به گزارش خبرگزاري مهر، "ريچارد هاس "RICHARD HAASS رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا در تحليل خود براي انستيتو سياست خاور نزديك واشنگتن نوشت : الزاما چهار گزينه براي برنامه هسته اي ايران وجود دارد:
نخست اقدام نظامي است كه در صورت به اجرا در آمدن از سوي آمريكا با اقدامات تلافي جويانه ايران روبرو خواهد شد.
گزينه بعدي هم تغيير نظام است، اما مشكلي كه وجود دارد اين است كه تغيير نظام به زودي صورت نخواهد گرفت و اين گزينه بيشتر بر آرزوها و اميدها استوار است نه بر اساس واقعيتها. رويكرد تغيير نظام بايد به شكل تلويحي باشد نه به شكل صريح. كنگره نبايد به طور تبليغاتي برنامه 85 ميليون دلاري خود را تصويب كند.
گزينه سوم نيز كه در مورد كره شمالي به كار گرفته شد، اين است كه پس از سالها شكايت و تهديد، با يك ايران هسته اي بدون تاييد رسمي آن كنار بيايد.
هاس ادعا مي كند: شايد بازدارندگي بتواند در رسيدن ايران به بمب هسته اي مناسب باشد، اما مشكل بزرگتر اين است كه ايران ممكن است به طورمخفيانه كشور ديگري را مسلح كند.
گزينه چهارم هم ديپلماسي است كه سعي دارد تا از طريق مذاكره به يك نتيجه قابل قبول برسد. اين گزينه نه تنها از برخي نتايج منفي گزينه هاي ديگر جلوگيري به عمل مي آورد، بلكه اگر آمريكا بخواهد به طرف گزينه هاي رويارويي پيش برود، بايد اين مسئله در نظر گرفته شود كه همه تلاشهاي خود را در زمينه ديپلماسي انجام داده است.
به گزارش مهر، هاس يك نمونه براي اين گزينه را حمله رژيم سابق عراق به سركردگي صدام به كويت معرفي مي كند كه جرج بوش رئيس جمهوري آمريكا درآنجا تحريمهايي را در نظر گرفت، اما اين از روي ضرورت و به اين خاطر نبود كه فكر مي كرد اين تحريمها كارسازخواهند بود، بلكه به اين علت بودكه تحريمها ابزارلازم داخلي ومديريت سياسي بين المللي به شمار مي رفتند.
هاس خاطر نشان مي كند:" آمريكا بايد به طور مستقيم با ايران معامله كند. آمريكا نبايد از گفتگوي بدون شرط با ايران بهراسد."
ديپلماسي هديه اي نيست كه به ديگران اعطا مي شود ، بلكه يك ابزار سياسي براي پيشبرد منافع ملي آمريكاست." ريچارد هاس" |
هاس در بخش ديگري از تحليل خود مدعي شده است كه آمريكا با طراحي ديپلماسي اين مسئله را براي مردم ايران روشن مي كند كه اگر دولت اين كشور موضعي مسئولانه را در قبال برنامه هسته اي خود اتخاذ كند،از منافعي برخوردار خواهد شد، اما در صورت پافشاري آن بر ادامه برنامه هسته اي خود با مجازاتهايي روبرو خواهد شد.
نويسنده در ادامه به اظهارات ايرانيان مبني بر اينكه برنامه هسته اي حق مسلم آنهاست، اشاره مي كند و مي نويسد: اگر اين گفته يك ركن ضروري درهر بسته ديپلماتيكي باشد ، پس يك سوال جالب اين است كه اين حق را چطور به گونه اي كه براي ايرانيها كافي باشد و براي غرب چندان زياد نباشد، تعريف كرد.
هاس مي افزايد: ايجاد تمايز بين يك تضمين امنيتي مشروط و تضمين مربوط به نظام مسئله بسيار مهمي است.آمريكا بايد در مورد تكامل جامعه ايراني گفتگو كند. آنچه كه آمريكا مي تواند پيشنهاد كند يك تضمين امنيتي مشروط با فرم خاصي است؛" اگر ايران به آمريكا حمله نكند، آمريكا هم به ايران حمله نمي كند."از آنجايي كه ايران يك چنين تضمين امنيتي را دريافت مي كند، بنابراين بايد از درخواستهاي عمومي دولت آمريكا مبني بر حركت به سوي بازارها و جوامع دموكرات تر و با احترام به اصل قانون،حقوق بشر و مواردي از اين نوع اطاعت كند.
به گزارش مهر، رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا در بخش پاياني تحليل خود خاطر نشان مي كند كه درخواست صريح براي تغيير نظام عاقلانه نيست،زيرا اين مسئله قدرت ايران را تقويت مي كند و اين اقدام از مسئله مداخله هم فراتر مي رود. اين اقدام همچنين جلب حمايت بين المللي را براي آمريكا دشوار مي كند، زيرا به عنوان استدلالي در برابر سياست خارجي آمريكا مطرح خواهد شد.
نظر شما