پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲ خرداد ۱۳۸۵، ۱۰:۴۶

برانكو ايوانكوويچ:

فوتبال ايران را به جوانان سپرده ام/ خواب صعودمان به دور دوم جام جهاني تعبير مي شود

فوتبال ايران را به جوانان سپرده ام/ خواب صعودمان به دور دوم جام جهاني تعبير مي شود

برانكو ايوانكوويچ در تازه ترين مصاحبه خود در خصوص عملكرد تيم ملي ايران در رقابت هاي جام جهاني 2006 صحبت كرده و اينكه تيم كشورمان به دور بعد رقابت ها صعود خواهد كرد.

به گزارش خبرگزاري "مهر" سايت خبري سازمان تربيت بدني به طور مفصل با برانكو ايوانكوويچ  به گفت وگو نشسته كه مشروح آن را از نظر مي گذرانيد:

* پنجمين سال حضورتان را در ايران سپري مي كنيد اما طي يكي دو سال گذشته بر خلاف گذشته ، اغلب در يك لاك دفاعي به سر مي بريد. فكر مي كنيد همه دشمن شما هستند و شما وظيفه داريد از خودتان براي زنده ماندن دفاع كنيد.
- نمي دانم آيا اين يك گارد دفاعي است يا نه. در واقع شيوه برقراري ارتباط من به اين شكل است. هميشه خبرنگاران معتقدند چيزي كه از من گرفته اند آنقدر جذاب نبوده، طبيعتاً هر طرف از جانب خودش به اين مساله نگاه مي كند و خب، تصميم گيري خاص خودش را هم دارد. در اين سال ها بعضي مواقع اطلاعات مورد سوء استفاده قرار گرفته يا واقع بينانه به آن پرداخته نشده است بلكه نشريات سعي كرده اند از مسائل بابت جنجال سازي استفاده كنند. از آن پس تصميم گرفتم اطلاعات را به صورت منتخب تحويل رسانه ها بدهم.من مثل آقاي بلاژويچ نيستم. او از نظر روزنامه ها شخص بسيار جذابي بود. بلاژ قادر بود مطبوعات را با عناوين و مطالب مختلف پر كند ولي بايد بپذيريم كه من طور ديگري هستم.

* طي دو سال گذشته هميشه اين حس را داشته ايد طرفي كه رو در روي شما نشسته دشمن شماست.اينطور نيست؟
- امكان آن هست. علي الخصوص در طول يك سال گذشته، بعد از كسب بزرگ ترين نتيجه تيم ملي ايران. من هر روز صبح با اين فكر بيدار مي شدم كه چگونه بايد مقابل حملات دفاع كنم؛ حملات و حملات پياپي و انتقاد و انتقادات پياپي. شما در مطبوعات كار مي كنيد و به مراتب بهتر از من آگاه هستيد. من روزنامه ها را نمي خوانم ولي به نحوي از من سئوال مي پرسند كه مجبور به پاسخگويي مي شوم. هر روز بيدار مي شدم در حاليكه فكر مي كردم با كدام استدلال بايد از بزرگ ترين نتيجه تاريخ فوتبال ايران دفاع كنم. اگر شما هم بوديد طوري برخورد مي كرديد كه گويي پشت اين سوالات هدف خاصي نهفته است. نمي خواستم در حذف يا قتل خودم شركت كنم. خيلي از مطبوعات به صورت علني اعلام كردند كه مخالف من هستند. طبيعتاً نحوه برخورد من هم بايد تفاوت مي كرد.

 * چرا اين اتفاق پس از مقدماتي جام جهاني رخ داد؟ ضمن آنكه در دوره اي كه شما از ايران رفتيد مردم و حتي مطبوعات به شدت علاقمند بازگشت شما بودند؟
- من نمي دانم چه اتفاقي افتاد. شما مي توانيد به من كمك كنيد. از جانب خودم دوست دارم بدانم واقعاً مشكل من چه بود. من بايد با مطبوعات ارتباط داشته باشم. دوست دارم بدانم، واقعاً دوست دارم بدانم. دائماً فكر مي كنم شايد در نوع برقراري ارتباطم اشتباه كرده ام.

