جواد طوسي، كارشناس و رئيس انجمن منتقدان سينما، در گفتگو با خبرگزاري "مهر" در مورد عملكرد مديريتي مهندس ضرغامي و پخش فيلمهاي ايراني و خارجي در شبكه هاي تلويزيوني در يكي دو سال اخير گفت: "وجود يك تنوع در سياستهاي آقاي ضرغامي در انتخاب فيلم هاي ايراني و خارجي با توجه به حجم گسترده كانالهاي داخلي و با در نظر گرفتن سوابق مديريتي و اجرايي ايشان در دوران تصدي معاونت وزارت ارشاد مي تواند در جهت مخاطب شناسي مطلوب اين رسانه موثر و مفيد باشد. مشروط بر اينكه در انتخاب و گزينش فيلم ها اعم از ايراني و خارجي با نگاه كارشناسانه تري (فرضاً با تعيين هيئتي متشكل از طيف هاي مختلف جامعه مثل جامعه شناس و منتقد) تصميم بگيرند."
طوسي در ادامه افزود: "به علاوه اينگونه استنباط مي شود كه درصد غالب فيلم هاي انتخابي عمدتاً در جهت جوابگويي به سلايق تماشاگر منتسب به اقشار متوسط و عامي جامعه است. در صورتي كه اقتضاء مي كند با نگاه كلان تر و ديدگاه فرهنگي تر طيف هاي ديگر جامعه كه حوزه فرهيخته و روشنفكرانه اين جامعه را در بر مي گيرند نيز در اين انتخاب اوليه جايگاه مستقلي داشته باشند."
وي متذكر شد: "وانگهي در همان گستره نگاه عمومي مرتبط با سلائق توده عامي جامعه نيز مي توان سياستگذاري مدبرانه اي در جهت تغيير ذائقه اين تماشاگران انجام داد. چه در سينماي ايران و چه در سينماي جهان توليدات مناسبي وجود دارد كه علاوه بر رعايت عناصر و عوامل جذاب به طور هم عرض استاندارهاي لازم در جهت شكل گيري اثري حرفه اي خوش ساخت و برخورداري از قواعد روايت پردازي و رسيدن به مخاطب شناسي انبوه وجود دارد. اين الزام كه ما محدوده انتخاب و سلايق خود را عمدتاً متوجه آثاري متوسط و ضعيف نمائيم و استمرار اين سياست كاملاً سوال برانگيز است."
اين منتقد تاكيد كرد: "اين نقطه ايراد علاوه بر فيلم هاي سينمايي شامل مجموعه هاي تلويزيوني (اعم از ايراني و خارجي) نيز مي شود. چه بسا نقطه بحران در اين مسئله بيشتر احساس مي شود، البته با اين فرض كه بر اساس تعدد كانال هاي داخلي و گسترش جمعيت و لزوم بها دادن به ساعات اوقات فراغت آحاد مختلف جامعه كه توليد انبوه مجموعه سازي داخلي و خريد مجموعه هاي تلويزيوني خارجي را اجتناب ناپذير مي سازد."
رئيس انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي افزود: "متقابلاً بايد به اين نكته مهم توجه داشت كه رسانه اي با اين برد فراگير لزوماً بايد در فرهنگسازي و ارائه تصويري واقع بينانه از شرايط معاصر جامعه و نگاه دلسوزانه به اقشار مطرح و آسيب پذير اين دوران ملتهب عنايت بيشتر و صادقانه تري داشته باشد."
وي تاكيد كرد: "در صورتي كه به ويژه در مجموعه هاي تلويزيوني چند سال اخير مشاهده مي كنيم كه نوع طبقه بندي فردي و اجتماعي و مناسبات ميان شخصيت هاي مختلف يك مجموعه، سنخيت چنداني با واقعيت هاي جاري جامعه كنوني ندارد. اين نگاه فرهنگي و فانتزي و پايان بندي هاي خوش تحميلي و حذف مسائل اجتماعي كه دامنگير اقشار فرودست جامعه است، مي تواند در انفعال و بي اعتمادي افراد مرتبط با اين طبقه اجتماعي نقش بسزايي داشته باشد.
طوسي افزود: "نكته اميدواركننده در توليدات تلويزيوني بيشتر در برنامه هاي خبري مشاهده مي شود."
