اين منظوربه چند هنرمند مهمان از خارج نيازمنديم .به خصوص در بخش موسيقي آوازي اثر .
وي در پرسشي مبتني بر دلايل ضعف ايراني ها در حوزه تاليف آثار تئوريك ، گفت : اصولا اگر به ريشه تاريخي اين مساله مراجعه كنيد در مي يابيد موسيقي ايراني به لحاظ وجود روحيه فرد گرايي اش نهايتا سعي داشته تا تكنوازان خوبي تربيت كند .
خالق سمفوني خسوف درباره اركستر سمفونيك تهران ،گفت : اميد وارم شرايط به حدي برسد كه بتوان با اين اركستر كار توليدي انجام داد .هدف اصلي در خلق يك اثر ارائه و توليد آن است . اميد وارم روزي برسد كه ما براي اجراي يك اثر به ديگران نياز نداشته باشيم .
شريفيان درباره كمبود آهنگ و آهنگساز در زمينه موسيقي كلاسيك ، تصريح كرد : من فكر مي كنم اين مساله به مديريت هنري در كشور باز مي گردد . اگر چه تعداد آهنگ و آهنگساز هاي ما در عرصه موسيقي كلاسيك اندك است ،اما با شرايط رشد آنها بايد قدر همان چند نفر و همان تعداد اثر را دانست . طبيعي است كه در كشوري كه يك اركستر سمفونيك بيشتر ندارد ،موسيقي كلاسيك هم از موقعيت مناسبي برخوردار نيست .هر چه اركستر بيشتر باشد ،اثر هم بيشتر خلق خواهد شد ،چون آن ها به خوراك نياز دارند .
اين آهنگساز ،خاطر نشان كرد : مساله ديگر نداشتن متقاضي و نبودن سفارش است .به نظر من سفارش پديده پيشبرنده اي است . اما وقتي اين واژه در ايران مورد استفاده قرار مي گيردمعناي متضادي از آن به ذهن ها متبادر مي شود . بسياري از سمفوني هاي بزرگ دنيا سفارشي بوده اند ؛مگرچه ايرادي دارد ؟ منتها در غرب كاري را از شما مي خواهند كه از عهده تان بر بيايد و اگر موزيسين نتواند ،مي گويد نمي توانم . در كشور هاي صاحب كلاس موسيقي همه چرخه ها با هم در ارتباط اند و يكديگر را حمايت مي كنند . ارائه يارانه به بخش هاي غير دولتي و غير فرهنگي براي حمايت از هنر به شكوفايي اقتصادي هم منجر مي شود .
محمد سعيد شريفيان در پايان ، گفت : آنچه براي موسيقي در كشور ما راهگشا خواهد بود ، ارائه يك مديريت هنري هدفمند و مطلع خواهد بود . اگرچنين شود طبيعتا برنامه ريزي هاي منسجمي ريخته مي شود و موسيقي در مسير اصلي خود به حركت ادامه خواهد داد .
نظر شما