* شايد يكي از بحث هايي كه شما مطرح كنيد اين باشد كه چند روزنامه نگار مي خواستند به تيم ملي خط بدهند. وقتي نشد در روزنامه هايشان جبهه گيري كردند. اين يكي از مسائل بود، چرا وقتي با آن مواجه شديد به طور رسمي اعلام نكرديد كه واقعيت چيست؟
- اين كه مشكل من نيست. وقتي مدرك اثبات اين معضل را در اختيار ندارم چكار مي توانم بكنم؟ من حتي مي دانم كدام دست ها پشت اين مسائل وجود دارد اما نمي توانم در موردش حرفي بزنم. شما روزنامه نگار هستيد، تاكنون پيش آمده كه من زنگ زده باشم كه چرا اين را نوشتيد يا چرا آنطور نوشتيد؟ دشنام و دروغ هاي زيادي در موردم نوشته شد ولي حتي به خودم اجازه ندادم بپرسم چرا اينطوري مي نويسيد. شما حق داريد انتقاد كنيد اما من هم حق دارم موافق آن نباشم. اين حق من است اما آيا مي توانم بگويم ننويسيد؟ پس چطور بايد انتظار داشته باشيم كه فلاني و فلاني و فلاني در تيم نباشند و حتماً سرمربي بايد مطيع ما باشد. من از مواضع خودم دفاع كرده ام البته لزومي هم ندارد حتماً و حتماً مواضع من صحيح و بي عيب باشد. من نمي گويم قطعاً حرفم صحيح است اما با توجه به قانون فدراسيون من تصميم مي گيرم كه چي چطور باشد. به هر حال من در مقابل پاسخگو هستم. به اين دليل است كه مي پرسم چه چيز را بايد اصلاح كنم. همه مي گويند مغرور و بي ادب شده اي. در مقابل وقتي تمرين تيم ملي را مي بينم كه فقط يك خبرنگار برايش مي آيد به خودم حق مي دهم ناراحت باشم. تازه سئوال آن خبرنگار (كه تنها خبرنگار حاضر هم بود) اين بود كه نظرتان در مورد ورود بانوان به استاديوم ها چيست. سوال دوم اين بود كه در جام حذفي بازيكنان بايد حضور داشته باشند يا نه. من با خودم فكر كردم كه او دنبال يك اشتباه كوچك از من مي گردد كه يك مقاله كمدي از آن بسازد. او هيچ سئوالي در مورد وضعيت تيم، بازيكنان، مصدومان و حتي غايبان نپرسيد. من به او پاسخ دادم ولي حق دارم در ذهنم آنچه دوست دارم تصويرسازي كنم.

* آيا به نظر شما صحيح تر نبود وقتي با پيشنهاد فلان مطبوعاتي براي دست بردن در تركيب يا فهرست دعوتي ها مواجه شديد آن را براي همه توضيح مي داديد؟
- اين تيم ملي شما است نه من. اين تيم ملي ايران است و من تنها مربي اش هستم. سال ديگر هم نخواهم بود. يك نفر ديگر جاي من مي آيد ولي تيم ملي ايران مي ماند. اين حق شماست كه انتقاد كنيد ولي در انتقادهايتان بايد نظر من به عنوان سرمربي مهم باشد. شما مي دانيد بسياري از بازيكنان با مقاصد خاص در مطبوعات به سمت تيم ملي هل داده مي شوند.

