آندره ونسن Andrwe Wincent استاد علوم سياسي دانشگاه سيدني استراليا است در گفتگوي اختصاصي با خبرنگار بين الملل "مهر" در پاسخ پرسش اول درباره علت بحران آفريني و غوغاسالاري توسط آمريكا بر ضد برخي كشورها از جمله ايران پاسخ داد:"همانطور كه مي دانيد درگيري هاو بحرانهاي خاورميانه ؛ مورد توجه دولت آمريكا و دولتهاي اروپايي است ، طبيعي است كه آمريكا ، صرفا به منافع اقتصادي خود مي نگرد،از طرفي امروزه در آمريكا هم نظريه برقراري مجدد روابط با ايران مطرح شده است،اما اين مسئله رويكردهاي مختلفي را در بر گرفته است تا برخوردي درست و كم هزينه صورت گيرد؛در اتحاديه اروپا امروز كم كم زد وبندهاي اقتصادي كمرنگ شده است ودركنار ذخاير نفتي ايران و وجود بازارگرم اقتصادي مصرف كننده ها؛با وجود روند اقتصادي متورم ويا ناپايدارايران از ديد علمي؛مسائل و دغدغه هايي همچون پافشاري ايران در دستيابي به پيشرفت برنامه اتمي مورد توجه است و از همه مهمتر حفظ امنيت منطقه خاورميانه و پاسخ به اين دغدغه كه ايران امكان دسترسي به ساخت بمب اتمي را دارد يا خير، حائز اهميت است وايران به زعم آمريكا به امتناع كردن از پذيرش نظرجهاني وحمايت از تروريسم جهاني ومخالفت با موازين جهاني و قوانين حقوق بشر وغيره متهم است، اما دولت ايران كمترين توجهي به اين مسائل مطرح شده از طرف آمريكا نداشته است" .
وي در ادامه اين گفتگو، ضمن اشاره به اين مطلب كه شايد تناقض هاي موجود در روند پروند اتمي ايران - با وجود اينكه كسي مانند آقاي البرادعي پيدا و پنهان ، بنا به قوانين موجود آژانس بين المللي انرژي اتمي، فرصت هاي خاص و استثنايي را در اختيار ايران گذاشته است – و يا عدم گفتگو ايران،بهترين دستاويز براي واكنش نشان دادن حكومت آمريكا و كسب موافقت ضمني اسرائيل در مورد جلوگيري اين مسئله باشد ، كه گاه حداكثر راه حلهاي پيشنهادي،حاكي از حمله نظامي است وحداقل آن هم به داشتن برخوردي جدي و فشاري گسترده تر مانند اعمال تحريم اقتصادي اشاره دارند و امروز تناقضهاي آشكار آمريكايي ها در نحوه برخورد با ايران به چشم مي خورد، درحالي كه اجماع كلي برضرورت و درست بودن اين برخوردها از جمله گفتگو است."
وي در ادامه در پاسخ به پرسش خبرنگار واحد بين الملل مهرمي افزايد:"چون ايران امروز از لحاظ اقتصادي در مرز تقريبا بدون ثباتي قرار گرفته است و كمترين تحريمي ، خطري جدي براي آن محسوب مي شود ،وازطرفي آمريكا، ايران را از سال2002 جزو محور شرارت ناميد و تصورآمريكا بر اين بود كه مي تواند برخوردي مانند عراق با ايران داشته باشد و به بهانه واهي داشتن سلاح كشتارجمعي حكومت را تغيير دهد، اما بعدها به هنگام بررسي بيشتر،زبان تهديد آمريكا امروز به زبان ديپلماسي تغيير كرده است كه به ظاهر نشانه راه حل ها است، اما باز هم در اين مرحله هم عدم شفافيت آمريكايي ها آشكار است" .
اين استاد دانشگاه مك واري استراليا در ادامه گفت:"اگر قبلا اين مبحث مطرح بود كه در صورت توافق همپيمانان،اگر پرونده به شوراي عالي امنيت برود،ديگر ايران نخواهد توانست به انجام و ادامه معامله هاي اقتصادي و بازرگاني با اروپايي ها بپردازد؛وامروزه مي بينيم كه ايراني ها هنوزازاقبال و شانس معامله با چين و روسيه برخوردارند؛اما اگر راي جمعي آمريكا و اروپا در صورت عدم پذيرش ايران و امتناع از پذيرش اين تعامل كلي به سوي اعمال تحريم پيش برود؛از طرفي بعيد به نظر مي رسد كه اين دو كشور توانايي انجام تعهدات خود نسبت به ايران را داشته باشند.از طرفي هم اين احتمال وجود دارد كه اين كشورها موقعيت خود را فداي سود اقتصادي با ايران نكنند؛چون فشار آمريكا بر آن كشورها،سبب تيرگي سياست دوگانه همكاري ها خواهد شد".