اين كارشناس در مورد حضور كارگردانان سينمايي در تلويزيون گفت: "در كنار ساخت تعداد زيادي از مجموعه هاي تلويزيوني متوسط و ضعيف، متقابلاً با نمونه هاي اميدواركننده اي از توليد و ساخت مجموعه هاي تلويزيوني متفاوت و قابل بحث رو به رو هستيم."
طوسي در ادامه گفت: "نقطه ابهام برانگيز در مورد اين مجموعه ها روند طولاني مراحل ساخت و توليد و عرضه آنهاست، حتي اطلاعات واصله متاسفانه حاكي از توقف هر از گاه بعضي از آنها از جمله سريال هاي "مختارنامه " و "در چشم باد" است. اگر بر اساس سياستگذاري اوليه كه ممكن است در دوره تصدي رئيس سابق اين سازمان شكل عملي پيدا كرده باشد، بر ساخت اين مجموعه ها اتفاق نظر بوده و بودجه اي هم براي آنها اختصاص داده شده، برخوردهاي بعدي كه منجر به توقف ساخت اينگونه سريال ها شده و مي شود هيچ توجيه منطقي ندارد. لذا در چارچوب همان نگاه كلان مهندس ضرغامي در اين گونه موارد اقتضاء مي كند كه ايشان بر اساس مسئوليت و اختيارات محوله در تصميم گيري هاي مستقل خود و ادامه روند پروژه هاي قبلي جسارت بيشتري از خود نشان دهند. اتخاذ روش هاي محافظه كارانه نمي تواند در سياستگذاري هاي كوتاه و كلان اين رسانه موثر واقع شود."
وي افزود: "يكي ديگر از نقاط ضعف اصلي تلويزيون ركود چشمگير در شبكه اصلي آن يعني شبكه اول است كه در مقايسه با نگاه متنوع ديگر كانال ها به عنوان ضعفي آشكار (با توجه به گستردگي رسانه اي و مخاطب شناسي كانال) به شمار مي آيد، با اين وصف ضرورت بازنگري در شيوه مديريت و برنامه سازي متنوع شبكه يك براي رسيدن به همان جايگاه پرمخاطب و جذاب سابق به شدت احساس مي شود. احساس مي شود در مقطع كنوني نوع نگاه محافظه كارانه و منطبق با مميزي در شبكه يك بيشتر اعمال مي شود. تداوم اين سياستگذاري غلط مي تواند كليت اهداف اين رسانه و رسيدن به نقاط آرماني و رسالت فرهنگي و آموزشي آن را تحت الشعاع قرار دهد."
اين منتقد سرشناس سينما تاكيد كرد: "با توجه به گذشت 28 سال از پيروزي انقلاب آيا اين ضرورت احساس نمي شود كه رسانه اي با اين ابعاد گسترده از پوشش مخاطب و جنبه هاي علمي و فرهنگي و آموزشي به مقوله تضارب آراء بيشتر بهاء دهد؟ حداقل بر اساس سياستگذاري اعمال شده و نگاه نهادينه در مورد بافت علمي و فرهنگي شبكه 4 مي توان در سياستگذاري و برنامه سازي اين شبكه مباحث مختلفي در عرصه هاي ادبي، فرهنگي، اجتماعي، فلسفي و ديني را با حضور افراد مختلفي از طيف هاي وابسته به اين حوزه ها دعوت كرد تا با محور قرار دادن موضوعات مرتبط به جامعه كنوني بتوان سير انتقال منطقي در آگاهي و فرهنگ سازي به وجود آورد."
طوسي در پايان گفت: "به ويژه آنكه با اين واقع بيني تلخ مواجهيم كه به تبع روزمرگي غالب بر افراد مختلف جامعه و نداشتن فرصت كافي براي احتصاص بخشي از ساعت خود به مطالعه و ضعف بنيه اقتصادي براي تهيه منابع اطلاعاتي اعم از نشريات و كتب، با توجه به برد ارتباطي وسيع تلويزيون و راديو به خوبي مي توانند در دستيابي به اين مهم و ارتقاء فكري مخاطبين مختلف اين جامعه (به ويژه نسل سوم) كارساز باشند."
نظر شما