*  بحث اينجاست كه چرا صراحتا نمي گوييد فلان شخص زنگ زد و به من گفت فلان بازيكن بايد دعوت شود؟
- سه روز بعد از راهيابي ما به جام جهاني حملات شديد آغاز شد. مي دانم كه در جنگ، من به عنوان سرمربي با روزنامه نگاران بايد كمترين شانس را براي خودم كنار بگذارم. آنها حتما پيروز مي شوند. قلم دست آنهاست و البته اين سلاح قدرتمندي است. وقتي او بنويسد برانكو هيچ نمي فهمد مردم آن را مي خوانند و مي پذيرند.همه هم مي گويند مطبوعات ورزشي هستند، حالا يك چيزي گفته اند و تمام شده است.

* تا يك روزي مطبوعات دو دسته بودند. يك گروه حامي شما و يك گروه مقابل شما.شما اين روزها حاميان خودتان را هم از دست داده ايد. اين حس وجود دارد كه اگر كسي به لحاظ فني بگويد فلان بازيكن قابليت حضور در تيم ملي را دارد شما اولين فكري كه به سرتان مي رسد اين است كه او حتما مي خواهد آن بازيكن را به تيم ملي تحميل كند. اين نگاه باعث شد آن كسي كه حامي شما بود، حمايت را فقط در تعريف و تمجيد از شما ديد و به مرور از شما فاصله گرفت. - درست است. نقطه نظر خوبي را گفتيد. يك سال ، همه روزنامه نگاران از دست من شاكي بودند. من مدام از شما خواهش مي كنم به من كمك كنيد. چه كاري بوده كه من براي روزنامه نگاران انجام نداده ام؟ من به چه كسي بي احترامي كرده‌ام؟قرار مصاحبه با چه كسي را نپذيرفته ام؟ به چه كسي حمله كرده ام؟ به حيثيت چه كسي بي احترامي كرده ام؟ به چه كسي اجازه ندادم از بازيكنان مصاحبه و اظهار نظر بگيرد؟ چه كسي را براي ورود به كمپ و اردو ممنوع كرده ام؟ نمي دانم بايد چه كار ديگري انجام دهم؟ از صبح تا شب به من زنگ مي زنند. حتي به كسي هم توهين نكردم ولي گفتم ببخشيد، فكر مي كنم ساعت يك شب زماني است كه چلنگر كمي در كنار خانواده اش باشد. باز هم من مقصر هستم؟ مي خواهم به شما بگويم كه چرا غمگين هستم . من ناراحت نيستم. نه، فقط غمگينم. تيم ايران تا امروز مثل مكزيك 13 بار به جام جهاني راه پيدا نكرده، بلكه تازه بار سومش است. در چهار سال اخير فقط سه مسابقه رسمي را باخته ايم. مقام سوم آسيا را كسب كرده ايم. در چهار سال اخير هميشه بين جايگاه هاي پانزدهم تا بيست و سوم جهان بوده ايم. بين 15 تا 16 بازيكن در رده سني 20 تا 23 سال داريم و تعداد زيادي بازيكنان جوان به تيم ملي دعوت شده اند. تنها دو بازيكن بالاي 30 سال داريم. دست كم منصفانه بنويسيد نه به خاطر من، به خاطر بازيكنان. آنها مهم هستند. من تغيير مي كنم. شما شاهد هستيد كه 90 درصد مقالات بي رحمانه نوشته مي شود. آيا درخواست من زياد است؟ آيا من بيمار رواني هستم؟

*  تماشاگران حق دارند از بازي فوتبال لذت ببرند. تيمي كه شما به مسابقات آسيايي بوسان برديد علي رغم تصور همگان بسيار زيبا بازي كرد و بهتر نتيجه گرفت. آن تيم را همه دوست داشتند كما اينكه در آن بازي ها كريمي و دايي غايب بودند، اما امروز اين حس وجود دارد كه پس از آن شما تا پايان جام جهاني به همان تيم اتكا كرده ايد. اگر در اين ميان بازيكني در ليگ خوب بازي كند راهي براي ورودش به اين جمع نيست. شما به بازيكنان اصلي حس امنيتي بخشيديد و راه را براي ورود سايرين دشوار كرديد؟