اين كارشناس برجسته دانشگاهي در پاسخ به اهميت گفتگوي ايران و آمريكا به طور مستقيم به اين نكته اشاره مي كند كه از طرف ديگر درخاورميانه امروزادامه منازعه و بحران بر سر موضوع ايران براي آمريكا چندان پرفايده نيست و با توجه به روند كلي خاورميانه امروز كه كشورهاي آن بيشتر در پي رفع تنش وكسب آرامش هستند، بايد توجه داشت كه بدون ايران، امنيت و تعادل خاورميانه غير ممكن است و هر حركتي در جهت خلاف اين مسئله نمي تواند مثمر ثمرواقع شود چون در محيطي آرام با استقرار دمكراسي وارتباطات ديپلماتيك مي توان به پيشرفت مورد نظر دست يافت.
وي در ادامه گفتگو با مهر اظهار داشت:"آرامش و صلح در خاورميانه به سبب بحران موجود ميان آمريكا و ايران در معرض خطر قرار دارد،همچنان شاهد اين بحران سازي ها و ناآرام كردن منطقه هستيم هرچند كه امروز بستر مناسب براي رشد دمكراتيك در منطقه در حال فراهم شدن است،وامروزدرخاورميانه با توجه به مطرح بودن حضور جدي ايران،آمريكا ملزم به گام برداشتن هوشمندانه است تا بتواند در عرصه شطرنج منطقه درست حركت كند و عدم توجه به اين مسئله سبب از هم گسيختگي فضا و ساختار افكارعمومي خواهد شد،كه امروزه سازمانهاي جهاني و از همه مهمتر رسانه هاي جهان را هم به واكنش واداشته است " .
خبرنگار واحد بين الملل مهر پيش بيني ونسن را در اين باره جويا شد كه گفت:" امروز اكثر استعدادها و پتانسيلهاي هر دو كشور بر اثر اين عدم ارتباط تقريبا هرز رفته است،هنوز در ايران و آمريكا اين مسئله ارتباط مستقيم جزو مسائل تابوهاي سياسي است؛هر چند من شخصا به ايران علاقه دارم و در كلاس، درس انقلاب ايران را تدريس مي كنم ،چون پس از انقلاب ساختاري منسجم به وجود آمد و امروزه از آن براي اهرم شدن در منطقه مورد استفاده ايران قرار گرفته است . و هم در كاخ سفيد هم و كنگره (كاپيتال هيل)آمريكا،جريان سيال تفكر ذهني سياستمداران آمريكايي توجه به خواست بين المللي و بررسي امكان گفتگو است و در خواست ايران هم يك طرح كاملا متمدنانه است و اين برخاسته ازهمان انديشه كهن ايرانيان و تمدن اصيل آنان است تا بر اساس حركت وگفتار نيك به پيش بروند،اما دريچه اميد بدون برنامه و هدف گشودن،شايد بيشتر موجب هدر رفتن همان استعداد ها شود".
به گزارش مهر،وي در پايان اين گفتگو خاطر نشان كرد:" اما در كل،با توجه به تاريخ روابط ايران و آمريكا ، كمترين شك و ترديدي ندارم كه ايران جزو قدرتهاي برتر منطقه است و اين حل بحران هم درشكل وقالب خاص و پيچيده اي كه از ايران ترسيم شده است براي آمريكا به تفكر و هوشمندي نياز دارد و دير يا زود ،آمريكا با توجه به همه ديدگاه هاي موافق و مخالف گفتگو مجبور به واكنش خواهد بود و تنها در گفتگو مي توان اهرم قابل توجهي براي اعمال فشار براي تغيير رويه ها يافت،در غير اين صورت، صرفا با توجه به تشتت آرا و عقايد منفي در جامعه سياسي آمريكا نمي توان توقع كار سازي درستي داشت و اين تنها بازي يك مهره سرگردان در شطرنج سياسي امروز است كه خواه ناخواه كيش و مات مي شود، اما پرداختن به اصل موضوع و اهتمام به رفع نواقص در ايجاد زمينه لازم براي تحقق مسئله ، و رسيدن به تغييرات دلخواه در مسير حل اختلافات، مسئوليت امروزايران و آمريكا است".
نظر شما