از نگاه مهر، مارسل پروست بدون شك يكي از مهم ترين چهره هاي ادبي فرانسه و جهان به شمار مي رود. او را بنيانگذار رمان نويسي مدرن و "رمان نو" خوانده اند ، زيرا مفهوم و قالب هاي سنتي پيشين را در هم شكسته و نقشي نو در انداخته است. او به دنبال قواعد كلي نظام بشري است و از تجارب شخصي خود براي رسيدن به قوانيني جهان شمول سود مي جويد.
شناخت پروست و انديشه ها و آراي او بدون درنظر داشتن رمان هفت جلدي "در جستجوي زمان گمشده" امري ناممكن است و اساسا هر چه از پروست سخن به ميان آمده به واسطه مباحث فلسفي، روان شناختي، زيبايي شناختي و جامعه شناختي است كه به شيوه اي منحصر به فرد گردهم آمده است.
" در جستجوي ..." را خيلي دشوار مي توان رمان تلقي كرد و ابن گزاره اي است كه شهلا حائري - نويسنده كتاب - نيز در جستجوگري و كنكاش هاي دقيقي كه در احوال و آثار اين نويسنده انجام داده، بر آن تاكيد كرده است.
"در سايه مارسل پروست" با بررسي وضعيت ادب و هنر فرانسه در اواخر قرن نوزده و اوايل سده بيست و شرح علاقه مندي ها و دلبستگي هاي ادبي پروست به نويسندگان گذشته يا زمانه خود آغاز شده است.
شيوه كاري نويسنده در پرداختن به آثار پروست كاملا متكي بر مستندات و نقل قول هاي مستقيم از رمان يا خود پروست است كه تلاش مي كند با رجوع به نويسنده يا متن آثار او، دغدغه ها و گرايش هاي فكري و ادبي وي را بازتاب دهد. از اين رو كتاب مملو از عبارات و جملات قصاري است كه يا عينا از خود پروست نقل شده و يا به عنوان سند تحليل و بررسي از رمان هاي او برداشت شده است.
اين كتاب، زير سايه بلند مارسل پروست، تشريح كننده مضامين رمان هفت جلدي او مانند هنر، دلباختگي، زمان، مرگ و ادبيات است. به طور كلي عصاره متن اين كتاب را كه چكيده اي از علقه ها و گرايش ها و سبك ادبي اين نويسنده فرانسوي است مي توان در اين عبارت از كتاب خلاصه كرد: " ... جستجو حكايت مردي است كه تمام عمر آرزويش نويسندگي بوده است و رمان، داستان پيدايش و آفرينش همين رماني است كه در جستجوي زمان از دست رفته اش مي خوانيم..."
در اين اثر، بيوگرافي ادبي و فرآيند نگارش آثار پروست به موازات تشريح جزئيات، نشانه ها و محتواي آثار او پيش مي رود و از اين رو تفكيك موضوعي چنداني نمي توان بر آن مترتب كرد.
پروسه نويسندگي، اتفاق هاي بيروني و تاريخي، انگيزه هاي فردي، درونمايه داستان ها و دريافت هاي اسطوره اي و كهن او از جمله مواد و مصالحي هستند كه در كليتي واحد و حول محور "مارسل پروست" جمع آمده و زنجيره اي پيوسته و ناگسستني را از جنبه هاي شخصي و ادبي وي به ظهور رسانده است.
از نگاه مهر، حائري در جريان نقد و بازشناسي آثار پروست، خود نويسنده را نيز مشاركت داده و از آن جايي كه قصد نقد آثار - و نه نويسنده - را دارد، وجود پاره اي اشارات و نقل قول ها از جانب او و نيز بخش هايي از رمان را به مثابه تكمله گفتار تحليلي خويش لازم و ضروري فرض كرده است.
در جريان خوانش تحليل حائري از پروست، نحوه نگاه او به طبقات اجتماعي، اشراف و بزرگان، تحولات فرهنگي و اجتماعي و همچنين تاثيرپذيري اش از موسيقي و ادبيات و افسانه ها و اساطير، موضوعاتي سردستي و قابل گذر نيستند و هر جا كه لازم باشد، براي فهم و تفهيم دقيق تر لايه هاي داستاني، ارجاعاتي هم به خارج از حيطه رمان هاي پروست صورت مي گيرد.
"در سايه مارسل پروست" دريچه اي به فكر، ذهن و هر آن چيزي است كه نوشته هاي پروست، زاينده و منبعث از آن است و به همين دليل، گرچه كتاب در نقد و موشكافي آثار اين نويسنده نوشته شده اما از يك منظر نيز گاه به نقدي بر پايه تئوري مولف به حساب مي آيد.