- اين نقطه نظري است كه مطبوعات در ذهن مردم شكل داده اند. درست است. آنها ذهن مردم را اينطور ساختند تا بعد بتوانند مدام تغييراتي در تيم ملي ايجاد كنند، با اين پيشزمينه كه آنها ابزار رسانه ها را در اختيار دارند ولي من ندارم. بازيكناني كه من اغلب از آنها استفاده كرده ام، واقع بينانه بهترين هاي باشگاه ها يشان بوده اند. در بوسان در واقع پايه اي تشكيل شد. از آن تيم برخي حذف شدند و برخي خير. بازيكناني داريم كه حالا بين 20 تا 23 سال هستند يعني 7 بازيكن جديد. آنها سال ها مي توانند براي تيم ملي بازي كنند. من اصلاً كاظميان و مبعلي را حساب نكردم. تلاش مي كنم با استدلال صحبت كنم، حالا طرف دوم كه مطبوعات باشند، از اين مساله چشم پوشي مي كنند. چرا كسي آمدن طالب لو و معدنچي را در نظر نمي گيرد؟ معدنچي را سه سال پيش از فجرسپاسي به تيم ملي آوردم. جباري و تيموريان از ابومسلم فراخوانده شدند.

* وقتي شما عنايتي را دعوت نمي كرديد هيچگاه نگفتيد كه او علي رغم توانايي هايش به درد سيستم من نمي خورد. هميشه سعي مي كرديد او را انكار كنيد.براي دعوت نكردن عنايتي، حضور علي دايي را دليل مي آورديد.
- اولاً كه من هرگز اظهار نظري در مورد فرد و به صورت انفرادي نداشته ام، مخصوصاً در مورد نقايص بازيكنان. هر كدام از ما نقايص خاص خودمان را داريم. اين گونه بررسي هارا به بحث ها و جلسات فني خودمان موكول كرده ام. هزاران بار گفته ام و دوباره هم مي گويم كه دايي، هاشميان و حتي برهاني پتانسيل بالايي دارند و اين بدشانسي مهاجمان ديگر است. عنايتي چهارسال پيش وقتي در ابومسلم بازي مي كرد توسط خود من به اردوي تيم ملي فوتبال دعوت شد كه متاسفانه براي بازي هاي بوسان در مرحله آخر حذف شد. در مورد كاظميان و مبعلي هم همين طور. دوره بلاژويچ آنها دعوت شدند. او معتقد بود كه نمي‌تواند براي جوان ها زمان را از دست بدهد. با اين حال آنها توسط من به اردوي تيم ملي بازگشتند. كعبي 17 ساله را من به تيم ملي دعوت كردم.حالا مي نويسند كه هيچ كاري نكرده ام، آيا بايد هر روز تكذيب كنم؟ كدام مربي تاكنون اين تعداد جوان را به اردو دعوت و از آنها استفاده هم كرده است؟

*روزي شما در مصاحبه مطبوعاتي گفتيد كه آمده ام صد سال ايران بمانم. حالا مي گوييد دو ماه بيشتر در ايران نيستم و يا غمگينم.
- فكر مي كنم انرژي من حتي از روز اول هم بيشتر شده است. براي من مشخص است كه وضعيت و آينده ام به هر بازي و نتيجه آن بستگي دارد. هدف كوتاه مدت من، در آن روز بوسان بود. ميان مدت، جام ملت هاي آسيا و بلندمدت جام جهاني. قرارداد من 10 مهر ماه  به پايان مي رسد. معمولاً در ايران قراردادها يك ساله منعقد مي شود ولي شايد من اولين مربي اي باشم كه دو ساله قرارداد امضا كردم.

