دكتر مارك ورثينگ رئيس گروه الهيات دانشكده تبور آدلايد، استراليا در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن تصديق اين امر كه رابطه علم و دين اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم دچار تفاوت ماهوي شده است، گفت: تعريف علم در اواخر قرن نوزدهم بسيار تغيير كرد. علم در قرن نوزدهم عرصه اي بدون پيش فرض تلقي مي شد و كاملا خنثي و بي طرف بود.
وي افزود: در قرن نوزدهم دنيا بدون آغاز و پايان درنظر گرفته مي شد و انسان را فاني مي پنداشتند، اين در شرايطي است كه تغييراتي كه انيشتين، علم كوانتوم و مكانيك به وجود آورد فلسفه علم را متحول و آن را چون دين داراي پيش فرضهاي بسياري كرد.
رئيس گروه الهيات دانشگاه تبور آدلايد تصريح كرد: اكنون پس از گذشته يك سده مي دانيم كه دنيا آغازي داشته و برخي اتفاقات آغاز آن را رقم زده است . بنابراين ماهيت علم به صورت دراماتيكي تغيير كرده و دين نيز در بسياري از عرصه ها با علم سازگار شده است.
وي تأكيد كرد كه گفتگوي بين علم و دين نيز به ماهيت متفاوتي دست يافته است، چرا كه دانشمندان و متفكراني كه در هر دو عرصه فعاليت مي كنند تغيير كرده اند و اين امر به طور خاص در عرصه دين قابل مشاهده است.
ورثينگ اين امر را منجر به تحول ماهيت رابطه علم و دين دانست و گفت رابطه اين دو عرصه در مقايسه با 100 سال گذشته بهبود يافته است.
دكتر ورثيتگ ضمن تأكيد بر اينكه دانشمند مي تواند ديندار و فرد متدين نيز دانشمند باشد، گفت: دانشمندي كه به يك دين خاص اعتقاد دارد و در كار خود تعهد به دين را ضروري مي داند يك فرد ديندار محسوب مي شود. يك فرد مي تواند نجار باشد و اعتقادات ديني خود را حفظ كند و همچنين فرد مي تواند دانشمند و ديندار باشد.
وي گفت: اما به عنوان توصيفي كه عرصه فعاليت يك فرد ارائه مي كنيم هيچ تضادي در عبارت دانشمند ديندار وجود ندارد. دانشمند مي تواند عرصه دين را نيز مورد مطالعه و بررسي قرار دهد اما افرادي كه خود را به عنوان دانشمند ديندار معرفي مي كنند افرادي هستند به عنوان دانشمند در عرصه علوم مختلف فعاليت كرده و خود را به يك دين و مذهب خاص متعهد مي دانند.
مارك ورثيگ با اشاره به تأثير مؤلفه هاي ديني در پيشرفت كشورهاي در حال توسعه اظهار داشت: فكر مي كنم كه دين و ايمان مي توانند راه و جهت را به انسان نشان دهند و اگر روح و نفس انسان هدايت نشود شرايط دشواري به وجود مي آيد، مردمي كه داراي فكر هستند و اهميت مي دهند كه زندگي آنها و معنويت اهميت دارد بيش از ديگران آماده براي تلاش در راه معنويات و پيشرفت جامعه هستند.
وي افزود: براي كشورهاي در حال توسعه اي كه در راستاي پيشرفت اقتصادي تلاش مي كنند، مؤلفه هاي ديني بسيار اهميت دارند. در غرب اين تفكر پيش آمده بود كه اعتقاد ديني از اهميت چنداني برخوردار نيست، چرا كه آنها فكر مي كنند انسان هرآنچه را كه نياز داشته در اختيار دارد. اما كنون بسياري از كشورهاي غربي به اشتباهات خود پي برده و متوجه شده اند كه دين هنوز هم بسيار حائز اهميت است اما بازگشت به آن دوران به زمان نياز دارد.
كتاب الهيات سه گانه ماتريكس، زماني كه انتخاب اهميت پيدا مي كند: مقدمه اي به اخلاق مسيحيت؛ ديدگاه هاي بين رشته درباب جهان شناسي و تكامل بيولوژيكي؛ گوناگوني زيستي و بوم شناسي؛ كتاب گناه و رستگاري نوشته مارك دبليو ورثينگ و دونكان ريد از آثاري است كه دكتر مارك ورثينگ تاكنون منتشر كرده است.
نظر شما