در اينجا - و از سر لزوم - شهلا حائري با ذكر لحظه لحظه اتفاقات و انگيزه هاي مارسل پروست و نيز آوردن نقل قول هايي كه نظريات ادبي و هنري او را تشكيل مي دهند، راه به درون رمان هاي او مي جويد و از اين رهگذر، شرح و تحليل دقيق و روان شناسانه اي با تكيه بر خصايل "نقد مولف" از آثار نويسنده ارائه مي دهد.
اين رويكرد البته با عنوان كتاب كاملا همخوان است؛ زيرا پروست شناختي نويسنده، مستقل و رها از نويسنده نبوده و كاملا منطبق با انديشه ها و آراي او تنظيم شده است؛ تا جايي كه در وصف بخشي از رمان "جستجو ..." كه راوي آن بيمار و گوشه نشين مي شود، فورا به احوالات نويسنده رجوع مي شود و پانزده سال محبوس بودن او در خانه و بي ارتباط شدنش با دنيا، مصداقي از وضعيت راوي جهان داستان عنوان مي شود، يا زماني كه به وصف لباس شخحصيت هاي داستان مي پردازد از توجه زيباشناسانه پروست به لباس و نحوه پوشش هم ياد مي شود.
از اين دست گريز زدن ها به روايت و بيرون از روايت - جهان متن و جهان نويسنده - در كتاب شهلا حائري كم يافت نمي شود و اين مساله بيانگر اين است كه نويسنده حتي بيش از تفسير رمان ها، در پي كشف و دريافت انديشه ها و جستجوي سايه هاي آشكار و نهان او در آثارش بوده است.
حائري بي ترديد خواهان درك جنبه هاي مختلف ادبيات و ذهنيت ادبي و هنري اين نويسنده است و براي نيل به اين مقصود، خود را تنها منحصر به جهان داستاني او نمي كند. اين موضوع البته در فصل هايي از كتاب مثل "زمان" شدت كمتري پيدا مي كند و مولف را بيش از پيش متوجه خود اثر و كاويدن لايه هاي روايي و شگردهاي زباني او مي كند.
رويكرد نويسنده به "مولف" در فصل سوم (شخصيت هاي رمان) نمود بارزتري دارد. نويسنده در اين بخش كوشيده است با شرح روحيات و علقه هاي روان كاوانه پروست از دوران نوجواني به بعد، پس زمينه رواني و چندبعدي بودن آدم هاي داستان هاي او را به تحليل بياورد.
اما شايد يكي از جذاب ترين و دقيق ترين فصل هاي كتاب را بتوان فصل نهايي اثر (بازتاب هزار و يك شب در رمان) برشمرد. نويسنده در اين بخش با اشاره به رابطه بينامتني رمان "جستجو ..." با قصه هاي هزار و يك شب، شرح پرجزئيات اما رواني از مشابهت هاي محتوايي و نمادين رمان پروست با درونمايه هزار و يك شبي ارائه كرده است.
شخصيت ها، روايت تودرتو و ساختار قصه در قصه و اجزا و عناصر و نشانه هاي متعددي كه پروست با الهام از قصه هاي كهن هزار و يك شب در اثر خود جاي داده، از نگاه نويسنده كتاب دور نمانده و تلاش شده است تا در كنار اعترافات مارسل پروست در تاثيرپذيري از آن قصه ها، نمودها و اقتباس هاي مستقيم و غيرمستقيم او نيز مورد دقت قرار بگيرد.
به اعتقاد نويسنده، شخصيت هاي پروست مانند قصه هاي ديو و پري، دايم در حال تحول و تغيير شكل اند، برخلاف رمان هاي كلاسيك كه در آن، هر كس از ابتدا خلق و خو و منش خاصي دارد، شخصيت هاي جستجو، انسان هاي هزار نقابي هستند كه كم كم نقاب از چهره برمي دارند و هر بار خواننده را غافلگير مي كنند. به اعتقاد پروست، انسان ها موجودات يكپارچه كامل شده اي نيستند كه بتوان با برچسبي ساده آنها را تعريف كرد، بلكه موجوداتي مملو از تضاد و تناقض اند كه در درون خود مانند كوزه هاي قصه هاي هزار و يك شب موجودات ديگري پنهان دارند.
"در سايه مارسل پروست" متشكل از فصل هاي سبك و ساختمان رمان، زمان، شخصيت هاي رمان، من اجتماعي و من حقيقي، هنر، عشق و دلدادگي و بازتاب هزار و يك شب در رمان، به تازگي از سوي نشر قطره در 1100 نسخه و بهاي 2400 تومان عرضه شده است.
نظر شما