* امروز براي ما تفاوتي ندارد كه چه كسي در تيم ملي است. به هر حال، جام جهاني را پيش رو داريم و مهم ترين خواست ما پيروزي و نتيجه گيري در جام جهاني است، هر چند كه غيرواقع بينانه باشد.
- نه،اصلاً غيرواقع بينانه نيست، اين خواست معمولي شما است. من هم خواب جام جهاني را مي بينم.اگر آماده نباشيم امكان پيروزي نيست. اين مساله علاقمندم مي كند كه پيگيري كنم حريفان ما چه تيم هايي هستند و با چه خصوصياتي.

* ما كه بيرون گود هستيم نمي توانيم خوابمان را تعبير كنيم ولي شما مي توانيد. به هر حال سرمربي تيم ملي هستيد. چه اتفاقي قرار است در اين تيم رخ دهد كه ما برويم و روز اول مكزيك را ببريم يا دست كم آنقدر خوب بازي كنيم كه همه دنيا فوتبال ما را تحسين كنند.
- پيش از اين براي شما اهدافمان را گفته ام. اگر حتي نتيجه خوبي نگيريم ولي بايد با قدرت مقابل آنها فوتبال بازي كنيم. ما بايد حتي الامكان به مرحله دوم راه پيدا كنيم. به اعتقاد من اين خواب بالاخره تعبير خواهد شد. براي آن بايد اول برنامه خوبي تهيه كنيم. بهترين ها بايد دعوت شوند كه كرده ايم. مي شود روي يكي دو نفر با هم بحث كنيم ولي درهر صورت بايد با كيفيت بالا كار كنيم. مسلماً شانس را هم بايد در نظر بگيريم و آنها را خوب آناليز كنيم. اين كار بلافاصله پس از قرعه كشي آغاز شد.با اين حال مي دانيد مهم ترين مساله چيست؟ جو اطراف تيم؟ جو شادي آفرين، خوشبينانه و انگيزشي.

* يكي از مربيان تيم هاي ليگ برتر چندي پيش مصاحبه اي داشتند و گفتند كه از ماه ها قبل مربيان  تيم ملي مي دانند تركيب ايران با چه نفراتي شكل مي گيرد.
- من اين را مي پذيرم. قهرمانان پنج دوره اخير جام را نام مي برم. اغلب آنها تركيب هاي ثابتي داشتند. اغلب مربيان به اين مي انديشند كه زودتر به تركيب ثابتشان برسند تا بتوانند هرچه بيشتر كيفيت كار و بازيشان را ارتقا دهند. فرانسه، برزيل يا آلمان در دوره هاي قبل را به ياد بياوريد. همه آنها تركيب هاي ثابتي داشتند. از شما مي پرسم چرا استقلال دست به تركيب اصلي اش نمي زند؟ موافقم كه برخي مربيان فلسفه ديگري دارند. نمي گويم آنها ايده درستي ندارند. من مربياني مي شناسم كه براي هر بازي چهار، پنج تغيير مي دهند ولي چرا چلسي بازيكنان و تركيب اصلي اش را تغيير نمي دهد؟ كرسپو ذخيره طلايي است. مهاجم برتر آرژانتين هم هست.اگر كسي آسيب نبيند فقط دو ترديد در ذهنم در مورد تركيب دارم اما اگر كسي آسيب ببيند تغييرات بيشتر مي شوند.

* به نظر مي رسد حساسيت شما بر روي دايي و ميرزاپور بالا رفته است.
- البته. در طول چهار سال گذشته اغلب مصاحبه هاي من با اين دو نفر شروع مي شدند، البته كه من حساس شده ام چون سوالات بدون استدلال هستند. چهارسال پشت سر هم در ذهن مردم طور ديگري مسائل خوانده مي شود، حالا شما خود را بگذاريد جاي من. ميرزاپور در اين چهار سال يكي از مهم ترين بازيكنان تيم ملي بوده. طبيعتاً در چند وقتگذشته نمايش هاي بدي داشت.اوليوركان را هم در اين چند وقت گذشته به خاطر بياوريد.

* من از قول شما مطلبي خواندم كه طالب لو يا رودباريان به اندازه ميرزاپور زحمت نكشيده اند. فكر نمي كنم اين جملات نتايج خوب و مثبتي به همراه داشته باشد.
- صحت ندارد. من هيچگاه چنين چيزي به زبان نياورده ام. اين حرف ها شما را هم به غلط انداخته چه رسد به مردم عادي. اين حرف هرگز از ذهن من گذر هم نكرده است. من گفته ام ميرزاپور دروازه بان اول ماست. آنها هم عالي هستند ولي هرگز نبايد گفت زحمت نكشيده اند. آنها بسيار زحمت مي كشند اما يادتان باشد فقط يك دروازه بان مي تواند در تركيب قرار بگيرد. بازيكنان را مي توان جا به جا كرد ولي دروازه بان را نه. ميرزاپور در باشگاه خودش هم يكي ازجوركشان تيم بوده. ضعف هايي هم دارد، الان هم دچار افت شده، بله، من اين را مي دانم. حتي مي توانيم در مورد اينكه كدام مسائل فني است و كدام ها غيرفني بحث كنيم. ما هم تلاش مي كنيم او را به مرز آمادگي برسانيم. همه معتقدند كه يقيناً او بهترين دروازه بان است.ضمن اينكه امكان هر چيزي وجود دارد. او هم مي تواند تغيير كند.

* در جام جهاني سه حريف داريم. براي رويارويي با آنها چه برنامه اي داريد؟ جلوي آنها برنامه هايمان را تغيير مي دهيم و يا برعكس قرار است بازيمان را به آنها تحميل كنيم؟
- سوال خوبي است. اين فلسفه عمومي مربيان است. من مربي اي هستم كه در حداقل ممكن خودم را با حريف تطبيق مي دهم. بر روي نقاط ضعف حريف كار مي كنم و نكات كليدي را به بازيكنانم گوشزد مي كنم. به اين ترتيب بازيكنان، حسن تطبيق آني با شرايط زمين و حريف را دريافت مي كنند. تورنمنتي كه در تهران با تيم هاي توگو، پاراگوئه و مقدونيه برگزار كرديم، مدلسازي خوبي براي ما از گروه مان در جام جهاني بود. يك تيم آفريقايي و يك تيم آمريكايي لاتين. بعد با كاستاريكا بازي كرديم كه همگروه مكزيك در مقدماتي جام جهاني بود. بازي با كرواسي را در نظر گرفتيم كه شباهت زيادي به فوتبال پرتغال دارد. متاسفانه كسي اينها را در نظر نمي گيرد.

* امروز همه فكر مي كنند آنگولا را از پيش برده ايم و حالا مي ماند كه از پرتغال و مكزيك امتياز بگيريم. اين تصور اگر به ذهن بازيكنان هم خطور كند خطرناك است.
- كاملاً حق با شماست. نمايندگان فيفا براي سميناري در تهران بودند. دو نفر آنها از آفريقاي جنوبي بودند. از من سئوال پرسيدند چرا كسي در ايران راجع به آنگولا صحبت نمي كند. آنگولا تيمي بسيار خوب است. به آنها گفتم اگر بخواهم در ايران به مردم بگويم آنگولا تيمي بسيار خطرناك است، همه خواهند گفت كه او مي ترسد. با شما موافقم. آنگولا با انگيزه بسيار بالايي به جام جهاني مي آيد. من به بازيكنانم خواهم گفت كه مبادا كسي آنگولا را دست كم بگيرد. هيچ تيمي در جام جهاني ضعيف نيست. متاسفانه ما معتقديم گروهي سخت است كه در آن تيم هاي آرژانتين، برزيل، انگلستان و شايد اسپانيا حضور داشته باشد.

کد خبر 330020

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha